115
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4

۱۴۸۷.امام على عليه السلامـ در سفارش نامه اش به مالك اشتر ـ: و در كار خراج ، چنان بنگر كه صلاح خراج دهندگان در آن است ؛ چرا كه صلاح خراج و خراج دهندگان ، به صلاحِ ديگران است و كار ديگران ، سامان نگيرد تا كار خراج دهندگان ، سامان نپذيرد ؛ چرا كه مردمان ، همه ، هزينه خوار خراج و خراج دهندگان اند . بايد نگاه تو به آبادانى زمين ، بيشتر از گرفتن خراج باشد ؛ چرا كه خراج ، بدون آبادانى به دست نيايد ؛ و آن كس كه خراج را بدون آبادانى زمين ، جستجو كند ، شهرها را ويران سازد و بندگان را هلاك كند و كارش جز اندكى استوار نگردد .
و اگر از سنگينى [ ماليات] شكايت كردند ، يا از آفتى [ كه به كشتشان رسيده] ، يا از قطع آب يا از خشك سالى يا تباهى زمين بر اثر غرق شدن ، يا از بى آبى ، بار آنان را سبُك گردان ، بدان اندازه كه اميد دارى كارشان بدان ، سامان گيرد و بر تو سنگين نيايد ، آنچه بر آنان سبُك گردانيدى ؛ چرا كه آن ، اندوخته اى است كه به تو بازش دهند با آبادانى شهرها و آرايش ولايت ها ، جز آن كه ستايش آنان را به خود جلب كرده اى و شادمانى شان را از گسترش عدالت در ميان آنان . در حالى كه بر زيادى قوّت آنان تكيه خواهى داشت ، بر اثر آنچه نزد آنان ذخيره ساخته اى ، از آسايشى كه برايشان فراهم ساختى و اطمينان به آنها كه با عادت دادن آنها به عدالت و مدارا [ به دست آورده اى] ، چه بسا در آينده ، كارى پديد آيد كه چون آن را بر عهده آنان گذارى ، با خاطر آسوده بپذيرند ؛ چرا كه آبادانى شهرها [ باعث مى شود] آنچه بر آنان روا دارى ، بر دوش كشند .
و خرابى سرزمين ها از تنگ دستى صاحبان آنهاست ، وتنگ دستى صاحبان زمين ، زمانى است كه زمامداران ، به گردآورى اموال ، خو كنند و به ماندن ، بدبين باشند ، و بهره گيرى شان از عبرت ها اندك باشد .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4
114

۱۴۸۷.عنه عليه السلامـ في عَهدِهِ إلى مالِكٍ الأَشتَرٍ ـ: وتَفَقَّد أمرَ الخَراجِ بِما يُصلِحُ أهلَهُ ؛ فَإِنَّ في صَلاحِهِ وصَلاحِهِم صَلاحا لِمَن سِواهُم ، ولا صَلاحَ لِمَن سِواهُم إلّا بِهِم ؛ لِأَنَّ النّاسَ كُلَّهُم عِيالٌ عَلَى الخَراجِ وأهلِهِ . وَليَكُن نَظَرُكَ في عِمارَةِ الأَرضِ أبلَغَ مِن نَظَرِكَ فِي استِجلابِ الخَراجِ ، لِأَنَّ ذلِكَ لا يُدرَكُ إلّا بِالعِمارَةِ ؛ ومَن طَلَبَ الخَراجَ بِغَيرِ عِمارَةٍ أخرَبَ البِلادَ ، وأهلَكَ العِبادَ ، ولَم يَستَقِم أمرُهُ إلّا قَليلاً . فَإِن شَكَوا ثِقَلاً أو عِلّةً ، أوِ انقِطاعَ شِربٍ أو بالَّةٍ ، أو إحالَةَ أرضٍ اِغتَمَرَها غَرَقٌ ، أو أجحَفَ بِها عَطَشٌ ، خَفَّفتَ عَنهُم بِما تَرجُو أن يَصلُحَ بِهِ أمرُهُم ؛ ولا يَثقُلَنَّ عَلَيكَ شَيءٌ خَفَّفتَ بِهِ المَؤونَةَ عَنهُم ، فَإِنَّهُ ذُخرٌ يَعودونَ بِهِ عَلَيكَ في عِمارَةِ بِلادِكَ ، وتَزيينِ وِلايَتِكَ ، مَعَ استِجلابِكَ حُسنَ ثَنائِهِم وتَبَجُّحِكَ بِاستِفاضَةِ العَدلِ فيهِم ، مُعتَمِدا فَضلَ قُوَّتِهِم بِما ذَخَرتَ عِندَهُم مِن إجمامِكَ لَهُم ، وَالثِّقَةَ مِنهُم بِماعَوَّدتَهُم مِن عَدلِكَ عَلَيهِم وَرِفقِكَ بِهِم ، فَرُبَّما حَدَثَ مِنَ الاُمورِ ما إذا عَوَّلتَ فيهِ عَلَيهِم مِن بَعدُ احتَمَلُوهُ طَيِّبَةً أنفُسُهُم بِهِ ؛ فَإِنَّ العُمرانَ مُحتَمِلٌ ما حَمَّلتَهُ ، وإنَّما يُؤتى خَرابُ الأَرضِ مِن إعوازِ أهلِها ، وإنَّما يُعوِزُ أهلُها لإِِشرافِ أنفُسِ الوُلاةِ عَلَى الجَمعِ وسوءِ ظَنِّهِم بِالبَقاءِ ، وقِلَّةِ انتِفاعِهِم بِالعِبَرِ . ۱

1.نهج البلاغة : الكتاب ۵۳ وراجع دعائم الإسلام : ج ۱ ص ۳۶۲ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم : مهریزی، مهدی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 77194
صفحه از 605
پرینت  ارسال به