285
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6

يا موضوع داورى به قدرى روشن بود كه ضرورتى براى ذكر آن در متن پيمان نامه ديده نمى شد؟ يا احتمال دارد كه در متن اصلى پيمان ، موضوع داورى وجود داشته و بعد ، حذف و يا تحريف شده است؟
تغيير متن پيمان نامه بعيد به نظر مى رسد . همچنين اگر موضوع داورى به قتل عثمان اختصاص داشت ، در متن پيمان به آن اشاره مى شد و آنچه در سخنان امام عليه السلام يا در نامه هاى بين او و معاويه در اين زمينه آمده ، نمى تواند روشن كننده موضوع داورى باشد .
به نظر مى رسد موضوع حكميّت ، حلّ اختلاف طرفين در همه موارد است و نيازى به ذكر آن نيست . اختلاف ، گاه بر سر مسائل زناشويى است (چنان كه در آيه 35 سوره نساء آمده) ، گاه بر سر مسائل سياسى است (چنان كه در جريان جنگ صِفّين اتفاق افتاد) و گاه در مسائل ديگر . در همه موارد ، داوران بايد درباره همه مسائل مورد اختلاف ميان طرفين داورى كنند و زمينه مصالحه را فراهم سازند .
بنا براين ، منحصر كردن موضوع حكميّت در جنگ صِفّين به مسئله قاتلان عثمان ، صحيح نيست ؛ بلكه موضوع حكميّت ، همه مسائل مورد اختلاف ميان امام عليه السلام و معاويه بود و عدم ذكر موضوع خاص در متن پيمان به همين جهت است . البته اين دامنه ، شامل تعيين خليفه نمى شد . وظيفه داوران ، حلّ اختلاف دو سپاه كوفه و شام و فيصله دادن به جنگ و خونريزى بود ، نه تعيين خليفه . در واقع ، آنچه با تزوير عمرو بن عاص ، به عنوان رأى نهايى اعلام شد ، خارج از موضوع حكميّت و اختيارات داوران بود .

4 . علّت فريب خوردن سپاه امام

اكنون بايد ديد كه : چرا سپاهيان امام على عليه السلام فريب خوردند ؟ و چرا ندانستند يا نخواستند بدانند قرآن بر نيزه افراشتن شاميان ، نيرنگى است كه مى خواهند


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
284

نمى دهيم ، كه او ما را از جنگْ حذر داد و ما در آن افتاديم .
على عليه السلام گفت : «فَإِنَّهُ لَيسَ لي بِثِقَةٍ ؛ قَد فارَقَني وخَذَّلَ النّاسَ عَنّي ، ثُمّ هَرَبَ مِنّي حَتّى آمَنتُهُ بَعدَ أشهُرٍ ... ؛مرا به وى اطمينانى نيست ، كه او از من جدا شد و مردم را از پيرامونم پراكنْد و سپس از من گريخت ، تا پس از چند ماه ، او را امان دادم» .
آرى! هر چه امام عليه السلام تلاش كرد ، نپذيرفتند تا اين كه سرانجام فرمود :
فَاصنَعوا ما أرَدتُم ! ...پس آنچه مى خواهيد ، انجام دهيد! ...۱

3 . موضوع داورى

اكنون بايد ديد موضوع داورى چه بود و داوران درباره چه چيزى بايد مى انديشيدند و رأى مى دادند؟
در متن پيمان نامه حكميّت ، چيزى كه موضوع داورى را روشن كند و همچنين اختيارات و وظايف داوران را مشخص نمايد ، ديده نمى شود . در متن پيمان حكميّت ، تنها تعيين يك وظيفه كلّى براى داوران آمده و آن اين كه : داوران موظّف بودند بر اساس كتاب خدا حكم كنند و اگر آنچه را مى خواهند در كتاب خدا نيافتند ، به سنّت مراجعه نمايند .
در اين متن ، هيچ اشاره اى به موضوع داورى نشده است . آيا موضوع داورى ، تعيين تكليف در برخورد با كُشندگان عثمان بود و چنان كه برخى گفته اند : «از گفتار و از نامه هاى معاويه روشن مى شود كه آنچه به داوران وا گذاردند ، اين است كه ببينند كُشندگان عثمان در كار خود به حق بوده اند يا نه»؟ ۲

1.ر . ك : ص ۲۵۳ (ارزيابى دو داور) .

2.الطبقات الكبرى: ۶ / ۹۳، تاريخ الإسلام: ۵ / ۴۸۲ / ۲۱۴، الإصابة: ۵ / ۹۲ / ۶۴۲۱.

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: حسینی، سید ابوالقاسم؛ محدثی، جواد
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 63513
صفحه از 604
پرینت  ارسال به