۱۴۸۴.تاريخ دمشقـ به نقل از عبدالملك بن عمير ـ: مردى از ثقيف ، به من خبر داد كه على عليه السلام او را بر نواحى عُكْبَرا ۱ به كار گماشت (در آن منطقه ، نمازگزار ، ساكن نبود) و به من در حضور آنان فرمود : «ماليات را كامل از آنان بستان . مبادا در تو نرمش (و سستى) ببينند» . سپس فرمود : «هنگامى كه ظهر شد ، نزد من آى» .
نزد او رفتم . در آن جا دربانى كه جلوى مرا بگيرد ، نيافتم . ديدم او نشسته و جلويش ظرفى است و كوزه آب . كيسه اش را خواست . پيش خود گفتم : مى خواهد بر من ، منّت گذارد و گوهرى برايم بيرون آورد ، چرا كه نمى دانستم در آن چيست . آن گاه ديدم كه كيسه ، مُهر شده است . مُهر را شكست . در آن ، سويق ۲ بود . آن را بيرون آورد و در ظرف ريخت و بر آن ، آب ريخت . سپس خود از آن نوشيد و به من هم نوشانيد .
تاب نياوردم . بدو گفتم : اى امير مؤمنان ! در عراق ، چنين رفتار مى كنى؟! خوراك عراقيان ، بيش از اين است .
فرمود : «بدان ، به خداوند سوگند كه از روى بخل ، بر آن [كيسه] مُهر نمى زنم ؛ بلكه به اندازه اى كه مرا بى نياز كند ، خريدارى مى كنم و مى ترسم اگر زياد باشد ، چيز ديگرى در آن ، داخل گردد . از اين رو ، از آن مراقبت مى كنم ۳ ، و ناخوش دارم كه به معده ام ، جز غذاى پاكيزه وارد كنم . به درستى كه در حضور مردم ، چاره اى نداشتم جز اين كه آنچه گفتم ، به تو گويم . آنان ، مردمى حيله گرند ؛ ولى اينك به تو فرمان مى دهم كه چگونه با آنان رفتار كنى ، كه اگر بدان شيوه رفتار كنى [ رهايى يابى] ؛ وگرنه ، جز من ، خداوند تو را مؤاخذه خواهد كرد . اگر به من خبر رسد كه خلاف آنچه به تو فرمان داده ام ، رفتار كرده اى ، تو را بركنار كنم . خوراكى هايى كه روزمرّه مى خورند ،و پوشاك زمستان و تابستان آنها را مفروش (مَسِتان) و براى گرفتن درهمى ، كسى را تازيانه مزن و او را رسوا مساز كه ما بدين امر ، مأمور نيستيم ، و چارپايى را كه بدان كار كنند ، مفروش ؛ چرا كه ما مأموريم تا زيادى را از آنها بستانيم» .
گويد كه گفتم : در اين صورت ، همان گونه كه رفته ام ، بازگردم!
فرمود : «گرچه چنين كنى» .
گويد : رفتم و بدان گونه كه فرمان داده بود ، در پى جمع آورى ماليات بودم . سوگند به خداوند كه بازگشتم و آنچه نزدم بود ، حتى يك درهم را ، به وى دادم .
1.حمزه اصفهانى گويد : عُكْبَرا نام سريانى منطقه بزرگ شاپور است كه در اطراف «دُجيل» و نزديك صريفين و اَوانا قرار دارد . فاصله عكبرا تا بغداد ده فرسخ مى باشد (معجم البلدان : ج ۴ ص ۱۴۲) .
2.غذايى كه از آرد گندم و جو تهيّه مى شود .
3.ظاهرا مراد ، آن است كه اگر اين غذا زيادتر باشد ، ممكن است دوستان و بستگان ، غذاى بهترى بر آن بيفزايند . از اين رو ، به اندازه مى خرم و درِ ظرف را مُهر مى نمايم . (م)