141
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7

۲۸۴۵.امام على عليه السلام :چون خبر شبيخون سپاه معاويه به شهر انبار ۱ به امام على عليه السلام رسيد، خودش پياده به راه افتاد تا به نُخَيله رسيد. مردم به او رسيدند و گفتند: اى امير مؤمنان! ما شما را از دشمن كفايت مى كنيم.
فرمود: «شما مرا از [زيانِ] خودتان نمى توانيد كفايت كنيد، چگونه مى خواهيد از [زيانِ] ديگران مرا كفايت كنيد؟! اگر پيش از من ، مردم از ستم حاكمان شكايت داشتند، اينك من از ظلم مردم خود شكايت دارم . گويا من فرمانبرم و آنان فرماندهان اند، يا من پيروم و آنان پيشوا و مدافع!».

۲۸۴۶.امام على عليه السلامـ از خطبه آن حضرتْ خطاب به اهل كوفه، پس از آن كه آنان را براى مقابله با سفيان بن عوف تشويق كرد كه به انبار شبيخون زده بود و اصحاب هم از نبرد، روى برتافتند ـ: اى مردمى كه بدن هايتان جمع و فكرها و دل هايتان پراكنده است! كسى كه شما را فرا بخوانَد ، عزّت نمى يابد و كسى كه با شما سر و كار داشته باشد ، نمى آسايد . سخنتان صخره هاى سخت را فرو مى شكند، ولى كارهاى شما [آن چنان سست است كه] دشمنانتان را به طمع مى اندازد. هرگاه در گرما گفتم: به سويشان حركت كنيد، گفتيد: مهلتمان بده تا گرما سپرى شود! وقتى در زمستان گفتم : به سويشان بشتابيد، گفتيد: مهلتى تا سوز سرما بگذرد ؛ كار بدهكارانِ مسامحه كار در اداى ديْن! هر كه با شما كامياب شود ، با تير شكسته كامياب شده است. چنان شده ام كه نه سخنتان را باور مى كنم و نه به يارى تان چشم اميد دارم . خدا ميان من و شما جدايى افكنَد!
پس از نابودى خانه و كاشانه تان از كدام خانه دفاع مى كنيد؟ و پس از من با كدام پيشوا به نبرد مى رويد؟ آگاه باشيد! پس از من امتيازطلبى هايى را خواهد ديد كه گم راهانْ آنها را سنّت قرار مى دهند، و فقرى كه واردخانه هايتان مى شود و شمشيرى بُرنده، و آرزو خواهيد كرد كه كاش مرا مى ديديد و همراه من پيكار مى كرديد و در راه من كشته مى شديد».

1.انبار، شهرى كوچك كه در دوره ساسانيان آباد بود. آثار برجاى مانده آن در شصت كيلومترى غرب بغداد ديده مى شود. چون محل نگهدارى گندم، جو و علوفه اسب هاى سپاهيان بود، انبار ناميده مى شد؛ وگرنه ايرانيان به آن «فيروز شاپور» مى گفتند. در سال ۱۲ هجرى به دست خالد بن وليد فتح شد. سفّاح، نخستين خليفه عباسى مدّتى آن جا را مقرّ خلافت خويش قرار داد.


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
140

۲۸۴۵.الإمام عليّ عليه السلامـ لَمّا بَلَغَهُ إغارَةُ أصحابِ مُعاوِيَةَ عَلَى الأَنبارِ ، فَخَرَجَ بِنَفسِهِ ماشِيا حَتّى أتَى النُّخَيلَةَ فَأَدرَكَهُ النّاسُ ، وقالوا : يا أميرَ المُؤمِنينَ نَحنُ نَكفيكَهُم ـ:
ما تَكفونَني أنفُسَكُم ، فَكَيفَ تَكفونَني غَيرَكُم ؟ إن كانَتِ الرَّعايا قَبلي لَتَشكو حَيفَ رُعاتِها ، وإنَّنِي اليَومَ لَأَشكو حَيفَ رَعِيَّتي ، كَأَنَّنِي المَقودُ وهُمُ القادَةُ ، أوِ المَوزوعُ وهُمُ الوَزَعَةُ . ۱

۲۸۴۶.عنه عليه السلامـ مِن خُطبَتِهِ لِأَهلِ الكوفَةِ بَعدَ تَحريضِهِم عَلى قِتالِ سُفيانَ بنِ عَوفٍ الَّذي غارَ عَلَى الأَنبارِ ، بَعدَ إباءِ أصحابِهِ عليه السلام عَنِ القِتالِ ـ: أيُّهَا النّاسُ المُجتَمِعَةُ أبدانُهُم ، المُتَفَرَّقَةُ أهواؤُهُم ، ما عَزَّ مَن دَعاكُم ، ولَا استَراحَ مَن قاساكُم ، كَلامُكُم يُوهِنُ الصُمَّ الصَّلابَ ، وفِعلُكُم يُطمِعُ فيكُم عَدُوَّكُم ، إن قُلتُ لَكُم : سيروا إلَيهِم فِي الحَرِّ ، قُلتُم : أمهِلنا يَنسَلِخ عَنَّا الحَرُّ ، وإن قُلتُ لَكُم : سيروا إلِيهِم فِي الشِّتاءِ ، قُلتُم : أمهِلنا حَتّى يَنسَلِخ عَنَّا البَردُ ، فِعلَ ذِي الدَّينِ المَطولِ . مَن فازَ بِكُم فازَ بِالسَّهمِ الأَخيَبِ . أصبَحتُ لا اُصدِّقُ قَولَكُم ، ولا أطمَعُ في نَصرِكُم ، فَرَّقَ اللّهُ بَيني وبَينَكُم .
أيّ دارٍ بَعدَ دارِكُم تَمنَعونَ ؟ ! ومَعَ أيِّ إمامٍ بَعدي تُقاتِلونَ ؟ ! أما إنَّكُم سَتُلقَونَ بَعدي أثَرَةً يَتَّخِذُها عَلَيكُمُ الضُّلّالُ سُنَّةً ، وفَقرا يَدخُلُ بُيوتَكُم ، وسَيفا قاطِعا ، وتَتَمَنَّونَ عِندَ ذلِكَ أنَّكُم رَأَيتُموني وقاتَلتُم مَعي وقُتِلتُم دوني . ۲

1.نهج البلاغة : الحكمة ۲۶۱ ، عيون الحكم والمواعظ : ص ۱۶۴ ح ۳۴۹۰ وفيه من «إن كانت الرعايا» .

2.الغارات : ج ۲ ص ۴۸۳ عن إسماعيل بن رجاء الزبيدي .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: محدثی، جواد؛ سلطانی، محمدعلی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 74295
صفحه از 580
پرینت  ارسال به