137
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5

8 / 1

نامه هاى امام به سران فتنه

۲۱۹۱.الأخبار الطوال:عـلـى عليه السلام سـه روز صـبر كـرد و نمايندگانش را به سوى مردم بصره [ كه در پى جمليان رفته بودند ]مى فرستاد و آنان را به بازگشت به اطاعت خويش و همراهى با جمعيت مسلمانانْ فرا مى خواند ؛ ولى از آنان پاسخى دريافت نكرد.

۲۱۹۲.الجمل:وقتى اميرمؤمنان از ذو قار حركت كرد ، صعصعة بن صوحان را با نامه اى نزد طلحه ، زبير و عايشه فرستاد [ و در آن] ، حرمت اسلام را برايشان بزرگ شمرد و آنان را از عاقبت كارهايى كه مى كنند ، ترساند و زشتى كارهايى را كه مرتكب شدند (كارهايى مثل: كشتن مسلمانان و آنچه با صحابى پيامبر صلى الله عليه و آله ، عثمان بن حنيف انجام داده بودند و كشتن مسلمانان با شكنجه) به آنان گوشزد كرد، آنان را موعظه نمود و به اطاعت ، فرا خواند.
صعصعه مى گويد: بر آنان وارد شدم . نخست ، نزد طلحه رفتم . نامه را به وى دادم و پيام را رساندم كه او گفت: اينك؟! حال كه جنگ، پسر ابو طالب را در تنگنا قرار داد، با ما نرمى مى كند؟!
سپس نزد زبير آمدم و او را نرم خوتر از طلحه يافتم. سپس نزد عايشه رفتم . او را در رسيدن به شر، از همه شتابنده تر يافتم. آن گاه عايشه گفت: آرى، براى خونخواهى عثمانْ قيام كرده ام و به خدا سوگند كه به يقين و به طور حتم ، چنين خواهم كرد!
به سوى اميرمؤمنان بازگشتم و پيش از ورود به بصره ، او را ملاقات كردم . فرمود: «چه خبر ، اى صعصعه؟».
گفتم: اى امير مؤمنان! گروهى را ديدم كه جز پيكار با تو، چيزى نمى خواهند.
فرمود: «خداوند ، يارى رسان است» .
آن گاه عبد اللّه بن عباس را خواست و فرمود: «نزد آنان برو و با آنان گفتگو كن و پيمانى را كه بر عهده دارند ، به آنان يادآورى كن».


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
136

8 / 1

رَسائِلُ الإِمامِ إلى رُؤَساءِ الفِتنَةِ

۲۱۹۱.الأخبار الطوال :أقامَ عَلِيٌّ رضى الله عنه ثَلاثَةَ أيّامٍ يَبعَثُ رُسُلَهُ إلى أهلِ البَصرَةِ ، فَيَدعوهُم إلَى الرُّجوعِ إلَى الطّاعَةِ وَالدُّخولِ فِي الجَماعَةِ ، فَلَم يَجِد عِندَ القَومِ إجابَةً . ۱

۲۱۹۲.الجمل :لَمّا سارَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام مِن ذي قارٍ قَدَّمَ صَعصَعَةَ بنَ صوحانَ بِكِتابٍ إلى طَلحَةَ وَالزُّبَيرِ وعَائِشَةَ ، يُعَظِّمُ عَلَيهِم حُرمَةَ الإِسلامِ ، ويُخَوِّفُهُم فيما صَنَعوهُ ، ويَذكُرُ لَهُم قَبيحَ مَا ارتَكَبوهُ مِن قَتلِ مَن قَتَلوا مِنَ المُسلِمينَ ، وما صَنَعوا بِصاحِبِ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله عُثمانَ بنِ حُنَيفٍ ، وقَتلِهِمُ المُسلِمينَ صَبرا ، ويَعِظُهُم ويَدعوهُم إلَى الطّاعَةِ .
قالَ صَعصَعَةُ : فَقَدِمتُ عَلَيهِم فَبَدَأتُ بِطَلحَةَ فَأَعطَيتُهُ الكِتابَ وأدَّيتُ إلَيهِ الرِّسالَةَ ، فَقالَ : الآنَ ؟ ! حينَ عَضَّتِ ابنَ أبي طالِبٍ الحَربُ يَرفُقُ لَنا !
ثُمَّ جِئتُ إلَى الزُّبَيرِ فَوَجَدتُهُ أليَنَ مِن طَلحَةَ ، ثُمَّ جِئتُ إلى عائِشَةَ فَوَجَدتُها أسرَعَ النّاسِ إلَى الشَّرِّ ، فَقالَت : نَعَم قَد خَرَجتُ لِلطَّلَبِ بِدَمِ عُثمانَ ، وَاللّهِ لِأَفعَلَنَّ وأفعَلَنَّ !
فَعُدتُ إلى أميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام فَلَقيتُهُ قَبلَ أن يَدخُلَ البَصرَةَ ، فَقالَ :
ما وَراءَكَ يا صَعصَعَةُ ؟
قُلتُ : يا أميرَ المُؤمِنينَ ، رَأَيتُ قَوما ما يُريدونَ إلّا قِتالَكَ !
فَقالَ : اللّهُ المُستَعانُ .
ثُمَّ دَعا عَبدَ اللّهِ بنَ عَبّاسٍ فَقالَ : اِنطَلِق إلَيهِم فَناشِدهُم وذَكِّرهُمُ العَهدَ الَّذي لي في رِقابِهِم . ۲

1.الأخبار الطوال : ص ۱۴۷ .

2.الجمل : ص ۳۱۳ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مهريزي، مهدي؛ حسینی، سید ابوالقاسم
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 65401
صفحه از 611
پرینت  ارسال به