203
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5

۲۲۳۸.شرح نهج البلاغةـ بـه نقل از ابـو مـخنـف ـ: عبد اللّه بن خَلَف خُزاعى ـ كه سركرده بصريان و ثروتمندترينِ خاندان خود بود ـ بيرون آمد و هماورد طلبيد و درخواست كرد كه جز على عليه السلام كسى براى مبارزه با او بيرون نيايد و چنين رجز مى خوانْد :



ابوتراب! تو يك انگشت به من نزديك شو
كه من يك وجب به تو نزديك مى شوم .

چرا كه در دلم كينه تو را دارم.
على عليه السلام به سوى او حركت كرد و بدون آن كه به وى مهلت دهد، ضربتى بر او زد و فرقش را شكافت.

۲۲۳۹.الفتوح:على عليه السلام [ از لشكر دشمنْ] دور شد و به سوى يارانش مى رفت كه فريادكننده اى از پشت سر او فرياد زد . وى برگشت و عبد اللّه بن خلف خزاعى را ـ كه ميزبان عايشه در بصره بود ـ ديد. چون على عليه السلام او را ديد ، شناخت و او را ندا داد كه : «اى پسر خلف! چه مى خواهى؟».
گفت: آيا مى خواهى بجنگى؟
على عليه السلام فرمود: «از آن بدم نمى آيد؛ ولى واى بر تو ، اى پسر خلف! در مرگ ، چه آسودگى اى مى جويى، با آن كه مرا مى شناسى؟».
عبد اللّه بن خلف گفت: خودْستايى را وا گذار ـ اى پسر ابوطالب ـ و نزد من بيا تا ببينى كدام يك از ما هماوردش را خواهد كُشت .
آن گاه شعرى سرود و على عليه السلام با شعر ، او را پاسخ داد و براى پيكار ، رو در رو شدند.
عبد اللّه بن خلف ، ضربه اى ناگهانى فرود آورد كه على عليه السلام آن را با سپرش دفع كرد. آن گاه على عليه السلام از او كناره گرفت و ضربتى بر او فرود آورد كه دست راستش را قطع كرد و سپس ضربتى ديگر فرود آورد كه كاسه سرش را پرانْد .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
202

۲۲۳۸.شرح نهج البلاغة عن أبي مخنف :خَرَجَ عَبدُ اللّهِ بنُ خَلَفٍ الخُزاعِيُّ ـ وهُوَ رَئيسُ البَصرَةِ ، وأكثَرُ أهلِها مالاً وضِياعا ـ فَطَلَبَ البِرازَ ، وسَأَلَ ألّا يَخرُجَ إلَيهِ إلّا عَلِيٌّ عليه السلام ، وَارتَجَزَ فَقالَ :



أبا تُرابٍ ادنُ مِنّي فِترا
فَإِنَّني دانٍ إلَيكَ شِبرا

وإنَّ في صَدري عَلَيكَ غِمرا
فَخَرَجَ إلَيهِ عَلِيٌّ عليه السلام ، فَلَم يُمهِلُهُ أن ضَرَبَهُ فَفَلَقَ هامَتَهُ . ۱

۲۲۳۹.الفتوح :اِنفَرَقَ عَلِيٌّ يُريدُ أصحابَهُ ، فَصاحَ بِهِ صائِحٌ مِن وَرائِهِ ، فَالتَفَتَ وإذا بِعَبدِاللّهِ بنِ خَلَفٍ الخُزاعِيِّ وهُوَ صاحبُ مَنزِلِ عائِشَةَ بِالبَصرَةِ ، فَلَمّا رَآهُ عَلِيٌّ عَرَفَهُ ، فَناداهُ : ما تَشاءُ يَابنَ خَلَفٍ ؟
قالَ : هَل لَكَ فِي المُبارَزَةِ ؟
قالَ عَلِيٌّ : ما أكرَهُ ذلِكَ ، ولكن وَيحَكَ يَابنَ خَلَفٍ ما راحَتُكَ فِي القَتلِ وقَد عَلِمتَ مَن أنَا ! !
فَقالَ عَبدُ اللّهِ بنُ خَلَفٍ : دَعني مِن مَدحِكَ يَابنَ أبي طالِبٍ ، وَادنُ مِنّي لِتَرى أيُّنا يَقتُلُ صاحِبَهُ ! ثُمَّ أنشَدَ شِعرا ، فَأَجابَهُ عَلِيٌّ عَلَيهِ ، وَالتَقَوا لِلضَّربِ ، فَبادَرَهُ عَبدُ اللّهِ بنُ خَلَفٍ بِضَربَةٍ دَفَعَها عَلِيٌّ بِحَجَفَتِهِ ، ۲ ثُمَّ انحَرَفَ عَنهُ عَلِيٌّ فَضََربَهُ ضَرَبَةً رَمى بِيَمينِهِ ، ثُمَّ ضَرَبَهُ اُخرى فَأَطارَ قِحفَ رَأسِهِ . ۳

1.شرح نهج البلاغة : ج ۱ ص ۲۶۱ .

2.الحَجَف : ضرب من التِّرسة ، واحدتها حَجَفة . ويقال للتُّرس إذا كان من جلود ليس فيه خشب ولا عقب (لسان العرب : ج ۹ ص ۳۹ «جحف») .

3.الفتوح : ج ۲ ص ۴۷۸ ، المناقب للخوارزمي : ص ۱۸۸ ؛ كشف اليقين : ص ۱۸۹ ح ۱۹۱ ، كشف الغمّة : ج ۱ ص ۲۴۲ وفيهما «ابن أبي خلف الخزاعي» وكلّها نحوه وراجع شرح نهج البلاغة : ج ۱ ص ۲۶۱ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مهريزي، مهدي؛ حسینی، سید ابوالقاسم
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 65637
صفحه از 611
پرینت  ارسال به