۱۴۹۴.مروج الذهبـ در ذكر حوادث سال ۳۸ هجرى ـ: ياران على عليه السلام ، در اين سال ، سه مرتبه از وى تقسيمى دريافت كردند ، بر حسب آنچه ثروت به دستش مى رسيد . پس ثروتى از اصفهان به وى رسيد . براى مردم ، سخنرانى كرد و فرمود : «صبحگاهان ، چهارمين تقسيمى است . سوگند به خداوند كه من ، براى شما جمع كننده نيستم» .
او در تقسيم اموال ، براى مردمان ، نمونه بود و خود او مانند يكى از مردم ، سهم بر مى داشت .
۱۴۹۵.الأمالى ، طوسىـ به نقل از هلال بن مسلم جحدرى ـ: از جدّم جرّه (جوّه) شنيدم كه گفت : من حضور داشتم كه شبانگاه ، مالى براى على بن ابى طالب عليه السلام آورده شد . فرمود : «اين را تقسيم كنيد» .
گفتند : اى امير مؤمنان! شب است . آن را به فردا واگذار .
به آنان فرمود : «آيا ضمانت مى كنيد كه تا فردا زنده باشم؟» .
گفتند : در اختيار ما نيست .
فرمود : «پس تقسيم كنيد و آن را به تأخير ميندازيد» .
شمعى فراهم شد و شبانه ، مال ها را تقسيم كردند .
۱۴۹۶.الغاراتـ به نقل از ضحاك بن مزاحم ـ: [ على عليه السلام فرمود : ]«دوستم پيامبر خدا چيزى را براى فردا نگه نمى داشت ، ولى ابوبكر نگه مى داشت و عمر بن خطّاب هم تصميم گرفت ديوان ها فراهم كند و ثروت ها را از سالى براى سال ديگر بگذارَد ؛ ولى من چنان مى كنم كه دوستم پيامبر خدا انجام مى داد» .
[ راوى] مى گويد : على عليه السلام جمعه تا جمعه ، مال ها را تقسيم مى كرد و مى فرمود :
اين ، دستچين من و بهترين آن است
در حالى كه هر ميوه چين ، دستش به دهان خودش است [و خود مى خورد] ۱ .