411
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5

3 / 8

اعلام آمادگى ياران امام براى جنگ

۲۳۷۵.امام على عليه السلامـ هنگامى كه يارانش به وى براى جنگْ اعلام آمادگى كردند، پس از فرستادن جرير بن عبد اللّه بجلى به سوى معاويه ـ: آماده شدن من براى جنگ با شاميان ، به هنگامى كه [ هنوز ]جرير نزد آنان است، در بستن بر روى شام و بازداشتن شاميان از كار خير است ، اگر آن را بخواهند ؛ ليكن براى جرير، مدّتى را تعيين كرده ام كه پس از آن در آن جا نمانَد ، مگر آن كه فريب بخورد يا نافرمانى كند. رأى من با درنگ خواهد بود. پس مهلت دهيد. البته از آمادگى شما ناخشنود نيستم.
من اين كار را نيك سنجيدم و درون و برون آن را ژرف نگريستم و جز جنگيدن يا كفر ورزيدن به آنچه محمّد صلى الله عليه و آله آورده، چاره اى نديدم. او (عثمان) بر مردمْ حاكم بود و بدعت ها پديد آورد و زبان طعن مردم را دراز كرد. پس بر او خُرده گرفتند،سپس به خشم آمدند و واژگونش ساختند.

۲۳۷۶.تاريخ دمشقـ به نقل از كلبى ـ: على عليه السلام با مردم ، مشورت كرد. آنان جز [ مالك ]اَشتر، عَدى بن حاتم، شُرَيح بن هانى حارثى و هانى بن عُروه مرادى ، رأى دادند كه وى در كوفه بماند؛ ولى اين چند نفر به على عليه السلام گفتند : آنها كه پيشنهاد ماندن در كوفه را دادند ، تو را از جنگ با شاميان ترسانده اند و در جنگيدن با آنان، چيزى ترسناك تر از مرگ نيست و ما طالب مرگيم.
پس على عليه السلام اشتر، عدى ، شريح و هانى را فرا خواند و فرمود : «آماده شدن من براى نبرد با شام ، در حالى كه جرير بن عبد اللّه نزدشان است ، بازداشتن آنان از خير است، ۱ اگر قصد آن را داشته باشند؛ ليكن من نماينده اى فرستاده ام و براى وى ، وقتى تعيين كرده ام كه پس از آن نمانَد. تصميم گيرى [ درست] ، با درنگ ، همراه است. پس شتاب مكنيد و اگر عذرى به جا داشتيد،از شما مى پذيرم» ۲ .

1.در متن تاريخ دمشق ، «صرف لهم عن غىّ» آمده كه ظاهرا خطاست و در نهج السعادة (ج۲ ص ۸۹) «عن خير» آمده است . ترجمه هم بر اساس اين متن انجام گرفته است . (م)

2.ظاهرا «الأعذار» كه در متن عربى آمده ، تصحيف «الإعداد» است كه در حديث قبل نيز آمده بود و معناى سخن اين است : البته از آمادگى شما ناخشنود نيستم . (م)


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
410

3 / 8

أصحاب الإِمامِ يُشيرونَ عَلَيهِ بِالاِستِعدادِ لِلحَربِ

۲۳۷۵.الإمام عليّ عليه السلامـ مِن كَلامٍ لَهُ وقَد أشارَ عَلَيهِ أصحابُهُ بِالِاستعدادِ لِلحَربِ بَعدَ إرسالِهِ جَريرَ بنَ عَبدِ اللّهِ البَجَليَّ إلى مُعاوِيَةَ ـ: إنَّ استِعدادي لِحَربِ أهلِ الشّامِ وجَريرٌ عِندَهُم إغلاقٌ لِلشّامِ وصَرفٌ لِأَهلِهِ عَن خَيرٍ إن أرادوهُ . ولكِن قَد وَقَّتُّ لِجرَيرٍ وَقتاً لا يُقيمُ بَعدَهُ إلّا مَخدوعاً أو عاصِياً . وَالرَّأيُ عِندي مَعَ الأَناةِ ، فَأَروِدوا ۱ ولا أكرَهُ لَكُمُ الإِعدادَ.
ولَقَد ضَرَبتُ أنفَ هذَا الأَمرِ وعَينَهُ ، وقَلَّبتُ ظَهرَهُ وبَطنَهُ ، فَلَم أرَ لي فيهِ إلَا القِتالَ أوِ الكُفرَ بِما جاءَ مُحَمَّدٌ صلى الله عليه و آله . إنَّهُ قَد كانَ عَلَى الاُمَّةِ والٍ أحدَثَ أحداثاً وأوجَدَ النّاسَ مَقالاً ، فَقالوا ثُمَّ نَقَموا فَغَيَّروا . ۲

۲۳۷۶.تاريخ دمشق عن الكلبي :كانَ عَلِيٌّ استَشارَ النّاسَ ، فَأَشاروا عَلَيهِ بِالقِيامِ بِالكوفَةِ غَيرَ الأَشتَرِ ، وعَدِيِّ بنِ حاتِمٍ ، وشُرَيحِ بنِ هانِئِ الحارِثِيِّ ، وهانِئِ بنِ عُروَةَ المُرادِيِّ ، فَاءِنَّهُم قالوا لِعَلِيٍّ : إنَّ الَّذينَ أشاروا عَلَيكَ بِالمَقامِ بِالكوفَةِ إنَّما خَوَّفوكَ حَربَ الشّامِ ، ولَيسَ في حَربِهِم شَيءٌ أخوَفُ مِنَ المَوتِ ، وإيّاهُ نُريدُ . فَدَعا عَلِيٌّ الأَشتَرَ وعَدِيّاً وشُرَيحاً وهانِئاً فَقالَ :
إنَّ استِعدادي لِحَربِ الشّامِ وجَريرُ بنُ عَبدِ اللّهِ عِندَ القَومِ صَرفٌ لَهُم عَن غَيٍّ إن أرادوهُ ، ولكِنّي قَد أرسَلتُ رَسولاً ، فَوَقَّتُّ لِرَسولي وَقتاً لا يُقيمُ بَعدَهُ ، وَالرَّأيُ مَعَ الأَناةِ فَاتَّئِدوا ولا أكرَهُ لَكُمُ الإِعذارَ . ۳

1.أروِد : أمهل (مجمع البحرين : ج ۲ ص ۷۵۳ «رود») .

2.نهج البلاغة : الخطبة ۴۳ ، بحار الأنوار : ج ۳۲ ص ۳۹۳ ح ۳۶۴ .

3.تاريخ دمشق : ج ۵۹ ص ۱۳۰ ، الإمامة والسياسة : ج ۱ ص ۱۱۴ نحوه وراجع الفتوح : ج ۲ ص ۵۰۵ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مهريزي، مهدي؛ حسینی، سید ابوالقاسم
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 55316
صفحه از 611
پرینت  ارسال به