19
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4

۱۳۷۳.امام على عليه السلامـ از نامه اش به سرپرستان خراج ـ: بپرهيزيد از عقب انداختن كارها و كنارگذاردن خوبى ها ؛ چرا كه در آن ، پشيمانى است .

۱۳۷۴.امام على عليه السلام :ميوه چينِ پيش از [ فصل ] رسيدن ميوه ها ، مانند كشاورزى است كه در زمين ديگرى كشت مى كند .

۱۳۷۵.امام على عليه السلام :از ابلهى است : شتاب كردنِ پيش از توان يافتن ، و درنگ كردنِ پس از فرصت .

۱۳۷۶.امام على عليه السلامـ در توصيف قرآن ـ: بدانيد كه در قرآن است دانشِ آنچه كه [ در آينده ]مى آيد ، و سخن از گذشته ها و درمان دردها و راهِ سامان دادن كارها .

۱۳۷۷.امام على عليه السلامـ در سفارشى به حسن و حسين عليهماالسلامهنگامى كه ابن مُلجَم ، او را ضربت زده بود ـ: سفارش مى كنم شما را و همه فرزندان و بستگان و هر آن كه را نامه ام به وى رسد ، به پرهيزگارى و نظم در كارها .

3 / 6

گزينش كارگزاران شايسته

۱۳۷۸.امام على عليه السلامـ در سفارش نامه اش به مالك اشتر ـ: هريك از تهى دستان را بر زمامدار ، حقّى است به اندازه اى كه زندگى اش را سامان دهد و زمامدار ، چنان كه بايد ، از عهده آنچه خداوند بر او واجب كرده ، برنيايد ، جز با كوشش و يارى جُستن از خداوند و آماده كردن خويش بر همراهى حق و پايدارى در انجام دادن آنچه بر او آسان باشد يا دشوار .
از ميان لشكريانت ، آن را كه از نظر تو براى خدا و پيامبر و امام خود ، خيرخواه تر است ، به فرماندهى برگزين ؛ كسى كه دامنش پاك تر و بُردبارى اش بيشتر است ؛ از ميان آنان كه دير به خشم آيند ، و به پذيرش پوزش ، تن دهند و بر ناتوانان رحمت آورند ، و در برابر قوى دستان ، سر فرود نياورند ، و از آن كسان كه درشتى ، آنان را بر نمى انگيزد و ناتوانى ، آنان را بر جاى نمى نشانَد .
به آنان كه صاحب فتوّت و بزرگ منشى اند و از خاندانى پارسايند و از سابقه اى نيكو برخوردارند ، نزديك شو . سپس به دليران و رزم آوران و بخشندگان و جوان مردانى كه بزرگوارى و خوبى ها را در خود فراهم آورده اند، نزديك باش.پس در كارهاى آنان، چنان بينديش كه پدر و مادر ، نسبت به فرزندان خويش مى نگرند ...
پس در كار كارگزاران خويش بينديش و آنان را پس از آزمون ، به كار گمار و به ميل خود و بدون مشورت ، آنان را به كار مگير كه اين [ خودسرى و خودرأيى] ، شاخه هاى ستم و خيانت را گِرد آورد . چنين افرادى را از ميان كسانى كه تجربه و حيا دارند و از خاندان هاى شايسته كه در مسلمانى قدمتى بيشتر دارند ، جستجو كن ؛ زيرا كه آنان ، داراى خُلق و خويى گرامى ترند و آبرويشان ، محفوظ تر و طمعشان ، كم تر و عاقبت نگريشان ، فزون تر است ...
البته در گزينش آنان ، تنها به خواست و اطمينان و خوش گمانى خود ، اعتماد مكن ؛ چرا كه شخصيت ها براى جلب نظر زمامداران ، به آراستن ظاهر و خوش خدمتى مى پردازند ؛ ولى در پسِ آن ، از خيرخواهى و امانتدارى نشانى نيست ؛ ليكن آنان را به خدمتى كه براى كارگزاران نيكوكارِ پيش از تو عهده دار آن بوده اند ، بيازماى و بر كسى اعتماد كن كه نيكوترين اثر را در ميان همكاران داشته و به امانتدارى ، از همه شناخته شده تر است كه اين ، نشانه خيرخواهى تو براى [ دينِ ]خدا و كسانى است كه كار آنها را بر عهده گرفته اى .
بر سرِ هريك از كارهايت رئيسى بگمار كه بزرگىِ كار ، او را ناتوان نسازد و بسيارى اش ، وى را پريشان نكند . هر عيبى كه در ديوانداران تو باشد و تو از آن بى خبر باشى ، بر عهده توست .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4
18

۱۳۷۳.عنه عليه السلامـ مِن كِتابِهِ إلى اُمَراءِ الخَراجِ ـ: إيّاكُم وتَأخيرَ العَمَلِ ودَفعَ الخَيرِ ؛ فَإِنَّ في ذلِكَ النَّدَمَ . ۱

۱۳۷۴.عنه عليه السلام :مُجتَنِي الثَّمَرَةِ لِغَيرِ وَقتِ إيناعِها كَالزّارِعِ بِغَيرِ أرضِهِ . ۲

۱۳۷۵.عنه عليه السلام :مِنَ الخُرقِ المُعاجَلَةُ قَبلَ الإِمكانِ ، وَالأَناةُ بَعدَ الفُرصَةِ . ۳

۱۳۷۶.عنه عليه السلامـ في صِفَةِ القُرآنِ ـ: ألا إنَّ فيهِ عِلمَ ما يَأتي ، وَالحَديثَ عَنِ الماضي ، ودَواءَ دائِكُم ، ونَظمَ ما بَينَكُم . ۴

۱۳۷۷.عنه عليه السلامـ في وَصِيَّتِهِ لِلحَسَنِ وَالحُسَينِ عليهماالسلام لَمّا ضَرَبَهُ ابنُ مُلجَمٍ ـ:اُوصيكُما وجَميعَ وُلدي وأهلي ومَن بَلَغَهُ كِتابي ، بِتَقوَى اللّهِ ونَظمِ أمرِكُم . ۵

3 / 6

اِنتِخابُ العُمّالِ الصّالِحينَ

۱۳۷۸.الإمام عليّ عليه السلامـ في عَهدِهِ إلى مالِكٍ الأَشتَرِ ـ: لِكُلٍّ عَلَى الوالي حَقٌّ بِقَدرِ ما يُصلِحُهُ ، ولَيسَ يَخرُجُ الوالي مِن حَقيقَةِ ما ألزَمَهُ اللّهُ مِن ذلِكَ إلّا بِالِاهتِمامِ وَالِاستِعانَةِ بِاللّهِ ، وتَوطينِ نَفسِهِ عَلى لُزومِ الحَقِّ ، وَالصَّبرِ عَلَيهِ فيما خَفَّ عَلَيهِ أو ثَقُلَ .
فَوَلِّ مِن جُنودِكَ أنصَحَهُم في نَفسِكَ للّهِِ ولِرَسولِهِ ولإِِمامِكَ ، وأنقاهُم جَيبا ، وأفضَلَهُم حِلما ، مِمَّن يُبطِئُ عَنِ الغَضَبِ ، ويَستَريحُ إلَى العُذرِ ، ويَرأَفُ بِالضُّعَفاءِ ، ويَنبو ۶ عَلَى الأقَوِياءِ ، ومِمَّن لا يُثيرُهُ العُنفُ ، ولا يَقعُدُ بِهِ الضَّعفُ .
ثُمَّ الصَق بِذَوِي المُروءاتِ وَالأَحسابِ ، وأهلِ البُيوتاتِ الصّالِحَةِ ، وَالسَّوابِقِ الحَسَنَةِ ؛ ثُمَّ أهلِ النَّجدَةِ وَالشَّجاعَةِ ، وَالسَّخاءِ وَالسَّماحَةِ ؛ فَإِنَّهُم جِماعٌ مِنَ الكَرَمِ ، وشُعَبٌ مِنَ العُرفِ . ثُمَّ تَفَقَّد مِن اُمورِهِم ما يَتَفَقَّدُ الوالِدانِ مِن وَلَدِهِما ...
ثُمَّ انظُر في اُمورِ عُمّالِكَ فَاستَعمِلهُمُ اختِبارا ، ولا تُوَلِّهِم مُحاباةً وأثَرَةً ، فَإِنَّهُما جِماعٌ مِن شُعَبِ الجَورِ وَالخيانَةِ ، وتَوَخَّ مِنهُم أهلَ التَّجرِبَةِ والحَياءِ مِن أهلِ البُيوتاتِ الصّالِحَةِ ، وَالقَدَمِ فِي الإِسلامِ المُتَقَدِّمَةِ ؛ فَإِنَّهُم أكرَمُ أخلَاقا ، وأصَحُّ أعراضا ، وأقَلُّ في المَطامِعِ إشراقا ، وأبلَغُ في عَواقِبِ الاُمورِ نَظَرا ...
ثُمَّ لا يَكُنِ اختِيارُكَ إيّاهُم عَلى فِراسَتِكَ ، وَاستِنامَتِكَ ۷ ، وحُسنِ الظَّنِّ مِنكَ ؛ فَإِنَّ الرِّجالَ يَتَعَرَّضونَ لِفِراساتِ الوُلاةِ بِتَصَنُّعِهِم وحُسنِ خِدمَتِهِم ، ولَيسَ وَراءَ ذلِكَ مِنَ النَّصيحَةِ وَالأَمانَةِ شَيءٌ ، ولكِنِ اختَبِرهُم بِما وُلّوا لِلصّالِحينَ قَبلَكَ ، فَاعمِد لأَِحسَنِهِم كانَ في العامَّةِ أثَرا ، وأعرَفِهِم بِالأَمانَةِ وَجها ؛ فَإِنَّ ذلِكَ دَليلٌ عَلى نَصيحَتِكَ للّهِِ ولِمَن وُلّيتَ أمرَهُ .
وَاجعَل لِرَأسِ كُلِّ أمرٍ مِن اُمورِكَ رَأسا مِنهُم لا يَقهَرُهُ كَبيرُها ، ولا يَتَشَتَّتُ عَلَيهِ كَثيرُها ، ومَهما كانَ في كُتّابِكَ مِن عَيبٍ فَتَغابَيتَ ۸ عَنهُ اُلزِمتَهُ . ۹

1.وقعة صفّين : ص ۱۰۸ ، بحار الأنوار : ج ۷۵ ص ۳۵۵ ح ۷۰ ؛ المعيار والموازنة : ص ۱۲۳ نحوه .

2.نهج البلاغة : الخطبة ۵ ، كشف اليقين : ص ۲۱۶ ح ۲۱۸ ، نزهة الناظر : ص ۵۶ ح ۳۹ نحوه ، بحار الأنوار : ج ۲۸ ص ۲۳۵ .

3.نهج البلاغة : الحكمة ۳۶۳ ، نزهة الناظر : ص ۴۸ ح ۱۷ ، بحار الأنوار : ج ۷۱ ص ۳۴۱ ح ۱۴ .

4.نهج البلاغة : الخطبة ۱۵۸ ، الرواشح السماويّة : ص ۲۲ ، بحار الأنوار : ج ۹۲ ص ۲۳ ح ۲۴ .

5.نهج البلاغة : الكتاب ۴۷ ، روضة الواعظين : ص ۱۵۲ ؛ ينابيع المودّة : ج ۲ ص ۳۰ ح ۲ .

6.نَبا فُلان عن فلان : لم ينقَد له ، ونَبابي فلان نَبْوا : إذا جَفاني (لسان العرب : ج ۱۵ ص ۳۰۲ «نبا») .

7.استنام إلى الشيء : استأنس به ، واستنام فلان إلى فلان : إذا أنس به واطمأنّ إليه وسكن (لسان العرب : ج ۱۲ ص ۵۹۸ «نوم») .

8.تغابى : أي تغافلَ وتبالَهَ (النهاية : ج ۳ ص ۳۴۲ «غبا») .

9.نهج البلاغة : الكتاب ۵۳ ، تحف العقول : ص ۱۳۲ و ۱۳۷ و ۱۳۹ ، دعائم الإسلام : ج ۱ ص ۳۵۷ و ۳۶۱ و ۳۶۵ كلاهما نحوه .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم : مهریزی، مهدی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 78702
صفحه از 605
پرینت  ارسال به