563
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6

3 / 3

سپاه فراوان، امّا بى ثمر

۲۷۶۴.نهج البلاغةـ از سخنان اوست، وقتى كه مردم را جمع كرد و آنان را بر جهاد برانگيخت، ولى آنان ساكت ماندند ـ: «شما را چه مى شود؟ مگر لاليد؟».
عده اى گفتند: اى امير مؤمنان! اگر حركت كنى در ركابت هستيم.
فرمود: «شما را چه مى شود؟ نه به حق، ارشاد شده ايد، ونه به راه راست ، هدايت گشته ايد! آيا در چنين وضعى سزاوار است كه من [ براى جنگ] بيرون شوم؟ در چنين موردى بايد كسى از شجاعان و قدرتمندان شما به جنگ رود كه او را بپسندم. براى من سزاوار نيست كه سپاه و شهر و بيت المال و جمع آورى خراج زمين و داورى ميان مسلمانان و رسيدگى به حقوق دادخواهان را رها كنم و همراه با گُردانى از سپاه در پى گُردان ديگر بيرون شوم و همچون تير در تيردانِ خالى آشفته و نگران باشم .
همانا من محور سنگ آسيابم كه در همين جا كه هستم، كارها بايد بر گرد من بچرخد. اگر از اين محور جدا شوم، چرخش آسياب به هم مى خورد و بساط آن آشفته مى شود. به خدا سوگند، اين انديشه [ شما ]، انديشه نادرستى است!
به خدا سوگند ، اگر اميد به شهادت در هنگام رويارويى با دشمن نبود ـ كه شهادت براى من حتمى است ـ ، پا در ركاب مى نهادم و از شما دورى مى جستم و تا آن گاه كه باد شمال و جنوب مى وزد، شما را نمى طلبيدم ؛ شمايى كه طعنه زنان، عيبجويان، حق گريزان و حيله گرانيد .
با اين پراكندگىِ دل هايتان ، هرگز افزونى شمارتان به كار نمى آيد. من شما را به راه روشن رهنمون شدم؛ راهى كه جز گم راه ، در آن راه تباه نمى شود. هركس استوار بماند، به بهشت مى رود و هر كس بلغزد، به دوزخ».


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
562

3 / 3

لا غَناءَ في كَثرَةِ عَدَدِكُم

۲۷۶۴.نهج البلاغة :مِن كَلامٍ لَهُ عليه السلام وقَد جَمَعَ النّاسُ وحَضَّهُم عَلَى الجِهادِ فَسَكَتوا مَلِيّا ، فَقالَ : ما بالُكُم أمُخرَسونَ أنتُم ؟
فَقالَ قَومٌ مِنهُم : يا أميرَ المُؤمِنينَ ، إن سِرتَ سِرنا مَعَكَ .
فَقالَ عليه السلام : ما بالُكُم ! لا سُدِّدتُم لِرُشدٍ ، ولا هُديتُم لِقَصدٍ ! أفي مِثلِ هذا يَنبَغي لي أن أخرُجَ ؟ ! وإنّما يَخرُجُ في مِثلِ هذا رَجُلٌ مِمَّن أرضاهُ مِن شُجعانِكُم وذَوي بَأسِكُم ، ولا يَنبَغي لي أن أدَعَ الجُندَ ، وَالمِصرَ ، وبَيتَ المالِ ، وجِبايَةَ الأَرضِ ، وَالقَضاءَ بَينَ المُسلِمينَ ، وَالنَّظَرَ في حُقوقِ المُطالِبينَ ، ثُمَّ أخرُجُ في كَتيبَةٍ أتبَعُ اُخرى ، أتَقَلقَلُ تَقَلقُلَ القِدحِ فِي الجَفيرِ ۱ الفارِغِ ، وإنَّما أنَا قُطبُ الرَّحا ؛ تَدورُ عَلَيَّ وأنا بِمَكاني ، فَإِذا فارَقتُهُ استَحارَ مَدارُها ، وَاضطَرَبَ ثِفالُها ۲ . هذا لَعَمرُ اللّهِ الرَّأيُ السّوءُ .
وَاللّهِ لَولا رَجائِيَ الشَّهادَةَ عِندَ لِقائِيَ العَدُوَّ ـ ولَو قَد حُمَّ ۳ لي لِقاؤُهُ ـ لَقَرَّبتُ رِكابي ثُمَّ شَخَصتُ عَنكُم ، فَلا أطلُبُكُم ما اختَلَفَ جُنوبٌ وشَمالٌ ، طَعّانينَ عَيّابينَ حَيّادينَ رَوّاغينَ .
إنَّهُ لا غَناءَ في كَثرَةِ عَدَدِكُم مَعَ قِلَّةِ اجتِماعِ قلُوبِكُم ، لَقَد حَمَلتُكُم عَلَى الطَّريقِ الواضِحِ الَّتي لا يَهلِكُ عَلَيها إلّا هالِكٌ ؛ مَنِ استَقامَ فَإِلَى الجَنَّةِ ، ومَن زَلَّ فَإِلَى النّارِ ! ۴

1.الجفير : الكنانة والجَعبة التي تُجعل فيها السهام (النهاية : ج ۱ ص ۲۷۸ «جفر»).

2.الثِّفال : جِلدة تبسط تحت رحا اليد ليقع عليها الدقيق (النهاية : ج ۱ ص ۲۱۵ «ثفل») .

3.حُمّ له ذلك : قُدِّر (لسان العرب : ج ۱۲ ص ۱۵۱ «حمم») .

4.نهج البلاغة : الخطبة ۱۱۹ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج6
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: حسینی، سید ابوالقاسم؛ محدثی، جواد
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 64667
صفحه از 604
پرینت  ارسال به