149
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6

۲۵۶۱.تاريخ الطبرىـ به نقل از ابو مِخنَف ـ: آن شب ، همه سپاهيان تا پگاه جنگيدند ، چندان كه نيزه ها در هم شكستند و تيرها پايان يافتند و افراد به شمشيرها روى آوردند ؛ و آن شب ، شب غُرّش بود .
على عليه السلام در فاصله ميان جناح هاى راست و چپ در حركت بود و به هر دسته از قاريان فرمان مى داد كه پيشاپيشِ دسته ديگر آرايش گيرد و تا صبحگاهان ، اين صف آرايى را همواره انجام و كارِ سپاه را سامان مى داد . در اين مدّت ، او ، خود ، پيشاپيش معركه بود . اَشتر در جناح راست ، ابن عبّاس در جناح چپ ، و على عليه السلام در قلب سپاه فرماندهى مى كردند و سپاهيان از هر جانب ، گرمِ نبرد بودند و آن روز ، جمعه بود .
اشتر در جناح راست يورش مى آورد و پيكار مى كرد و از شامگاه پنج شنبه و شب جمعه تا بر آمدنِ خورشيد ، عهده دار آن جناح بود و به يارانش مى گفت : «به اندازه اين نيزه پيش رويد!» ؛ و آنان را [ به اين اندازه] به سوى شاميان پيش مى بُرد . آن گاه كه چنين مى كردند ، مى گفت : «به اندازه اين كمان ، پيش رويد!» ؛ و وقتى چنان مى كردند ، ديگر بار همان را از ايشان مى خواست ، چندان كه بيشينه افراد از پيشروى خسته شدند .
چون اشتر چنين ديد ، گفت : «شما را به خدا پناه مى دهم اگر بخواهيد باقى مانده روز را [ به سستى بگذرانيد، گويى كه بايد ]شير گوسفند بمكيد». سپس اسب خويش را خواست و پرچمش را به حيّان بن هوذه نَخَعى سپرد و در ميان دسته ها به حركت درآمده ، گفت : «چه كس جان خود را به خداى عز و جل بفروشد و همپاىِ اشتر بجنگد تا يا پيروزى يابد و يا به خدا بپيوندد؟» و همواره مردانى از سپاه به جانبِ او و حيّان بن هوذه مى پيوستند .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
148

۲۵۶۱.تاريخ الطبري عن أبي مخنف :فَاقتَتَلَ النّاسُ تِلكَ اللَّيلَةَ كُلَّها حَتَّى الصَّباحِ ؛ وهِيَ لَيلَةُ الهَريرِ ، حَتّى تَقَصَّفَتِ الرِّماحُ ، ونَفِدَ النَّبلُ ، وصارَ النّاسُ إلَى السُّيوفِ .
وأخَذَ عَلِيٌّ يَسيرُ فيما بَينَ المَيمَنَةِ وَالمَيسَرَةِ ، ويَأمُرُ كُلَّ كَتيبَةٍ مِنَ القُرّاءِ أن تَقَدَّمَ عَلَى الَّتي تَليها ، فَلَم يَزَل يَفعَلُ ذلِكَ بِالنّاسِ ، ويَقومُ بِهِم حَتّى أصبَحَ وَالمَعرَكَةُ كُلُّها خَلفَ ظَهرِهِ ، وَالأَشتَرُ في مَيمَنَةِ النّاسِ ، وَابنُ عَبّاسٍ فِي المَيسَرَةِ ، وعَلِيٌّ فِي القَلبِ ، وَالنّاسُ يَقتَتِلونَ مِن كُلِّ جانِبٍ ، وذلِكَ يَومُ الجُمُعَةِ ، وأخَذَ الأَشتَرُ يَزحَفُ بِالمَيمَنَةِ ويُقاتِلُ فيها ، وكانَ قَد تَوَلّاها عَشِيَّةَ الخَميسِ ولَيلَةَ الجُمُعَةِ إلَى ارتِفاعِ الضُّحى ، وأخَذَ يَقولُ لِأَصحابِهِ : اِزحَفوا قِيدَ ۱ هذَا الرُّمحِ ، وهُوَ يَزحَفُ بِهِم نَحوَ أهلِ الشّامِ ، فَإِذا فَعَلوا قالَ : اِزحَفوا قادَ هذَا القَوسِ ، فَإِذا فَعَلوا سَأَلَهُم مِثلَ ذلِكَ ، حَتّى مَلَّ أكثَرُ النّاسِ الإِقدامَ .
فَلَمّا رَأى ذلِكَ الأَشتَرُ قالَ : اُعيذُكُم بِاللّهِ أن تَرضَعُوا الغَنَمَ سائِرَ اليَومِ ، ثُمَّ دَعا بِفَرَسِهِ ، وتَرَكَ رايَتَهُ مَعَ حَيّانَ بنِ هَوذَةَ النَّخَعِيِّ ، وخَرَجَ يَسيرُ فِي الكَتائِبِ ويَقولُ : مَن يَشتَري نَفسَهُ مِنَ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ ويُقاتِلُ مَعَ الأَشتَرِ حَتّى يَظهَرَ أو يَلحَقَ بِاللّهِ ! فَلا يَزالُ رَجُلٌ مِنَ النّاسِ قَد خَرَجَ إلَيهِ ، وحَيّانَ بنِ هَوذَةَ . ۲

1.قِيْدَ وقادَ : أي قَدْرَ ، يقال بيني وبينهُ قِيْدُ رُمح ، وقادُ رمح : أي قَدْر رمحٍ (النهاية : ج ۴ ص ۱۳۱ «قيد») .

2.تاريخ الطبري : ج ۵ ص ۴۷ ، الكامل في التاريخ : ج ۲ ص ۳۸۵ نحوه وراجع البداية والنهاية : ج ۷ ص ۲۷۲ ووقعة صفّين : ص ۴۷۵ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: حسینی، سید ابوالقاسم؛ محدثی، جواد
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 77703
صفحه از 604
پرینت  ارسال به