143
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5

8 / 3

احتجاج هايى با عايشه

۲۱۹۶.الفتوح:صبحگاهان ، على عليه السلام زيد بن صوحان و عبد اللّه بن عبّاس را فرا خواند و بدانان فرمود : «نزد عايشه برويد و به وى بگوييد: آيا خداوند ـ تبارك و تعالى ـ به تو فرمان نداد كه در خانه ات بنشينى؟ با تو حيله كرده اند و تو فريب خورده اى . تو را به راه انداختند و تو نيز به راه افتادى . از خدايى كه بازگشت و مَعادت به سوى اوست ، بترس و به سويش توبه كن كه او توبه را از بندگانش مى پذيرد. مبادا خويشاوندى طلحه و علاقه به عبد اللّه بن زبير ، به كارهايى وادارت كند كه به سوى آتش كشانده شوى!».
آن دو نزد عايشه رفتند و پيام على عليه السلام را به وى رساندند.
عايشه گفت: من چيزى در پاسخ شما نخواهم گفت ؛ زيرا مى دانم در برابر استدلال هاى على بن ابى طالب ، مرا قدرت پاسخ نيست.
آن دو بازگشتند و جريان را با على عليه السلام در ميان نهادند.

۲۱۹۷.تاريخ الطبرىـ به نقل از قاسم بن محمّد ـ: جارية بن قُدامه سعدى پيش آمد و گفت: اى اُمّ المؤمنين! به خدا سوگند ، كشته شدن عثمان بن عفّان ، ساده تر از بيرون آمدن تو از خانه و سوارشدن بر اين شتر لعنتى و در برابر اسلحه ها قرار گرفتن است . تو از جانب خداوند ، حرمتى و حجابى داشتى؛ ولى حجاب خود را دريدى و حرمت خويش را شكستى. به راستى كه هركس جنگ با تو را روا بداند، كشتن تو را هم روا مى داند. اگر با ميل خود به سوى ما آمده اى ، به خانه ات بازگرد ، و اگر با اكراه آمده اى ، از مردمْ كمك بخواه.


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
142

8 / 3

الاحتجاجاتُ عَلى عائِشَةَ

۲۱۹۶.الفتوح :فَلَمّا كانَ مِنَ الغَدِ دَعا عَلِيٌّ رضى الله عنه زَيدَ ۱ بنَ صوحانَ وعَبدَ اللّهِ بنَ عَبّاسٍ ، فَقالَ لَهُما : اِمضِيا إلى عائِشَةَ فَقولا لَها : أ لَم يَأمُركِ اللّهُ تَبارَكَ وتَعالى أن تَقَرّي في بَيتِكِ ؟ فَخُدِعتِ وَانخَدَعتِ ، وَاستُنفِرتِ فَنَفَرتِ ، فَاتَّقِي اللّهَ الَّذي إلَيهِ مَرجِعُكِ ومَعادُكِ ، وتوبي إلَيهِ فَإِنَّهُ يَقبَلُ التَّوبَةَ عَن عِبادِهِ ، ولا يَحمِلَنَّكِ قَرابَةُ طَلحَةَ وحُبُّ عَبدِ اللّهِ بنِ الزُّبَيرِ عَلَى الأَعمالِ الَّتي تَسعى بِكِ إلَى النّارِ .
قالَ : فَانطَلَقا إلَيها وبَلَّغاها رِسالَةَ عَلِيٍّ رضى الله عنه ، فَقالَت عائِشَةُ : ما أنَا بِرادَّةٍ عَلَيكُم شَيئا فَإِنّي أعلَمُ أنّي لا طَاقَةَ لي بِحُجَجِ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ ؛ فَرَجَعا إلَيهِ وأخبَراهُ بِالخَبَرِ . ۲

۲۱۹۷.تاريخ الطبري عن القاسم بن محمّد :أقبَلَ جارِيَةُ بنُ قُدامَةَ السَّعدِيُّ ، فَقالَ : يا اُمَّ المُؤمِنينَ ! وَاللّهِ ، لَقَتلُ عُثمانَ بنِ عَفّانَ أهوَنُ مِن خُروجِكِ مِن بَيتِكِ عَلى هَذا الجَمَلِ المَلعونِ عُرضَةً لِلسِّلاحِ ! إنَّهُ قَد كانَ لَكِ مِنَ اللّهِ سِترٌ وحُرمَةٌ ، فَهَتَكتِ سِترَكِ وأبَحتِ حُرمَتَكِ ، إنَّهُ مَن رأى قِتالَكِ فَإِنَّهُ يَرى قَتلَكِ ، وإن كُنتِ أتَيتِنا طائِعَةً فَارجِعي إلى مَنزِلِكِ ، وإن كُنتِ أتَيتِنا مُستَكرَهَةً فَاستَعيني بِالنّاس . ۳

1.في المصدر : «يزيد» ، والصحيح ما أثبتناه .

2.الفتوح : ج ۲ ص ۴۶۷ .

3.تاريخ الطبري : ج ۴ ص ۴۶۵ ، الكامل في التاريخ : ج ۲ ص ۳۱۸ ، الإمامة والسياسة : ج ۱ ص ۸۸ ، البداية والنهاية : ج ۷ ص ۲۳۳ وفيه «حارثة» بدل «جارية» وكلاهما نحوه .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مهريزي، مهدي؛ حسینی، سید ابوالقاسم
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 65804
صفحه از 611
پرینت  ارسال به