147
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6

۲۵۵۸.الأخبار الطوال :على عليه السلام ، خود ، به شاميان حمله مى كرد ، تا در ميان آنها ناپديد مى شد و سپس خون رنگْ بُرون مى شد . آن روز و آن شبشان را پيوسته ، تا يك سوم از شبْ گذشته ، چنين سپرى كردند . على عليه السلام پنج زخم برداشت كه سه تا در سرش و دو تا در صورتش بود .

10 / 2

لَيلَةُ الهَرير (شبِ غُرّش)

۲۵۵۹.مروج الذَّهب :شب جمعه بود ، شب غرش ، و شمارِ كسانى كه على عليه السلام به دست خويش در آن روز و شبش از پاى در آورده بود ، به 523 تن مى رسيد كه بيشينه ايشان در روز هلاك شده بودند . حال چنان بود كه هرگاه وى كسى را مى كشت ، هنگام ضربه زدن به او ، تكبيرى مى گفت و هر ضربه او به كشته شدن منجر مى شد . اين را فرزندان وى و ديگرانى كه در نبرد وى ، به دنبالش بودند و از او جدا نمى شدند ، روايت كرده اند .

۲۵۶۰.الفتوح :سواران بر ركاب ها ايستادند و شمشيرها را جنباندند . گرد و غبار برخاست و اوج گرفت ؛ پرچم ها فرو افتادند و بيرق ها به زير آمدند ، خورشيد پنهان گشت ، نوبت هاى نماز گذشت و هيچ يك از افراد دو سپاه ، نتوانست [ به طور معمول ]نماز و سجده براى خداوند به جاى آورَد ؛ بلكه نماز ، تنها با تكبير گفتن و اشاره كردن روى به قبله برگزار شد .
شب به ايشان روى آورْد و جنگ شدّت گرفت و آن شب ، شب غرّش بود . در آن هنگامه ، برخى به روى هم مى غرّيدند ، بعضى با هم گلاويز مى شدند ، و گروهى يكديگر را به دندان مى گَزيدند .
هر چند گاه يك بار ، على عليه السلام مى ايستاد و سرش را به آسمان بر مى افراشت و مى گفت : «بار خدايا! به سوى تو ، گام ها برداشته ، دل ها روان ، دست ها برداشته ، گردن ها بركشيده ، نيازها خواسته ، و چشم ها خيره گشتند . بار خدايا! «ميان ما و قوممان ، به حق راهى بگشا ، كه تو بهترينِ راهگشايانى!» ».
سپس وى در سياهىِ شب ، هجوم برد و سپاهيان نيز با وى هجوم بردند ؛ و هرگاه به دست خويش ، يكى از شاميان را از پاى در مى آورْد ، تكبيرى مى گفت ، چندان كه [ از بسيارى كشتگانِ وى ]چندين و چند تكبير شمرده شد .
[ ابو محمّد بن اَعثَم گفت :] براى او ، 523 تكبير شمرده شد كه با هر تكبير ، يك تن از پاى در آمد . هرگاه بلند بانگ بر مى آورْد ، [ شاميان را] از طول مى دريد و هرگاه بانگِ ميانه بر مى داشت ، از عرض .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
146

۲۵۵۸.الأخبار الطوال :حَمَلَ عَلِيٌّ بِنَفسِهِ عَلى أهلِ الشّامِ حَتّى غابَ فيهِم ، فَانصَرَفَ مُخَضَّبا بِالدِّماءِ ، فَلَم يَزالوا كَذلِكَ يَومَهُم كُلَّهُ وَاللَّيلَ حَتّى مَضى ثُلُثُهُ ، وجُرِحَ عَلِيٌّ خَمسَ جِراحاتٍ ، ثَلاثٌ في رَأسِهِ، وَاثنَتانِ في وَجهِهِ. ۱

10 / 2

لَيلَةُ الهَريرِ

۲۵۵۹.مروج الذهب :كانَت لَيلَةُ الجُمُعَةِ ـ وهِيَ لَيلَةُ الهَريرِ ـ فَكانَ جُملَةُ مَن قَتَلَ عَلِيٌّ بِكَفِّهِ في يَومِهِ ولَيلَتِهِ خَمسَمِئَةٍ وثَلاثَةً وعِشرينَ رَجُلاً، أكثَرُهُم فِي اليَومِ ، وذلِكَ أنَّهُ كانَ إذا قَتَلَ رَجُلاً كَبَّرَ إذا ضَرَبَ ، ولَم يَكُن يَضرِبُ إلّا قَتَلَ . ذَكَرَ ذلِكَ عَنهُ مَن كانَ يَليهِ في حَربِهِ ولا يُفارِقُهُ مِن وَلَدِهِ وغَيرِهِم . ۲

۲۵۶۰.الفتوح :قامَتِ الفُرسانُ فِي الرُّكُبِ ، فَاصطَفَقوا بِالسُّيوفِ ، وَارتَفَعَ الرَّهجُ وثارَ القَتامُ ۳ ، وتَضَعضَعَتِ الرّاياتُ ، وحُطَّتِ الأَلوِيَةُ ، وغابَتِ الشَّمسُ ، وذَهَبَت مَواقيتُ الصَّلاةِ ، حَتّى ماكانَ فِي الفَريقَينِ أحَدٌ يُصَلّي ذلِكَ اليَومَ ولا سَجَدَ للّهِِ سَجدَةً ، ولا كانَتِ الصَّلاةُ إلّا بِالتَّكبيرِ وَالإِيماءِ نَحوَ القِبلَةِ .
قالَ : وهَجَمَ عَلَيهِمُ اللَّيلُ ، وَاشتَدَّتِ الحَربُ ، وهذِهِ لَيلَةُ الهَريرِ ، فَجَعَلَ بَعضُهُم يَهِرُّ عَلى بَعضٍ ، ويَعتَنِقُ بَعضُهُم بَعضا ، ويُكرِمُ بَعضُهُم بَعضا ۴ .
قالَ : وجَعَلَ عَلِيٌّ رضى الله عنه يَقِفُ ساعَةً بَعدَ ساعَةٍ ، ويَرفَعُ رَأسَهُ إلَى السَّماءِ وهُوَ يَقولُ : «اللّهُمَّ إلَيكَ نُقِلَتِ الأَقدامُ ، وإلَيكَ أفضَتِ القُلوبُ ، ورُفِعَتِ الأَيدي ، ومُدَّتِ الأَعناقُ ، وطُلِبَتِ الحَوائِجُ ، وشَخَصَتِ الأَبصارُ . اللّهُمَّ «افْتَحْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنتَ خَيْرُ الْفَـتِحِينَ» ثُمَّ إنَّهُ حَمَلَ في سَوادِ اللَّيلِ ، وحَمَلَتِ النّاسُ مَعَهُ ، فَكَلَّما قَتَلَ بِيَدِهِ رَجُلاً مِن أهلِ الشّامِ كَبَّر تَكبيرَةً حَتّى اُحصِيَ لَهُ كَذا كَذا تَكبيرَةً .
قالَ أبو مُحَمَّدٍ (ابنُ أعثَمَ) : اُحصِيَ لَهُ خَمسُمِئَةِ تَكبيرَةٍ وثَلاثٌ وعِشرونَ تَكبيرَةً ، في كُلِّ تَكبيرَةٍ لَهُ قَتيلٌ .
قالَ : وكانَ إذا عَلا قَدَّ ، وإذا وَسَطَ قَطَّ ۵ . ۶

1.الأخبار الطوال : ص ۱۸۴ وراجع جواهر المطالب : ج ۲ ص ۶۴ .

2.مروج الذهب: ج ۲ ص ۳۹۹ وراجع وقعة صفّين: ص ۴۷۷ والبداية والنهاية: ج ۷ ص ۲۶۴ والمعيار والموازنة: ص ۱۵۰ .

3.الرَّهْج والقَتام : الغُبار (لسان العرب : ج ۲ ص ۲۸۴ «رهج» وج ۱۲ ص ۴۶۱ «قتم») .

4.كذا في المصدر ، ولعلّه مصحّف عن «يكزم» . يقال : كزَم الشيء الصُّلب كزما ؛ إذا عضّه عضّا شديدا (لسان العرب : ج ۱۲ ص ۵۱۸ «كزم») .

5.قَدَّ : قطع طولاً ، وقَطَّ : قطع عرضا (النهاية : ج ۴ ص ۲۱ «قدد») .

6.الفتوح : ج ۳ ص ۱۸۰ وراجع شرح نهج البلاغة : ج ۲ ص ۲۱۳ ووقعة صفّين : ص ۴۷۹ ونهج البلاغة : الكتاب ۱۵ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: حسینی، سید ابوالقاسم؛ محدثی، جواد
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 74913
صفحه از 604
پرینت  ارسال به