۲۷۳۸.المعجم الأوسطـ به نقل از ابوجعفر فَرّاء ـ: على عليه السلام از يكى از پسرانش ، حسن يا حسين عليهماالسلام ، شنيد كه مى گفت : ستايش ، از آنِ خدايى است كه امّت محمد صلى الله عليه و آله را از اين جماعت ، راحت بخشيد .
على عليه السلام گفت : «اگر از امّت محمد صلى الله عليه و آله ، جز سه تن نمانده باشند ، يكى از ايشان بر انديشه اينان خواهد بود . ايشان در صُلب هاى مردان و زهدان هاى زنان اند» .
۲۷۳۹.شرح نهج البلاغةـ درباره خوارج ـ: خبر دادنِ وى درباره ايشان صحيح بود كه گفت : همه آنان در ماجراى نهروان هلاك نشده اند و اين ، آيينى است كه جماعتى هنوز به دنيا نيامده ، دعوتگر آن خواهند شد . و همين نيز رخ داد . و همچنين خبردادنش در اين باب نيز صحيح بود كه واپسينِ آنها دزدانى غارتگر خواهند بود . همانا آيين خوارج از ميان رفت و مردانش نابود شدند ، چندان كه كار به جايى رسيد كه راهزنانِ فسق پيشه و فسادگر در زمين ، در پى آنان ظهور كردند .
۲۷۴۰.تاريخ بغدادـ به نقل از حَبّه عُرَنى ـ: چون از [نبرد ]نهروان فراغت يافتيم، مردى گفت : به خدا سوگند ، از اين پس ، هيچ يك از خوارج ظهور نخواهند كرد .
على عليه السلام گفت : «باز ايست! اين سخن را مگو! سوگند به آن كه دانه را شكافيد و جنبنده را آفريد ، همانا ايشان در صُلب هاى مردان و زهدان هاى زنان اند ؛ و همواره پديدار خواهند شد تا آن كه دسته اى از ايشان در ميان دو نهر ظهور مى كند و مردى از فرزندان من بر ايشان مى تازد و هلاكشان مى سازد و از آن پس ، ديگر باز نمى گردند» .