307
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7

۲۹۲۴.مسند أبى يعلىـ به نقل از ابو صالح ـ: از على عليه السلام شنيدم كه فرمود: «پيامبر صلى الله عليه و آله را در خواب ديدم و از رنج و عداوتى كه از امّتش ديده بودم ، به او شكايت كردم و گريستم. به من فرمود: اى على! گريه نكن و بنگر . نگريستم . دو مرد را ديدم كه آه و نَفَس عميق مى كشند و صخره ها و سنگ هاى خارا را ديدم كه بر سرشان مى زنند تا آن كه آن را مى شكافد و زخمى مى كند و سپس به حالت اوّل برمى گردد».
ابو صالح گويد: صبح مثل هر روز به قصد خانه على عليه السلام بيرون آمدم . به بازار خرّازان كه رسيدم، مردم را ديدم كه مى گفتند: امير مؤمنان ، كشته شد.

۲۹۲۵.الإرشادـ به نقل از حسن بصرى ـ: آن شب كه امير مؤمنان در سحرگاهش كشته شد، على عليه السلام بيدار بود و طبق عادتش براى نماز شب به مسجد نرفت. دخترش ام كلثوم ـ كه رحمت خدا بر او باد ـ گفت: چه چيزى خواب را از شما ربوده است؟ فرمود: «صبح كه شود ، من كشته مى شوم».
ابن نباح نزد حضرت آمد و او را براى نماز خبر داد. حضرت اندكى رفت و دوباره برگشت. دخترش ام كلثوم گفت: به جعده بگو با مردم نماز بخواند. فرمود: «باشد . به جعده بگوييد نماز بخواند». سپس فرمود: «از اجل نمى توان گريخت» . پس به سوى مسجد بيرون شد.

۲۹۲۶.الإرشاد:نقل شده كه على عليه السلام آن شب بيدار بود. زياد بيرون مى آمد و به آسمان نگاه مى كرد و مى گفت: «به خدا نه دروغ گفته ام و نه به من دروغ گفته اند . اين همان شبى است كه به آن وعده ام داده اند» . سپس به رخت خواب برمى گشت. چون سپيده زد، كمربندش را بست و بيرون شد، در حالى كه مى گفت:

«كمربندت را براى مرگ محكم ببند
كه مرگْ تو را ديدار خواهد كرد .

و از مرگ نترس و بى تابى مكن
آن گاه كه بر تو وارد شود».

چون به حياط خانه بيرون شد، مرغابيانْ جلوى او آمدند و به روى او بانگ برآوردند. آنها را دور مى كردند. حضرت فرمود: «مرانيدشان كه نوحه گرند!» . سپس بيرون رفت و ضربت خورد.


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
306

۲۹۲۴.مسند أبي يعلى عن أبي صالح عن الإمام عليّ عليه السلام :رَأَيتُ النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله في مَنامي فَشَكَوتُ إلَيهِ ما لَقيتُ مِن اُمَّتِهِ ، مِنَ الأَوَدِ وَاللَّدَدِ ، فَبَكَيتُ فَقالَ لي : لا تَبكِ يا عَلِيُّ ، وَالتَفَتَ ، فَالتَفَتُّ فَإِذا رَجُلانِ يَتَصَعَّدانِ ، وإذا جَلاميدُ يُرضَخُ بِها رُؤوسُهُما حَتّى تُفضَخَ ۱ ، ثُمَّ يَرجِعُ ـ أو قالَ : يَعودُ ـ .
قالَ : فَغَدَوتُ إلى عَلِيٍّ كَما كُنتُ أغدو عَلَيهِ كُلَّ يَومٍ ، حَتّى إذا كُنتُ فِي الخَرّازينَ لَقيتُ النّاسَ فَقالوا : قُتِلَ أميرُ المُؤمِنينَ . ۲

۲۹۲۵.الإرشاد عن الحسن البصري :سَهِرَ أميرُ المُؤمِنينَ عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ عليه السلام فِي اللَّيلَةِ الَّتي قُتِلَ في صَبيحَتِها ، ولَم يَخرُج إلَى المَسجِدِ لِصَلاةِ اللَّيلِ عَلى عادَتِهِ ، فَقالَت لَهُ ابنَتُهُ اُمُّ كُلثومٍ ـ رَحمَةُ اللّهِ عَلَيها ـ : ما هذَا الَّذي قَد أسهَرَكَ ؟ فَقالَ : إنّي مَقتولٌ لَو قَد أصبَحتُ .
وأتاهُ ابنُ النَّبّاحِ فَآذَنَهُ بِالصَّلاةِ ، فَمَشى غَيرَ بَعيدٍ ثُمَّ رَجَعَ ، فَقالَت لَهُ ابنَتُهُ اُمُّ كُلثومٍ : مُر جَعدَةَ فَليُصَلِّ بِالنّاسِ . قالَ : نَعَم ، مُروا جَعدَةَ فَليُصَلِّ . ثُمَّ قالَ : لا مَفَرَّ مِنَ الأَجَلِ ، فَخَرَجَ إلَى المَسجِدِ . ۳

۲۹۲۶.الإرشاد :رُوِيَ أنَّ أميرَ المُؤمِنينَ عليه السلام سَهِرَ تِلكَ اللَّيلَةَ ، فَأَكثَرَ الخُروجَ وَالنَّظَرَ فِي السَّماءِ وهُوَ يَقولُ : وَاللّهِ ما كَذَبتُ ولا كُذِّبتُ ، وإنَّهَا اللَّيلَةُ الَّتي وُعِدتُ بِها ، ثُمَّ يُعاوِدُ مَضجَعَهُ ، فَلَمّا طَلَعَ الفَجرُ شَدَّ إزارَهُ وخَرَجَ وهُوَ يَقولُ :

اُشددُ حَيازيمَكَ لِلمَوتِ
فَإِنَّ المَوتَ لا قيكَ

ولا تَجزَع مِنَ المَوتِ
إذا حَلَّ بِواديكَ

فَلَمّا خَرَجَ إلى صَحنِ الدّارِ استَقبَلَتهُ الإِوَزُّ فَصِحنَ في وَجهِهِ ، فَجَعَلوا يَطرُدونَهُنَّ فَقالَ : «دَعوهُنَّ فَإِنَّهُنَّ نَوائِحُ» ، ثُمَّ خَرَجَ فَاُصيبَ عليه السلام . ۴

1.فضخ رأسه : شدخه (لسان العرب : ج ۳ ص ۴۵ «فضغ») .

2.مسند أبي يعلى : ج ۱ ص ۲۶۹ ح ۵۱۶ ؛ الإرشاد : ج ۱ ص ۱۵ ، المناقب لابن شهر آشوب : ج ۳ ص ۳۱۱ ، الخرائج والجرائح : ج ۱ ص ۲۳۳ ح ۷۸ وفيهما إلى «رؤوسهما» ، إعلام الورى : ج ۱ ص ۳۱۰ نحوه وفيها «مصفّدان» بدل «يتصعّدان» .

3.الإرشاد : ج ۱ ص ۱۶ ، خصائص الأئمّة عليهم السلام : ص ۶۳ نحوه ، روضة الواعظين : ص ۱۵۱ ، إعلام الورى : ج ۱ ص ۳۱۰ ، شرح الأخبار : ج ۲ ص ۴۳۰ ح ۷۸۲ ، المناقب لابن شهر آشوب : ج ۳ ص ۳۱۰ كلاهما نحوه .

4.الإرشاد : ج ۱ ص ۱۶ ، خصائص الأئمّة عليهم السلام : ص ۶۳ نحوه ، روضة الواعظين : ص ۱۵۱ ، المناقب لابن شهر آشوب : ج ۳ ص ۳۱۰ ، إعلام الورى : ج ۱ ص ۳۱۱ وفيها «دعوهنّ فإنّهنّ صوائح تتبعها نوائح» ؛ مروج الذهب : ج ۲ ص ۴۲۵ نحوه .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: محدثی، جواد؛ سلطانی، محمدعلی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 75871
صفحه از 580
پرینت  ارسال به