۲۲۳۰.مروج الذهب:خـزيمة بن ثـابت [ مـعروف بـه ]ذو شهادتين ، نزد على عليه السلام آمد و گفت: اى اميرمؤمنان! محمّد را سرشكسته مكن و پرچم را به وى بازگردان . او را فرا خواند و پرچم را به وى بازگردانْد و فرمود:
«مانند پدرت بر آنان نيزه فرود آور تا ستايش شوى
جنگى كه برافروخته نشود، خيرى در آن نيست.
با شمشيرهاى مَشْرَفى۱و نيزه هاى پى در پى».
9 / 7
شدّت يافتن نبرد
۲۲۳۱.تاريخ الطبرىـ به نقل از قعقاع ـ: چيزى را شبيه تر به چيز ديگر نيافتم از نبرد سخت جمل به جنگ صفّين . ديديم كه آنان را با سرِ نيزه هايمان مى رانديم و خود بر پايه هاى نيزه هايمان تكيه مى داديم و آنان نيز چنين مى كردند، چنان كه اگر كسانى روى نيزه ها راه مى رفتند ، نيزه ها آنها را نگه مى داشتند .
۲۲۳۲.البداية والنهاية:[ على عليه السلام ] به فرزندش محمّد بن حنفيه فرمود: «واى بر تو! با پرچم به پيش رو»؛ ولى او نتوانست . پرچم را از او گرفت و خود به پيش تاخت. جنگ ، برنده و بازنده داشت؛ گاهى به سود بصريانْ پيش مى رفت و گاهى به سود كوفيان. افراد بسيارى كشته شدند و در هيچ جنگى ديده نشد كه به اندازه جنگ جمل ، دست و پا قطع شده باشد .