23
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5

4 / 5

سخنرانى امام على به هنگام حركت به سمت بصره

۲۱۳۸.شرح نهج البلاغةـ به نقل از كلبى ـ: چون على عليه السلام آهنگ حركت به سوى بصره كرد، به پا خاست و براى مردم ، سخنرانى كرد و پس از حمد خداوند و درود بر پيامبرش فرمود : «به راستى كه چون خداوندْ پيامبرش را قبض روح كرد، قريش، حكومت را از ما به يغما بردند و ما را از حقّى كه از همه مردم بدان شايسته تر بوديم ، كنار زدند. چنين [ مصلحت ]ديدم كه صبر بر اين مسئله بهتر است از پراكندگى مسلمانان و ريخته شدن خون آنان.
مردم، تازه مسلمان بودند و دين، مانند مَشكِ شير و كَره در تلاطم بود كه كوچك ترين سستى اى آن را تباه مى كرد و كمترين اختلافى آن را وارونه مى ساخت. آن گاه [ در پى تصميم من به صبر]، كار حكومت را كسانى به دست گرفتند كه در كارشان از هيچ كوششى فروگذار نكردند. سپس به سراى جزا رفتند و خداوند، عهده دار پاك كردن بدى هاى آنان و گذشت از لغزش هاى آنان است.
طلحه و زبير ، چه فكر مى كنند، در حالى كه در حكومت، سهمى ندارند؟ آنان يك سال و حتّى يك ماه بر حكومت من صبر نياوردند و از جاى جهيدند و سركشى كردند و در مسئله اى با من به منازعه پرداختند كه خداوند، در آن، حقّى براى آنان قرار نداده است، آن هم پس از آن كه با ميل، و نه از روى اكراه، بيعت كردند . آنان از مادرى شير مى نوشند كه شيرش خشكيده است و بدعتى را زنده مى كنند كه ميرانده شده است.
آيا ادّعاى خونخواهى عثمان را دارند؟ به خدا سوگند كه مسئوليت گناه آن كار بر آنها و در ميان آنهاست و اين بزرگ ترين دليلشان ، بر ضدّ خودشان است و من به حجّت خداوند بر آنان و رفتار او با آنان خشنودم. اگر آن دو بازگردند و توبه كنند، خود ، سود بُرده اند و جانشان را مغتنم دانسته اند ـ كه چه غنيمت بزرگى است! ـ و اگر سر باز زنند، تيزى شمشير را به آنان نشان خواهم داد و شمشير، براى ياورى حق و درمان باطل ، بسنده است».
آن گاه از منبر فرود آمد.


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
22

4 / 5

خُطبَةُ الإِمامِ لَمّا أرادَ المَسيرَ إلَى البَصرَةِ

۲۱۳۸.شرح نهج البلاغة عن الكلبي :لَمّا أرادَ عَلِيٌّ عليه السلام المَسيرَ إلَى البَصرَةِ ، قامَ فَخَطَبَ النّاسَ ، فَقالَ ـ بَعدَ أن حَمِدَ اللّهَ وصلّى عَلى رَسولِهِ صلى الله عليه و آله ـ : إنَّ اللّهَ لَمّا قَبَضَ نَبِيَّهُ استَأثَرَت عَلَينا قُرَيشٌ بِالأَمرِ ، ودَفَعَتنا عَن حَقٍّ نَحنُ أحَقُّ بِهِ مِنَ النّاسِ كافَّةً ، فَرَأَيتُ أنَّ الصَّبرَ عَلى ذلِكَ أفضَلُ مِن تَفريِقِ كَلِمَةِ المُسلِمينَ وسَفكِ دِمائِهِم . وَالنّاسُ حَديثو عَهدٍ بِالإِسلامِ ، وَالدّينُ يُمخَضُ مَخضَ الوَطبِ ، ۱ يُفسِدُهُ أدنى وَهنٍ ، ويَعكِسُهُ أقَلُّ خُلفٍ . فَوَلِيَ الأَمرَ قَومٌ لَم يَألوا في أمرِهِمُ اجتِهادا ، ثُمَّ انتَقَلوا إلى دارِ الجَزاءِ ، وَاللّهُ وَلِيُّ تَمحيصِ سَيِّئاتِهِم ، وَالعَفوِ عَن هَفَواتِهِم .
فَما بالُ طَلحَةَ وَالزُّبَيرِ ، ولَيسا مِن هذَا الأَمرِ بِسَبيلٍ ! لَم يَصبِرا عَلَيَّ حَولاً ولا شَهرا حَتّى وَثَبا ومَرَقا ، ونازَعاني أمرا لَم يَجعَلِ اللّهُ لَهُما إلَيهِ سَبيلاً ، بَعدَ أن بايَعا طائِعَينِ غَيرَ مكرَهَينِ ، يَرتَضِعانِ اُمّا قَد فَطَمَت ، ويُحيِيانِ بِدعَةً قَد اُميتَت . أ دَمَ عُثمانَ زَعَما ! وَاللّهِ مَا التَّبِعَةُ إلّا عِندَهُم وفيهِم ، وإِنَّ أعظَمَ حُجَّتِهِم لَعَلى أنفُسِهِم ، وأَنَا راضٍ بِحُجَّةِ اللّهِ عَلَيهِم وعَمَلِهِ فيهِم ، فَإِن فاءا وأَنابا فَحَظَّهُما أحرَزا ، وأَنفُسَهُما غَنِما ، وأَعظِم بِها غَنيمَةً ! وإِن أبَيا أعطَيتُهُما حَدَّ السَّيفِ ، وكَفى بِهِ ناصِرا لِحَقٍّ، وشافِيا لِباطِلٍ !
ثُمَّ نَزَلَ . ۲

1.الوَطْب : الزقّ الذي يكون فيه السمن واللبن ، وهو جلد الجذع ـ الشابّ الفتي من الحيوانات ـ فما فوقه (النهاية : ج ۵ ص ۲۰۳ «وطب») .

2.شرح نهج البلاغة : ج ۱ ص ۳۰۸ ؛ بحار الأنوار : ج ۳۲ ص ۶۲ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مهريزي، مهدي؛ حسینی، سید ابوالقاسم
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 54793
صفحه از 611
پرینت  ارسال به