۱۴۸۲.الكافىـ به نقل از مهاجر ، از مردى از قبيله ثقيف ـ: على بن ابى طالب عليه السلام ، مرا بر [ ماليات ]منطقه بانقِيا ۱ و آبادى اى در منطقه كوفه ، به كار گرفت و در برابر مردم ، به من گفت : «به ماليات ها بنگر و در آن ، تلاش كن . درهمى را فرو مگذار و هرگاه خواستى به سوى مأموريتت بروى ، نزد من بيا» .
نزد او رفتم . به من گفت : «به درستى كه آنچه از من شنيدى ، نقشه بود . مبادا مسلمان يا يهودى و يا مسيحى را براى درهمى ماليات ، كتك بزنى يا آن كه چارپايانِ كار را براى [گرفتن] ماليات ، به فروش رسانى ؛ چرا كه ما مأموريم كه زيادى را از آنها بستانيم» .
۱۴۸۳.السنن الكبرىـ به نقل از عبدالملك بن عمير ـ: مردى از قبيله ثقيف به من گفت : على بن ابى طالب عليه السلام ، مرا در [ ماليات ]منطقه بزرگ شاپور ۲ ، به كار گرفت و فرمود : «مبادا كسى را براى گردآورى درهمى ، تازيانه زنى و يا روزى يا لباس تابستانى و زمستانى و يا چارپايانِ كار آنها را به فروش گذارى ؛ و براى گرفتن درهم ، شخصى را مگُمار» .
آن مرد گفت كه گفتم : اى امير مؤمنان! اگر چنين باشد ، دست خالى نزد تو برگردم ، چنان كه دست خالى از نزد تو رفتم!
فرمود : «گرچه همان گونه كه رفته اى ، بازگردى . واى بر تو! همانا ما مأموريم كه زيادى را از مردم ، بستانيم» .