161
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6

۲۵۶۸.وقعة صِفّينـ به نقل از صَعصَعه ـ: شب غرّش ، اشعث بن قيس كِندْى در ميان يارانِ هم قبيله خويش به پا خاست و گفت : سپاس ، خداى راست . او را مى ستايم ، از او يارى مى جويم ، به او ايمان دارم ، بر او توكّل مى كنم ، و از او پيروزى و آمرزش و خير و هدايت مى جويم ؛ ... اى انبوهِ مسلمانان! آنچه را در اين روزِ سپرى شده ، گذشت و نيز نابودىِ مردم عرب را ديديد . به خدا سوگند ، تا اكنون كه به خواست خدا به اين سن رسيده ام ، همانندِ اين روز را هرگز نديده بودم .
هَلا ـ حاضر به غايب برساند ـ كه اگر فردا ما روياروىِ هم به جنگ بايستيم ، عرب نابود خواهد شد و حرمت ها تباه خواهد گشت . بدانيد ـ به خدا سوگند ـ اين سخن را از بيمِ مرگ نمى گويم ، كه من عمر خويش را كرده ام ؛ بلكه بيمناكِ زنان و كودكانم ، [ كه ]فردا كه ما نابود مى شويم [ بر ايشان چه خواهد گذشت] .
بار خدايا! همانا تو مى دانى كه من در كار قوم خود و همدينانم انديشيدم و از هيچ كوششى دريغ نورزيدم ؛ و توفيقم تنها به دستِ خداست ، بر او توكّل مى كنم و پى در پى به سويش باز مى گردم . انديشه ، گاه به خطا مى رود و گاه به صواب ؛ و هر گاه خداوند كارى را بخواهد ، آن را روا مى دارد ، خواه بندگان دوست بدارند و خواه ناخوش دارند . اين را مى گويم و از خداوند بزرگ براى خود و شما آمرزش مى جويم .
جاسوسان معاويه ، خطبه اشعث را به آگاهى اش رساندند . وى گفت : «سوگند به پروردگار كعبه ، به صواب رفته است . اگر فردا ما با هم رويارو شويم ، روميان به كودكان و زنان ما ميل كنند و پارسيان نيز بر زنان و كودكان عراقيان طمع ورزند .جز اين نيست كه اين را بخردان و انديشه ورزان در مى يابند.قرآن ها را بر لبه نيزه ها بنديد!».
پس شاميان به جنبش درآمدند و در سياهىِ شب ، بانگ برآوردند : اى عراقيان! اگر شما ما را بكشيد ، فرزندان ما چه كسى را دارند ؛ و اگر ما شما را بكشيم ، فرزندان شما چه كسى را؟ خدا را ، خدا را! درباره بازماندگان [ انديشه كنيد] .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
160

۲۵۶۸.وقعة صفّين عن صعصعة :قامَ الأَشعَثُ بنُ قَيسٍ الكِندِيُّ لَيلةَ الهَريرِ في أصحابِهِ مِن كِندَةَ فَقالَ : الحَمدُ للّهِِ ، أحمَدُهُ ، وأستَعينُهُ ، واُؤمِنُ بِهِ ، وأتَوَكَّلُ عَلَيهِ ، وأستَنصِرُهُ ، وأستَغفِرُهُ ، وأستَخيرُهُ ، وأستَهديهِ . . . قَد رَأَيتُم ـ يا مَعشَرَ المُسلِمينَ ـ ما قَد كانَ في يَومِكُم هذَا الماضي ، وما قَد فَنِيَ فيهِ مِنَ العَرَبِ ، فَوَاللّهِ لَقَد بَلَغتُ مِنَ السِّنَّ ما شاءَ اللّهُ أن أبلُغَ ، فَما رَأَيتُ مِثلَ هذَا اليَومِ قَطُّ .
ألا فَليُبَلِّغِ الشّاهِدُ الغائِبَ ، إنّا إن نَحنُ تَوَاقَفنا غَدا إنَّهُ لَفَناءُ العَرَبِ ، وضَيعَةُ الحُرُماتِ ، أما وَاللّهِ ما أقولُ هذِهِ المَقالَةَ جَزَعا مِنَ الحَتفِ ، ولكِنّي رَجُلٌ مُسِنٌّ أخافُ عَلَى النِّساءِ وَالذَّرارِيِّ غَدا إذا فَنينا .
اللّهُمَّ ! إنَّكَ تَعلَمُ أنّي قَد نَظَرتُ لِقَومي ولِأَهلِ ديني فَلَم آلُ ، وما تَوفيقي إلّا بِاللّهِ ، عَلَيهِ تَوَكَّلتُ وإلَيهِ اُنيبُ ، والرّأيُ يُخطِئُ ويُصيبُ ، وإذا قَضَى اللّهُ أمرا أمضاهُ عَلى ما أحَبَّ العِبادُ أو كَرِهوا ، أقولُ قَولي هذا ، وأستَغفِرُ اللّهَ العَظيمَ لي ولَكُم .
قالَ صَعصَعَةُ : فَانطَلَقَت عُيونُ مُعاوِيَةَ إلَيهِ بِخُطبَةِ الأَشعَثِ فَقالَ : أصابَ ورَبِّ الكَعبَةِ ! لَئِن نَحنُ التَقَينا غَدا لَتَميلَنَّ الرّومُ عَلى ذَرارِيِّنا ونِسائِنا ، ولَتَميلَنَّ أهلُ فارِسٍ عَلى نِساءِ أهلِ العِراقِ وذَرارِيِّهِم ، وإنَّما يُبصِرُ هذا ذَوُو الأَحلامِ وَالنُّهى . اِربِطُوا المَصاحِفَ عَلى أطرافِ القَنا .
قالَ صَعصَعَةُ : فَثارَ أهلُ الشّامِ فَنادَوا في سَوادِ اللَّيلِ : يا أهلَ العِراقِ ! مَن لِذَرارِيِّنا إن قَتَلتُمونا ، ومَن لِذَرارِيِّكُم إن قَتَلناكُم ؟ اللّهَ اللّهَ فِي البَقِيَّةِ . ۱

1.وقعة صفّين : ص ۴۸۰ ؛ شرح نهج البلاغة : ج ۲ ص ۲۱۴ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: حسینی، سید ابوالقاسم؛ محدثی، جواد
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 77212
صفحه از 604
پرینت  ارسال به