525
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6

فصل يكم : نافرمانى سپاه

1 / 1

تصميم بر پيكار با معاويه پس از فراغت از فتنه خوارج

۲۷۴۸.تاريخ الطبرىـ به نقل از ابو درداء ـ: على عليه السلام پس از آن كه از نبرد با نهروانيان آسود ، خداوند را حمد و ثنا گفت، سپس فرمود: «خداوند به شما نيكى كرد ويارى تان كرده، قدرتتان بخشيد . پس هرچه زودتر، به سوى دشمنتان بشتابيد».
گفتند: اى امير مؤمنان! تيرهايمان تمام شده، شمشيرهايمان كُند گشته و پيكانِ نيزه هايمان درآمده و بيشتر آنها شكسته است . ما را به شهرمان برگردان، تا با بهترين ساز و برگ ، آماده شويم . شايد امير مؤمنان به جاى آنان كه از ما كشته شده اند، نيرو و نفرات ما را بيفزايد، كه در اين صورت با دشمنمان بهتر مى توانيم برخورد كنيم .
آن كه اين سخن را گفت، اشعث بن قيس بود .
امام عليه السلام آمد تا در نُخَيله ۱ فرود آمد. مردم را فرمان داد تا در سپاه و اردوگاه خود بمانند و خود را براى جهادْ آماده سازند و با زنان و فرزندانشان كم تر ديدار كنند تا به سوى دشمن حركت نمايند.
چند روز آن جا ماندند و سپس به تدريج از لشكرگاه خود گريختند و جز گروهى انگشت شمار از چهره هاى برجسته، همه وارد شهر شدند و اردوگاه خالى شد . امام عليه السلام چون چنين ديد، وارد كوفه شد و تصميم او در مورد رفتن به نبرد، شكسته شد.

1.نام محلّى نزديك كوفه به سمت شام، كه امام على عليه السلام در آن جا اردو زد (معجم البلدان : ج ۵ ص ۲۷۸) .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
524

M304_T1_File_3431117

الفصل الأوّل: عصيان الجيش

1 / 1

العَزمُ عَلى قِتالِ مُعاوِيَةَ بَعدَ الفَراغِ مِنَ الخَوارِجِ

۲۷۴۸.تاريخ الطبري عن أبي الدرداء :كانَ عَلِيٌّ لَمّا فَرَغَ مِن أهلِ النَّهرَوانِ حَمِدَ اللّهَ وأثنى عَلَيهِ ، ثُمَّ قالَ : إنَّ اللّهَ قَد أحسَنَ بِكُم ، وأعَزَّ نَصرَكُم ، فَتَوَجَّهوا مِن فَورِكُم هذا إلى عَدُوِّكُم .
قالوا : يا أميرَ المُؤمِنينَ ، نَفِدَت نِبالُنا ، وكَلَّت سُيوفُنا ، ونَصَلَت أسِنَّةَ رِماحِنا ، وعادَ أكثَرُها قَصدا ، فَارجِع إلى مِصرِنا ، فَلنَستَعِدَّ بِأَحسَنِ عُدَّتِنا ، ولَعَلَّ أميرَ المُؤمِنينَ يَزيدُ في عِدَّتِنا عِدَّةَ مَن هَلَكَ مِنّا ؛ فَإِنَّهُ أوفى لَنا عَلى عَدُوِّنا .
وكانَ الَّذي تَوَلّى ذلِكَ الكَلامَ الاَشعَثُ بنُ قَيسٍ .
فَأَقبَلَ حَتّى نَزَلَ النُّخَيلَةَ ، فَأَمَرَ النّاسَ أن يَلزَموا عَسكَرَهُم ، ويُوَطِّنوا عَلَى الجِهادِ أنفُسَهُم ، وأن يُقِلّوا زِيارَةَ نِسائِهِم وأبنائِهِم حَتّى يَسيروا إلى عَدُوِّهِم .
فَأقاموا فيهِ أيّاما ، ثُمَّ تَسَلَّلوا مِن مُعَسكَرِهِم ، فَدَخَلوا إلّا رِجالاً مِن وُجوهِ النّاسِ قَليلاً ، وتُرِكَ العَسكَرُ خالِيا ، فَلَمّا رَأى ذلِكَ دَخَلَ الكوفَةَ ، وَانكَسَرَ عَلَيهِ رَأيُهُ فِي المَسيرِ . ۱

1.تاريخ الطبري : ج ۵ ص ۸۹ ، الكامل في التاريخ : ج ۲ ص ۴۰۸ ، مروج الذهب : ج ۲ ص ۴۱۸ وفيه إلى «النُّخَيلة» ، الإمامة والسياسة : ج ۱ ص ۱۷۰ ، شرح نهج البلاغة : ج ۲ ص ۱۹۲ ، البداية والنهاية : ج ۷ ص ۳۰۷ عن عيسى بن دآب وكلّها نحوه .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: حسینی، سید ابوالقاسم؛ محدثی، جواد
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 64677
صفحه از 604
پرینت  ارسال به