5 / 3
فرستادن حسن بن على به سوى كوفه
۲۱۵۱.تاريخ الطبرىـ به نقل از ابو ليلى ـ: على عليه السلام ، حسن بن على عليه السلام و عمّار بن ياسر را فرستاد تا مردم را بسيج كنند و قُرظة بن كعب انصارى را به عنوان امير كوفه فرستاد و نامه اى با وى براى ابو موسى فرستاد [ بدين مضمون ]:
«پس از حمد و سپاس خداوند؛ به تحقيق كه معتقد بودم دورى جستن تو از امر [ حكومت ] ـ كه خداوند عز و جل برايت بهره اى در آن قرار نداده ـ ، تو را از مخالفت با فرمان من باز دارد. من ، حسن بن على و عمّار بن ياسر را براى بسيج مردم فرستادم و قُرظَة بن كعب را به عنوان فرماندار شهر گماشتم. تو با سرزنش و نكوهيدگى كنار برو و اگر چنين نكنى، به قُرظَة بن كعب دستور داده ام تو را طرد سازد و اگر تو او را طرد كردى و او بر تو پيروز گشت ، تو را قطعه قطعه كند».
وقتى نامه به ابو موسى رسيد ، كنار رفت. حسن و عمّار، داخل مسجد شدند و گفتند: اى مردم ! امير مؤمنان مى فرمايد : «من در اين حركت يا ستمگرم يا ستمديده . هر كه به حقّ خدا پايبند است ، خدا را در نظر آورد و بيايد ، اگر ستمديده ام ، يارى ام كند و اگر ستمگرم ، حق را از من باز ستانَد . به خدا سوگند كه طلحه و زبير، نخستين كسانى بودند كه با من بيعت كردند و نخستين كسانى بودند كه بيعت شكستند . آيا من ثروتى را به خود اختصاص داده ام يا حكمى را دگرگون ساخته ام؟ پس بسيج شويد و امر به معروف و از منكر نهى كنيد».