۲۸۳۶.الإرشاد:امام عليه السلام در بخشى از سخنانش ، آن گاه كه معاوية بن ابى سفيان شرط صلح را نقض كرد و به شبيخون هايى عليه مردم عراق پرداخت ، پس از حمد و ثناى الهى فرمود:
«معاويه را چه مى شود؟ خدا او را بكشد! او از من كار بزرگى را انتظار دارد. او مى خواهد من هم مثل او عمل كنم تا عهد و پيمانم را شكسته باشم و آن را حجّتى بر ضدّ من بگيرد و تا قيامت، هرگاه كه از من ياد شود، مايه ننگ و بدنامى ام گردد. هرگاه به او گفته شود: تو آغاز كردى، گويد: من نه خبر دارم و نه دستور داده ام. بعضى هم بگويند: راست مى گويد، برخى هم سخنش را دروغ بدانند.
به خدا سوگند كه خداوند ، صبر و حوصله بسيار دارد و نسبت به بسيارى از فرعون هاى پيشين، حلم ورزيده است، فرعون هايى را هم كيفر داده است. اگر خدا به او مهلت مى دهد، از چنگ خدا نمى تواند بگريزد و خداوند، بر سر راه او در كمين است. پس هر كار مى خواهد ، بكند . ما هرگز پيمان خود را نخواهيم شكست و نقض عهد نخواهيم كرد و هيچ مسلمان و معاهَدى را به هراس نخواهيم افكند، تا آن شرط ترك جنگ ميان ما سپرى شود . إن شاء اللّه !».