301
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6

اسلام ، پايبند نمى مانند .
شگفتا كه اينان جامه زهد به تن دارند و ظاهرى عبادتگرانه يا قيافه اى زاهدانه ؛ امّا از نگاه پيامبر صلى الله عليه و آله از دين به دَر هستند و از حقيقت به دور . اينان عنوان «قارى» را نيز يدك مى كشيدند . طُرفه آن كه اين ويژگى آنان را نيز پيامبر صلى الله عليه و آله بر نموده و چگونگى اش را روشن كرده است :
يَقرَؤونَ القُرآنَ لا يُجاوِزُ حَناجِرَهُم !قرآن مى خوانند و قرآن از حنجرهايشان فراتر نمى رود .
عنوان «قارى» ، از آن روى كه در تاريخ اسلام زمينه اى اجتماعى يافته ، شايسته است كه به اجمالْ تبيين شود :

جريان قُرّاء و شكل گيرى آن

در جامعه اسلامى كسانى به نيكوخوانى قرآن شهره بودند . اينان در جامعه اسلامى از محبوبيتى شايان توجّه و رويكردى شايسته برخوردار بودند ، تا بدان جا كه گاه در تعيين مناصب ، عنوان «قارى» و از «قُرّاء» بودنْ امتيازى به شمار مى رفت . ۱
اين گونه كسان در گذرگاه زمان فزونى يافتند . آنان براى مشخّص شدن خود، سرهاى خود را به گونه اى خاص مى تراشيدند ۲ و كلاه ويژه اى بر سر مى نهادند كه بدان «بُرنُس» گفته مى شد و آنان به آن جهت «اصحاب بَرانِس» نيز ناميده مى شدند .
قُرّاء در مكّه ، مدينه ، شام و كوفه پراكنده بودند ؛ امّا بيشترين حضور آنان در كوفه بود . ۳ قُرّاء در امور سياسى غالبا شركت نمى كردند ، امّا به روزگار عثمان، انتقاد عليه او را آغاز كردند . عثمان، انتقادها و درشتگويى هاى آنان را برنتابيد و آنان را تبعيد

1.تاريخ الطبرى : ج ۳ ص ۹۹ ، الطبقات الكبرى : ج ۲ ص ۳۵۲ و ج ۱ ص ۲۲۶ .

2.ابن ابى الحديد گفته: علامت آنان اين بود كه وسط سرشان را مى تراشيدند و موها در اطراف سرشان مثل تاج ، حلقه اى مى گشت (شرح نهج البلاغة : ج ۸ ص ۱۲۳ . نيز ، ر . ك : بحار الأنوار : ج ۶۸ ص ۲۸۹) .

3.حياة الشعر فى الكوفة : ص ۲۴۴ .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
300

غنائم را تقسيم مى كرد . يكى از اين گونه افراد ـ كه جامه تقدّس به تن داشت و مى پنداشت كه عدالت جوى تر از پيامبر خداست ـ پيامبر صلى الله عليه و آله را به عدالت توصيه كرد و تقسيم پيامبر صلى الله عليه و آله را ـ كه بر اساس رهنمودى قرآنى شكل گرفته بود ـ ، مورد طعن قرار داد . او كه آثار سجده بر پيشانى داشت و سر را به شيوه مقدّس مآبان آن روز تراشيده بود ، با تندى و بلند كردن صدا گفت :
مُحَمَّدُ ! وَاللّهِ ما تَعدِلُ !
محمّد! سوگند به خدا كه عدالت نمى ورزى .
پيامبر صلى الله عليه و آله كه آثار خشم در چهره اش پيدا بود، فرمود :
وَيحَكَ ! فَمَن يَعدِلُ إذا لَم أعدِل ؟ !واى بر تو! اگر من عدالت نمى ورزم ، پس چه كسى عدالت مى ورزد؟
ياران پيامبر صلى الله عليه و آله مى خواستند به جرم اين جسارت به پيامبر خدا ، او را بكشند . پيامبر صلى الله عليه و آله مانع شد و فرداى او را در پيش ديد مؤمنان نهاد و با عنوان تعمّق ، او و همگنانش را به دور از حق معرّفى كرد و فرمود :
سَيَكونُ لَهُ شيعَةٌ يَتَعَمَّقونَ فِي الدّينِ حَتّى يَخرُجوا مِنهُ .۱او را پيروانى خواهد بود كه در دين سختگيرى مى كنند تا از آن، خارج مى شوند .
در گزارشى ديگر آمده است كه فرمود :
إنَّهُ يَخرُجُ هذا في أمثالِهِ وفي أشباهِهِ وفي ضُرَباتِهِ يَأتيهِمُ الشَّيطانُ مِن قِبَلِ دينِهِم ، يَمرُقونَ مِنَ الدّينِ كَما يَمرُقُ السَّهمُ مِنَ الرَّمِيَّةِ ، لا يَتَعَلَّقونَ مِنَ الإِسلامِ بِشَيءٍ .۲
درباره اين شخص و امثال و نظاير او گفته مى شود كه: شيطان از جانب دين آنان بر آنان وارد مى شود ، و از دين مى گريزند، چون گريختن تير از كمان و به هيچ چيز از

1.مسند ابن حنبل : ج ۲ ص ۶۸۱ ح ۷۰۵۹ .

2.كنز العمّال : ج ۱۱ ص ۳۰۷ ح ۳۱۵۸۷ به نقل از ابن جرير .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: حسینی، سید ابوالقاسم؛ محدثی، جواد
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 63567
صفحه از 604
پرینت  ارسال به