419
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5

فصل چهارم : نبرد تبليغاتى

4 / 1

اندرز نامه امام به معاويه

۲۳۷۸.شرح نهج البلاغةـ ضمن بيان برخى نامه هاى تبادل شده ميان على عليه السلام و معاويه كه آغاز اين نامه چنين است : «از بنده خداوند ، على ، امير مؤمنان به معاوية بن ابى سفيان» ـ: امّا بعد ؛ همانا دنيا ، سراىِ بازرگانى و سود يا زيان آن ، آخرت است . پس خوش بخت كسى كه سرمايه اش در دنيا كارهاى نيكو باشد ، و كسى كه دنيا را چنان كه هست ببيند و آن را به فراخور قدر حقيقى اش ، ارزش نهد .
من تو را اندرز مى دهم با اين كه از گذشته تو آگاهم ؛ گذشته اى كه از دير باز نسبت به آن آشنايى دقيق و بدون ترديد دارم [ ومى دانم كه اندرز سودى براى آن ندارد] ؛ امّا خداوند متعال از دانايان پيمان گرفته كه رسم امانت به جاى آورند و گمگشته و رهيافته را اندرز دهند [ و از اين روست كه تو را اندرز مى دهم] .
پس ، از خدا بترس و از كسانى مباش كه از شُكوه خدا بيم ندارند و فرمان عذاب بر ايشان واجب مى آيد ، كه خداوند ، سخت در كمينگاه است . همانا دنيايت به زودى از تو روى مى گردانَد و زودازود ، مايه حسرتت مى گردد . اكنون كه كُهنْ سال شده اى و عمرت رو به پايان است ، گم گشتگى و گم راهىِ پيشين را [ از دل] بركَن كه حالِ امروزِ تو ، همانند جامه اى پوسيده است كه از هر طرف اصلاحش كنند ، از طرف ديگر گسسته مى شود .
به راستى ، تو گروهى بسيار از مردم را به هلاكت افكندى و با گم راهى خويش فريفتى و چنان در موج درياى [ حيله هاى ]خود در انداختى كه تيرگى ها آنان را فرا پوشانْد و شبههها آنان را به تلاطم انداخت . آن گاه از مسير خويش به در رفتند و [ از خيرى كه در آن بودند ،] به گذشتگان
[ باطل] خويش روى آوردند و به پشت سرشان روى گرداندند و بر خاندان و نژاد خويش تكيه زدند ، مگر بينشمندانى كه [ به حق ]روى نمودند . ايشان بعد از شناختنت ، تو را ترك گفتند و از يارى كردنت [ تن زدند و] به خدا پناه جُستند ؛ زيرا آنان را به كار دشوارى كشاندى و از راهِ درست ، بازشان گرداندى .
پس اى معاويه! بر خويشتن از خداى بپرهيز و زمام خود را از چنگ شيطان بيرون آور ، كه دنيا از تو جداشدنى ، و آخرت به تو نزديك است . والسّلام!


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
418

الفصل الرابع : حرب الدعاية

4 / 1

كِتابُ الإِمامِ إلى مُعاوِيَةَ يَعِظُهُ فيهِ

۲۳۷۸.شرح نهج البلاغةـ في ذِكرِ بَعضِ ما دارَ بَينَ عَلِيٍّ عليه السلام ومُعاوِيَةَ مِنَ الكُتُبِ ، وأوَّلُ هذَا الكِتابِ ـ: مِن عَبدِ اللّهِ عَلِيٍّ أميرِ المُؤمِنينَ إلى مُعاوِيَةَ بنِ أبي سُفيانَ :
أمّا بَعدُ ؛ فَإِنَّ الدُّنيا دارُ تِجارَةٍ ، ورِبحُها أو خُسرُهَا الآخِرَةُ ؛ فَالسَّعيدُ مَن كانَت بِضاعَتُهُ فيهَا الأَعمالَ الصّالِحَةَ ، ومَن رَأَى الدُّنيا بِعَينِها وقَدَّرَها بِقَدرِها . وإنّي لَأَعِظُكَ مَعَ عِلمي بِسابِقِ العِلمِ فيكَ مِمّا لا مَرَدَّ لَهُ دونَ نَفاذِهِ ؛ ولكِنَّ اللّهَ تَعالى أخَذَ عَلَى العُلَماءِ أن يُؤَدُّوا الأَمانَةَ وأن يَنصَحُوا الغَوِيَّ وَالرَّشيدَ ، فَاتَّقِ اللّهَ ولا تَكُن مِمَّن لا يَرجو للّهِِ وَقاراً ، ومَن حَقَّت عَلَيهِ كَلِمَةُ العَذابِ فَإِنَّ اللّهَ بِالمِرصادِ . وإنَّ دُنياكَ سَتُدبِرُ عَنكَ وسَتَعودُ حَسرَةً عَليكَ ، فَأَقلِع عَمّا أنتَ عَلَيهِ مِنَ الغَيِّ وَالضَّلالِ عَلى كِبَرِ سِنِّكَ وفَناءِ عُمُرِكَ ؛ فَإِنَّ حالَكَ اليَومَ كَحالِ الثَّوبِ المَهيلِ الَّذي لا يَصلُحُ مِن جانِبٍ إلّا فَسَدَ مِن آخَرَ ، وأردَيتَ جيلاً مِنَ النّاسِ كَثيراً خَدَعتَهُم بِغَيِّكَ ، وألقَيتَهُم في مَوجِ بَحرِكَ تَغشاهُمُ الظُّلُماتُ وتَتَلاطَمُ بِهِمُ الشُّبُهاتُ ، فَجاروا عَن وِجهَتِهِم ، ونَكَصوا عَلى أعقابِهِم ، وتَوَلَّوا عَلى أدبارِهِم ، وعَوَّلوا عَلى أحسابِهِم ، إلّا مَن فاءَ مِن أهلِ البَصائِرِ فَإِنَّهُم فارَقوكَ بَعدَ مَعرِفَتِكَ ، وهَرَبوا إلَى اللّهِ مِن مُوازَرَتِكَ إذ حَمَلتَهُم عَلَى الصَّعبِ وعَدَلتَ بِهِم عَنِ القَصدِ . فَاتَّقِ اللّهَ يا مُعاوِيَةُ في نَفسِكَ ، وجاذِبِ الشَّيطانَ قِيادَكَ ، فَإِنَّ الدُّنيا مُنقَطِعَةٌ عَنكَ وَالآخِرَةَ قَريبَةٌ مِنكَ ، وَالسَّلامُ . ۱

1.شرح نهج البلاغة : ج ۱۶ ص ۱۳۳ ؛ نهج البلاغة : الكتاب ۳۲ وفيه من «أرديت جيلاً . . .» ، بحار الأنوار : ج ۳۳ ص ۸۵ ح ۴۰۰ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مهريزي، مهدي؛ حسینی، سید ابوالقاسم
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 55312
صفحه از 611
پرینت  ارسال به