87
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5

6 / 2

مخالفت حاكم بصره با بيرون راندن ناكثين

۲۱۶۳.شرح نهج البلاغةـ به نقل از ابن عبّاس ـ: زبير و طلحه با شتابْ عايشه را حركت دادند تا به حوضچه هاى ابوموسى اشعرى در نزديكى بصره رسيدند و براى عثمان بن حنيف انصارى ـ كه كارگزار على عليه السلام در بصره بود ـ نامه نوشتند كه دارالحكومه را براى ما خالى كن.
وقتى نامه آنها به وى رسيد ، سراغ احنف بن قيس فرستاد و گفت: اين گروه بر ما وارد شده اند و همسر پيامبر خدا، همراه آنان است و مردم به سرعت به سمت او مى روند ، چنان كه مى بينى.
احنف گفت: آنان همسر پيامبر صلى الله عليه و آله را براى خونخواهى عثمان آورده اند و آنان ، همان كسانى اند كه مردم را بر عثمان شوراندند و خونش را ريختند. به خدا سوگند ، چنين مى بينم كه آنان دست نمى كشند تا آن كه ميان ما دشمنى افكنند و خون هاى ما را بريزند. به خدا سوگند ، گمان مى كنم به زودى از تو چيزهايى مى خواهند كه به عهده تو و در اختيار تو نيست . اگر با كسانى كه از بصريان در فرمان دارى،آماده پيكار با آنان نباشى [فرصت از دست مى رود]؛ زيرا كه امروز ، تو حكمران بر آنانى و فرمان تو در ميان آنان ، مُطاع است. پس همراه مردم به سوى آنان حركت كن و بر آنان سبقت گير، پيش از آن كه با تو در يك خانه قرار گيرند ؛ چرا كه مردم ، از آنان بيشتر اطاعت خواهند كرد.
عثمان بن حنيف گفت: رأى درست ، رأى توست؛ ولى من ستيز و شروع كردن به آن را خوش نمى دارم و اميد به عافيت و صلح دارم تا اين كه نامه و رأى اميرمؤمنان به من برسد و طبق آن عمل كنم.
پس از احنف،حُكَيم بن جَبَله عبدى از قبيله بنى عمرو بن وديعه ، نزد عثمان بن حنيف آمد و نامه طلحه و زبير را برايش خواند . حكيم بن جبله نيز مانند احنف بن قيس با او سخن گفت و عثمان بن حنيف ، همان پاسخى را كه به احنف داده بود ، به او هم داد .
حُكَيم به وى گفت: اجازه بده به همراه مردم ، به سوى آنان حركت كنم. اگر به اطاعت اميرمؤمنانْ تن دادند [ كه هيچ] ؛ وگرنه تمامى آنان را مى رانم.
عثمان گفت: اگر نظرم چنين بود ، خودم به سوى آنان حركت مى كردم.
حُكَيم گفت: بدان، به خدا سوگند ، اگر آنان به اين شهر وارد شوند ، دل هاى بسيارى از مردم به سويشان كشيده مى شود. تو را از مقام و منصبت به زير خواهند كشيد و تو خود ، اين را بهتر مى دانى.
ولى عثمان بن حنيف از قبول پيشنهاد او سر باز زد.


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
86

6 / 2

مُخالَفَةُ الوالي مُنابَذَةَ النّاكِثينَ

۲۱۶۳.شرح نهج البلاغة عن ابن عبّاس:إنَّ الزُّبَيرَ وطَلحَةَ أغَذَّ ۱ السَّيرَ بِعائِشَةَ حَتَّى انتَهَوا إلى حَفَرِ أبي موسَى الأَشعَرِيِّ وهُوَ قَريبٌ مِنَ البَصرَةِ ، وكَتَبا إلى عُثمانَ بنِ حُنَيفٍ الأَنصارِيِّ ـ وهُوَ عامِلُ عَلِيٍّ عليه السلام عَلَى البَصرَةِ ـ أن أخلِ لَنا دارَ الإِمارَةِ ، فَلَمّا وَصَلَ كِتابُهُما إلَيهِ بَعَثَ [إلَى] ۲ الأَحنَفِ بنِ قَيسٍ فَقالَ لَهُ : إنَّ هؤُلاءِ القَومَ قَدِموا عَلَينا ومَعَهُم زَوجَةُ رَسولِ اللّهِ ، وَالنّاسُ إلَيها سِراعٌ كَما تَرى .
فَقالَ الأَحنَفُ : إنَّهُم جاؤوكَ بِها لِلطَّلَبِ بِدَمِ عُثمانَ ، وهُمُ الَّذينَ ألَّبوا عَلى عُثمانَ النّاسَ ، وسَفَكوا دَمَهُ ، وأراهُم وَاللّهِ لا يُزايِلونَ ۳ حَتّى يُلقُوا العَداوَةَ بَينَنا ويَسفِكوا دِماءَنا ، وأظُنُّهُم وَاللّهِ سَيَركَبونَ مِنكَخاصَّةً ما لا قِبَل لَكَ بِهِ إن لَم تَتَأَهَّب لَهُم بِالنُّهوضِ إلَيهِم فيمَن مَعَكَ مِن أهلِ البَصرَةِ ؛ فَإِنَّكَ اليَومَ الوالي عَلَيهِم ، وأنتَ فيهِم مُطاعٌ ، فَسِر إلَيهِم بِالنّاسِ ، وبادِرهُم قَبلَ أن يَكونوا مَعَكَ في دارٍ واحِدَةٍ ؛ فَيَكونَ النّاسُ لَهُم أطوعَ مِنهُم لَكَ .
فَقالَ عُثمانُ بنُ حُنَيفٍ : الرَّأيُ ما رَأَيتَ ، لكِنَّني أكرَهُ الشَّرَّ وأن أبدَأَهُم بِهِ ، وأرجُو العافِيَةَ وَالسَّلامَةَ إلى أن يَأتِيَني كِتابُ أميرِ المُؤمِنينَ ورَأيُهُ فَأَعمَلَ بِهِ .
ثُمَّ أتاهُ بَعدَ الأَحنَفِ حُكَيمُ بنُ جَبَلَةَ العَبدِيُّ مِن بَني عَمرِو بنِ وَديعَةَ ، فَأَقرَأَهُ كِتابَ طَلحَةَ وَالزُّبَيرِ ، فَقالَ لَهُ مِثلَ قَولِ الأَحنَفِ ، وأجابَهُ عُثمانُ بِمِثلِ جَوابِهِ لِلأَحنَفِ ، فَقالَ لَهُ حُكَيمٌ : فَائذَن لي حَتّى أسيرَ إلَيهِم بِالنّاسِ ، فَإِن دَخَلوا في طاعَةِ أميرِ المُؤمِنينَ وإلّا نابَذتُهُم عَلى سَواءٍ ، فَقالَ عُثمانُ : لَو كانَ ذلِكَ رَأيي لَسِرتُ إلَيهِم بِنَفسي . قالَ حُكَيمٌ : أمَا وَاللّهِ إن دَخَلوا عَلَيكَ هذَا المِصرَ لَيَنتَقِلَنَّ قُلوبُ كَثيرٍ مِنَ النّاسِ إلَيهِم ، ولَيُزيلُنَّكَ عَن مَجلِسِكَ هذا، وأنتَ أعلَمُ . فَأبى عَلَيهِ عُثمانُ . ۴

1.أغذّ : إذا أسرع في السَّير (النهاية : ج ۳ ص ۳۴۷ «غذذ») .

2.ما بين المعقوفين سقط من المصدر ، وأثبتناه من الدرجات الرفيعة .

3.زايلوهم : أي فارقوهم في الأفعال التي لاتُرضي اللّه ورسوله (النهاية : ج ۲ ص ۳۲۵ «زيل») .

4.شرح نهج البلاغة : ج ۹ ص ۳۱۱ ؛ الدرجات الرفيعة : ص ۳۸۱ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج5
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مهريزي، مهدي؛ حسینی، سید ابوالقاسم
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 65326
صفحه از 611
پرینت  ارسال به