337
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7

خدا واقف است ، اعم از آنها كه تحت حس قرار دارند و آنها كه بيرون از دايره حس اند، مانند موجودات آسمانى و حوادث گذشته و وقايع آينده . دليل اين مطلب، از راه نقل ، روايات متواترى است كه در جوامع حديث شيعه مانند كتاب الكافى و بصائر الدرجات و كتب صدوق و كتاب بحار الأنوار و غير آنها ضبط شده است .
به موجب اين روايات كه به حدّ و حصر نمى آيند ، امام عليه السلام از راه موهبت الهى و نه از راه اكتساب، به همه چيز واقف و از همه چيز آگاه است و هر چه را بخواهد به اذن خدا، به ادنى توجّهى مى داند ...
نكته اى كه بايد به سوى آن عطف توجّه كرد ، اين است كه اين گونه علم موهبتى به موجب ادلّه عقلى و نقلى كه آن را اثبات مى كند ، قابل هيچ گونه تخلّف نيست و تغيّر نمى پذيرد و سر مويى به خطا نمى رود و به اصطلاح ، علم است به آنچه در لوح محفوظْ ثبت شده و آگاهى است از آنچه قضاى حتمى خداوندى به آن تعلّق گرفته است .
همچنين لازمه اين مطلب اين است كه هيچ گونه تكليفى به متعلَّق اين گونه علم (از آن جهت كه متعلَّق اين گونه علم و حتمى الوقوع است) تعلّق نمى گيرد و همچنين قصد و طلبى از انسان با او ارتباط پيدا نمى كند؛ زيرا تكليف ، همواره از راه امكان به فعل تعلّق مى گيرد و از راه اين كه فعل و تركش هر دو در اختيار مكلّف اند ، فعل يا ترك خواسته مى شود ؛ و امّا از جهت ضرورى الوقوع و متعلَّق قضاى حتمى بودن آن ، محال است مورد تكليف قرار گيرد. مثلاً صحيح است خدا به بنده خود بفرمايد: فلان كارى كه فعل و ترك آن براى تو ممكن است و در اختيار توست ، بكن ؛ ولى محال است بفرمايد: فلان كارى را كه به موجب مشيّت تكوينى و قضاى حتمى من البته تحقق خواهد يافت و برو برگرد ندارد ، بكن يا مكن؛ زيرا چنين امر و نهى اى لغو و


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
336

و اگر ثابت شود كه او بر جاى آب آگاه بود، باز هم عقلاً ممنوع نيست كه وى متعبّد و مكلّف به ترك تلاش براى آب طلبيدن بوده است، از آن رو كه جلوگيرى شده بود، همان گونه كه درباره امير مؤمنان ياد كرديم ، جز آن كه ظاهر حال، برخلاف آن است، آن سان كه پيش تر گفتيم.
سخن درباره علم امام حسن عليه السلام به سرانجامِ سپردن حكومت به معاويه، برخلاف آن است كه گذشت. در روايت است كه او به فرجام كار آگاه بود و شاهد حال هم گواه آن است، جز آن كه وى با آن كار، جلوى شتاب در كشته شدن خود و تسليم شدن يارانش را به معاويه گرفت و لطفى در آن بود كه وى تا زمان وفاتش زنده بماند و لطفى براى باقى ماندن بسيارى از پيروان، خانواده و فرزندانش بود، و نيز دفع فسادى در دين كه مى توانست از فسادى كه با آتش بس او پديد آمد ، بسى بزرگ تر باشد و او داناتر بود كه چه كرده است، به همان دليل كه ياد كرديم و جهات آن را بيان كرديم. (پايان كلام شيخ مفيد)
علّامه مجلسى مى افزايد: سيّد مهنّا بن سنان نيز همين سؤال را از علّامه حلّى در مورد امير مؤمنان پرسيد . وى جواب داد كه : احتمال دارد او را از وقوع شهادت در آن شب خبر داده بودند؛ ولى نمى دانست در چه وقتى از آن شب يا در كجا كشته مى شود و پاسخ ديگر اين كه تكليف حضرتش با تكليف ما متفاوت است . پس جايز است كه خون شريف خود را در راه خداى متعال نثار كند، همان گونه كه بر مجاهد، واجب است پايدارى كند، هر چند مقاومتش به شهادت بينجامد .

پاسخ علّامه طباطبايى

علّامه سيّد محمّد حسين طباطبايى ـ رضوان اللّه تعالى عليه ـ در اين باره مى فرمايد:
امام عليه السلام به حقايق جهان هستى، در هرگونه شرايطى وجود داشته باشند ، به اذن

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج7
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: محدثی، جواد؛ سلطانی، محمدعلی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 73464
صفحه از 580
پرینت  ارسال به