۲۹۹۵.خصائص أمير المؤمنين ، نسايىـ به نقل از هبيرة بن يَريم ـ: حسن بن على عليهماالسلام به نزد ما آمد، در حالى كه عمامه سياهى بر سر داشت. فرمود: «ديروز مردى ميان شما بود كه نه پيشينيان به او رسيدند و نه آيندگان به او خواهند رسيد. همانا پيامبر خدا درباره او فرمود: فردا پرچم را به دست مردى خواهم داد كه خدا و رسولش را دوست دارد، خدا و رسولش هم او را دوست دارند و جبرئيل از سمت راست او مى جنگد و ميكائيل از سمت چپش و پرچمش جز با فتح الهى براى او از صحنه نبرد برنمى گردد . هيچ درهم و دينارى برجاى نگذاشت، مگر هفتصد درهم كه از سهم خود او از بيت المال بود و مى خواست با آن خادمى براى خانواده اش بخرد.
ر . ك : ص 381 (تاريخ شهادتش) .
6 / 3
در سوگ امام
۲۹۹۶.المناقب ، ابن شهرآشوب :امام حسن عليه السلام ـ در سوگ امام على عليه السلام چنين سرود:
«كجاست آن كه ميان مردم
باب علم [پيامبر] مصطفى بود؟
كجاست آن كه در قحط سالى
براى مردم، ابر بود؟
كجاست آن كه چون به جنگ مى خواندند
پاسخ مى داد؟
كجاست آن كه دعايش
مستجاب و پذيرفته بود؟».
نيز از اشعار اوست:
«چشم ها را بگذار بر على
هر چه مى خواهند بگريند .
بر اين گريه، گلايه بى غمان را نپذير
چرا كه قلب تو خالى از درد و غم نيست.
چه شگفت مردى هستى! آن گاه كه مهمانان سواره
در مجلس و نزد تو فرود مى آيند .
اندوه او را برطرف مى سازى
بى آن كه به سستى و خستگى بگروى» .
نيز از آن حضرت است:
«خدا خوار كننده او را خوار كند
و شمشير فنا را هرگز از سر قاتلانش غلاف نكند».