5 / 15 ـ 6
خواهر امام
۱۵۵۵.الاختصاص:خواهر على عليه السلام اُمّ هانى،دختر ابوطالب، بر او وارد شد . به وى بيست درهم بخشيد .
امّ هانى ، از برده غير عربِ آزاد شده اش پرسيد : امير مؤمنان چه قدر به تو داد؟
گفت : بيست درهم .
امّ هانى ، خشمناك بازگشت .
على عليه السلام به وى گفت : «بازگرد . خداوند ، تو را رحمت كند! ما در كتاب خداوند ، برترى اى براى اسماعيل بر اسحاق نيافتيم» .
5 / 15 ـ 7
كنيز امام
۱۵۵۶.المصنَّف ، ابن ابى شيبهـ به نقل از اُمّ عثمان كه كنيزى صاحب فرزندْ از على عليه السلام بود ـ: بر على عليه السلام وارد شدم و در برابرش گُل هاى ميخكى ديدم كه در حياط پاشيده بودند . گفتم : اى امير مؤمنان! دسته اى از اين گل ها براى دخترم بده .
فرمود : «اين چنين (و با دستانش اشاره كرد كه درهم خوبى بده) ؛ زيرا كه اين ، مال مسلمانان است ؛ وگرنه شكيبا باش تا سهم ما از آن برسد و براى دخترت دسته اى ببخشيم» .