275
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7

۲۹۰۱.امام على عليه السلام :«چه چيزى آن شقى ترين فرد را باز داشته از اين كه بيايد و مرا به قتل برساند؟ خدايا! من اينان را خسته كردم، اينان هم مرا به ستوه آوردند. مرا از دست اينان و اينان را از دست من راحت كن».

۲۹۰۲.امام على عليه السلام :آيا براى آن شقى ترين فرد، فرصتش نرسيده است؟ قطعا اين از اين رنگين خواهد شد (يعنى محاسنش از خون سرش).

۲۹۰۳.الإرشادـ به نقل از اجلح از پيرمردان كِنده ـ: بيش از بيست بار شنيدم كه پيران كِنده مى گفتند: شنيديم كه على عليه السلام بر فراز منبر مى فرمود: «چه چيزى مانع مى شود از اين كه شقى ترين فرد امّتْ اين محاسن را از بالا با خونْ رنگين سازد؟» و دست خود را بر محاسن خود مى گذاشت.

۲۹۰۴.البداية والنهاية:كارها بر امير مؤمنانْ مكدّر و آشفته شده بود. لشكرش نافرمانى مى كردند . اهل عراق با او مخالفت كرده، از قيام همراه او سر باز زدند. كار شاميان بالا گرفت، تاختند و چپ و راست ، جولان مى دادند و به گمان اين كه به مقتضاى حكمِ داوران (در صفّين) كه هر دو على عليه السلام را خلع كردند و آن گاه كه امارت از آنِ كسى نبود، عمرو عاصْ آن را به معاويه سپرد ، حكومت را از آنِ معاويه مى دانستند .
پس از حكميّت، شاميانْ معاويه را امير مى ناميدند و هر چه نيروى شاميان افزوده مى شد، روحيّه عراقيان سست تر مى گشت.اين در حالى بود كه امير آنان على بن ابى طالب عليه السلام بهترين انسان روى زمين در آن زمان و عابدترين، پارساترين، داناترين و خداترس ترينِ مردم بود . با اين همه، او را يارى نكردند و تنهايش گذاشتند، تا آن جا كه از زندگى سير شد و آرزوى مرگ كرد، و اين به خاطر فتنه ها و محنت هاى فراوان بود. بسيار مى فرمود: «چه چيزْ مانع آن شقى ترين شده است؟ منتظر چيست؟ چرا نمى كشد؟». سپس مى فرمود: «به خدا سوگند كه اين از اين (اشاره به محاسن و فرق سرش) رنگين خواهد شد».


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
274

۲۹۰۱.الإمام عليّ عليه السلام :ما يَحبِسُ أشقاها أن يَجيءَ فَيَقتُلَني ؟ ! اللّهُمَّ إنّي قَد سَئِمتُهُم وسَئِموني فَأَرِحني مِنهُم وأرِحهُم مِنّي ! ۱

۲۹۰۲.عنه عليه السلام :أ لَم يَأنِ لِأَشقاها ؟ لَتُخضَبَنَّ هذِهِ مِن هذِهِ ، يَعني لِحيَتَهُ مِن رَأسِهِ . ۲

۲۹۰۳.الإرشاد عن الأجلح عن أشياخ كندة :سَمِعتُهُم أكثَرَ مِن عِشرينَ مَرَّةً يَقولونَ : سَمِعنا عَلِيّا عليه السلام عَلَى المِنبَرِ يَقولُ : ما يَمنَعُ أشقاها أن يَخضِبَها مِن فَوقِها بِدَمٍ ؟ ويَضَعُ يَدَهُ عَلى لِحيَتِهِ عليه السلام . ۳

۲۹۰۴.البداية والنهاية :كانَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام قَد تَنَغَّصَت عَلَيهِ الاُمورُ ، وَاضطَرَبَ عَلَيهِ جَيشُهُ ، وخالَفَهُ أهلُ العِراقِ ، ونَكَلوا عَنِ القِيامِ مَعَهُ ، وَاستَفحَلَ أمرُ أهلِ الشّامِ ، وصالوا وجالوا يَمينا وشِمالاً ، زاعِمينَ أنَّ الإمرَةَ لِمُعاوِيَةَ بِمُقتَضى حُكمِ الحَكَمَينِ في خَلعِهِما عَلِيّا وتَولِيَةِ عَمرِو بنِ العاصِ مُعاوِيَةَ عِندَ خُلُوِّ الإمرَةِ عَن أحَدٍ ، وقَد كانَ أهلُ الشّامِ بَعدَ التَّحكيمِ يُسَمّونَ مُعاوِيَةَ الأَميرَ ، وكُلَّمَا ازدادَ أهلُ الشّامِ قُوَّةً ضَعُفَ جَأشُ ۴ أهلِ العِراقِ ، هذا وأميرُهُم عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ خَيرُ أهلِ الأَرضِ في ذلِكَ الزَّمانِ ، أعبَدُهُم وأزهَدُهُم ، وأعلَمُهُم وأخشاهُم للّهِِ عَزَّ وجَلَّ ، ومَعَ هذا كُلِّهِ خَذَلوهُ وتَخَلَّوا عَنهُ ، حَتّى كَرِهَ الحَياةَ وتَمَنَّى المَوتَ ، وذلِكَ لِكَثرَةِ الفِتَنِ وظُهورِ المِحَنِ ، فَكانَ يُكثِرُ أن يَقولَ : ما يَحبِسُ أشقاها ؟ أي ما يَنتَظِرُ ؟ ما لَهُ لا يَقتُلُ ؟ ثُمَّ يَقولُ : وَاللّهِ لتُخضَبَنَّ هذِهِ ـ ويُشيرُ إلى لِحَيتِهِ ـ مِن هذِهِ ـ ويُشيرُ إلى هامَتِهِ ـ . ۵

1.المصنّف لابن أبي شيبة : ج ۸ ص ۵۸۷ ح ۸ ، الطبقات الكبرى : ج ۳ ص ۳۴ كلاهما عن عبيدة ، أنساب الأشراف : ج ۳ ص ۲۶۰ عن محمّد بن عبيدة .

2.تاريخ دمشق : ج ۴۲ ص ۵۳۷ عن سالم بن أبي الجعد .

3.الإرشاد : ج ۱ ص ۱۳ ، الأمالي للطوسي : ص ۲۶۷ ح ۴۹۳ عن هبيرة بن يريم ، إعلام الورى : ج ۱ ص ۳۱۰ ، المناقب لابن شهر آشوب : ج ۲ ص ۱۱۹ كلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج ۴۲ ص ۱۹۳ ح ۸ ؛ الكامل في التاريخ : ج ۲ ص ۴۳۴ ، الكامل للمبرّد : ج ۳ ص ۱۱۶۷ كلاهما نحوه .

4.الجأش : نفس الإنسان . قيل : ومنه : رابط الجأش ؛ أي يربط نفسه عن الفرار ؛ لشجاعته (تاج العروس : ج ۹ ص ۶۷ «جأش») .

5.البداية والنهاية : ج ۷ ص ۳۲۴ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: محدثی، جواد؛ سلطانی، محمدعلی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 74030
صفحه از 580
پرینت  ارسال به