223
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4

۱۶۴۳.امام على عليه السلامـ در پرهيز دادن امّت از پراكندگى ـ: بپرهيزيد از آنچه بر امّت هاى پيشين فرود آمد ، از كيفر بر كردار ناشايست و رفتار پست! پس نيك و بد احوالشان را به ياد آريد ، و برحذر باشيد از اين كه مانند آنان شويد!
و چون در خوش بختى و بدبختى شان انديشيديد ، به چيزى بچسبيد كه آنان را عزيز گردانْد و دشمنان را از آنان ، دور ساخت و سلامتى بدان سبب بر ايشان ، طولانى گشت و نعمت ، در برابرشان تسليم شد ، و رشته بزرگوارى ، با آن استوار شد ، و آن ، دورى از پراكندگى و چسبيدن به الفت و يكديگر را بدان واداشتن و سفارش كردن است ؛ و بپرهيزيد از هر كارى كه پشت آنان را شكست و نيروشان را سست كرد ، از كينه هم در دل داشتن و تخم نفاق در سينه كاشتن و به يكديگر پشت كردن و دست از يارى يكديگر كشيدن!
و در احوال گذشتگانِ مؤمن پيش از خود بنگريد كه در آزمون و بلا چگونه بودند؟ آيا سنگين ترين بندگان از جهت بار ، و گرفتارترين در بلا ، و در تنگناترين مردم دنيا از جهت احوال نبودند؟ فرعون ها آنان را به بندگى گرفتند و در عذاب سخت كشيدند و تلخى را جرعه جرعه ، بدانان نوشاندند . پس پيوسته در خوارىِ هلاكت و مقهور چيرگى بودند ؛ نه چاره اى مى يافتند تا سر باز زنند ، و نه راهى كه عذاب را از خود دور كنند ، تا اين كه خداوند ، شكيبايى آنان را بر آزار در دوستىِ خويش و بردبارى آنان را در ناخوشايندى از بيم خود ديد . گشايشى از تنگناهاى بلا برايشان پديد آورد و از پسِ خوارى ، ارجمندشان كرد و آرامش را جايگزين بيم كرد . پس پادشاهانِ حكمران و پيشوايانِ شاخص گشتند و كرامتِ خدا درباره شان بدان جا رسيد كه در عالم آرزو و خيال هم دست يافتنى نبود .
پس بنگريد چه سان بودند هنگامى كه گروه ها اجتماع داشتند ، و آرزوها هماهنگ بود ، و دل ها راست ، و دست ها مددكار ، و شمشيرها به يارى آخته ، و ديده ها نافذ ، و تصميم ها يكى بود . آيا مهترانِ سراسر زمين نبودند و بر جهانيان ، پادشاهى نمى كردند؟ پس بنگريد كه پايانِ كارشان به كجا انجاميد؟ چون ميانشان جدايى افتاد و الفت به پراكندگى انجاميد و سخن ها و دل ها ، گونه گون گشت و شاخه شاخه شده ، با هم اختلاف كردند و پراكنده شده ، با يكديگر نبرد كردند ، در اين هنگام ، خداوند ، لباس كرامت خود را از تنشان بيرون آورد و نعمت فراخ خويش را از دستشان به در كرد و داستان آنان ، ميان شما مانْد تا عبرتى براى پندگيرنده باشد .
پس ، از حال فرزندان اسماعيل و بنى اسحاق و بنى اسرائيل ، پند گيريد كه چه قدر حالت ها با هم متناسب است و نمونه ها به هم نزديك! در كار آنان به هنگام تشتّت و پراكندگى بنگريد . روزگارى كه كسراها و قيصرها بر آنان پادشاهى مى كردند ، آنان را از مَرغزارهاى پُر نعمت و درياى عراق و سرزمين هاى سرسبز دنيا مى ربودند و به زمين هايى كه روييدنى اش دِرَمْنه ۱ بود و محلّ وزيدن باد و سختى زندگى ، روانه مى داشتند . آنان را مستمند و تهى دستْ واگذاشتند ، هم نشينان بيابان و شتر ، خوارترين امّت ها از جهت خانه ، و خشك ترينشان از جهت كاشانه و محلّ قرار . به دعوتى روى نياوردند تا بدان چنگ زنند و به سايه الفتى رو نكردند تا به عزّتش اعتماد كنند . حالت ها[ شان ]ناپايدار بود ، دست ها[ شان ]گوناگون ، جمعيتْ پراكنده ، در بلاى سخت و وادى نادانى از دختران زنده به گور شده و بت هاى پرستيده شده ، و پيوندهاى بريده شده ، و غارت هاى پى در پى .
پس بنگريد به نعمت هاى خدا بر آنان ، هنگامى كه پيامبرى برايشان برانگيخت . با آيينش ، طاعتشان را گره زد و بر محور دعوتش ، الفت آنان را بازسازى كرد . چگونه نعمت ها را با كرامت بر آنان ، گسترانْد و جويبارهاى رفاه و آسايش را برايشان روان ساخت . آيين اسلام ، آنان را بر سفره بركت ها نشانيد . پس در نعمت آن آيين ، غرق گرديدند و در خرّمى زندگى ، خرامان .
در سايه دولتى قاهر ، زندگى شان به سامان شد و نيكو حالى،آنان را به عزّتى ارجمند كشانيد،و در سايه حكومتى پايدار ، كارهاشان استوار گرديد . پس آنان ، حكمرانانِ جهانيان شدند و پادشاهانِ سراسر زمين . كار كسانى را به دست گرفتند كه بر آنان حكومت مى كردند و بر كسانى فرمان مى راندند كه بر آنان ، حكم مى راندند . نه قناتى بر آنان چشمه مى بست، و نه سنگى برايشان صدا مى كرد .
بدانيد كه شما رشته فرمانبردارى را پاره كرديد و با دستورات دوران جاهليت ، در دژ خداوند كه بر شما نهاده بود ، رخنه كرديد . همانا خداى سبحان ، بر جماعت اين امّت ، منّت نهاد كه با ريسمان الفت ، آنان را به يكديگر پيوند داد ؛ پيوندى كه در سايه اش بخرامَند و در پناهش بيارامند ؛ در نعمتى كه هيچ يك از آفريده ها قيمت آن را نداند ؛ چرا كه آن نعمت ، از هر قيمتى برتر است ، و از هر شرفى گران قدرتر .

1.گياهى است تلخ كه خاصيت دارويى دارد و جانورِ روده و معده را مى كَند .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4
222

۱۶۴۳.عنه عليه السلامـ في تَحذيرِ الاُمَّةِ مِنَ الفُرقَةِ ـ: اِحذَروا ما نَزَلَ بِالاُمَمِ قَبلَكُم مِنَ المَثُلاتِ بِسوءِ الأَفعالِ وذَميمِ الأَعمالِ ! فَتَذَكَّروا فِي الخَيرِ وَالشَّرِّ أحوالَهُم ، وَاحذَروا أن تَكونوا أمثالَهُم .
فَإِذا تَفَكَّرتُم في تَفاوُتِ حالَيهِم فَالزَموا كُلَّ أمرٍ لَزِمَتِ العِزَّةُ بِهِ شَأنَهُم ، وزاحَتِ الأَعداءُ لَهُ عَنهُم ، ومُدَّتِ العافِيَةُ بِهِ عَلَيهِم ، وَانقادَتِ النِّعمَةُ لَهُ مَعَهُم ، ووَصَلَتِ الكَرامَةُ عَلَيهِ حَبلَهُم مِنَ الِاجتِنابِ لِلفُرقَةِ ، وَاللُّزومِ لِلاُلفَةِ ، وَالتَّحاضِّ عَلَيها وَالتَّواصي بِها ، وَاجتَنِبوا كُلَّ أمرٍ كَسَرَ فِقرَتَهُم ، وأوهَنَ مُنَّتَهُم . مِن تَضاغُنِ القُلوبِ ، وتَشاحُنِ الصُّدورِ ، وتَدابُرِ النُّفوسِ ، وتَخاذُلِ الأَيدي ، وتَدَبَّروا أحوالَ الماضينَ مِنَ المُؤمِنينَ قَبلَكُم ، كَيفَ كانوا في حالِ التَّمحيصِ وَالبَلاءِ ، أ لَم يَكونوا أثقَلَ الخَلائِقِ أعباءً ، وأجهَدَ العِبادِ بَلاءً ، وأضيَقَ أهلِ الدُّنيا حالاً ؟ اِتَّخَذَتهُمُ الفَراعِنَةُ عَبيدا ؛ فَساموهُم سوءَ العَذابِ ، وجَرَّعوهُمُ المُرارَ ؛ فَلَم تَبرَحِ الحالُ بِهِم في ذُلِّ الهَلَكَةِ وقَهرِ الغَلَبَةِ . لا يَجِدونَ حيلَةً في امتِناعٍ ، ولا سَبيلاً إلى دِفاعٍ .
حَتّى إِذا رَأَى اللّهُ سُبحانَهُ جِدَّ الصَّبرِ مِنهُم عَلَى الأَذى في مَحَبَّتِهِ ، وَالِاحتِمالَ لِلمَكروهِ مِن خَوفِهِ جَعَلَ لَهُم مِن مَضايِقِ البَلاءِ فَرَجا ، فَأَبدَلَهُمُ العِزَّ مَكانَ الذُّلِّ ، وَالأَمنَ مَكانَ الخَوفِ ، فَصاروا مُلوكاً حُكّاماً ، وأئِمَّةً أعلاماً ، وقَد بَلَغَتِ الكَرامَةُ مِنَ اللّهِ لَهُم ما لَم تَذهَبِ الآمالُ إلَيهِ بِهِم .
فَانظُروا كَيفَ كانوا حَيثُ كانَتِ الأَملاءُ ۱ مُجتَمِعَةً ، وَالأَهواءُ مُؤتَلِفَةً ، وَالقُلوبُ مُعتَدِلَةً ، وَالأَيدي مُتَرادِفَةً ، والسُّيوفُ مُتَناصِرَةً ، وَالبَصائِرُ نافِذَةً ، وَالعَزائِمُ واحِدَةً . أَ لَم يَكونوا أرباباً في أقطارِ الأَرَضينَ ، ومُلوكاً عَلى رِقابِ العالَمينَ ؟ فَانظُروا إلى ما صاروا إلَيهِ في آخِرِ اُمورِهِم حينَ وَقَعَتِ الفُرقَةُ ، وتَشَ الاُلفَةُ ، وَاختَلَفَتِ الكَلِمَةُ وَالأَفئِدَةُ ، وتَشَعَّبوا مُختَلِفينَ ، وتَفَرَّقوا مُتَحارِبينَ ، قَد خَلَعَ اللّهُ عَنهُم لِباسَ كَرامَتِهِ ، وسَلَبَهُم غَضارَةَ نِعمَتِهِ . وَبقِيَ قَصَصُ أخبارِهِم فيكُم عِبَرا لِلمُعتَبِرينَ .
فَاعتَبِروا بِحالِ وَلَدِ إسماعيلَ وبَني إسحاقَ وبَني إسرائيلَ عليهم السلام ؛ فَما أشَدَّ اعتِدالَ الأَحوالِ ، وأقرَبَ اشتِباهَ الأَمثالِ . تَأَمَّلوا أمرَهُم في حالِ تَشَتُّتِهِم وتَفَرُّقِهِم لَيالِيَ كانَتِ الأَكاسِرَةُ وَالقَياصِرَةُ أرباباً لَهُم ، يَحتازونَهُم عَن ريفِ الآفاقِ ، وبَحرِ العِراقِ وخُضرَةِ الدُّنيا إلى مَنابِتِ الشّيحِ ، ومَهافِي الرّيحِ ، ونَكَدِ المَعاشِ . فَتَرَكوهُم عالَةً مَساكينَ ، إخوانَ دَبَرٍ ووَبَرٍ ، أذَلَّ الاُمَمِ داراً ، وأجدَبَهُم قَراراً . لا يَأوونَ إلى جَناحِ دَعوَةٍ يَعتَصِمونَ بِها ، ولا إلى ظِلِّ اُلفَةٍ يَعتَمِدونَ علَى عِزِّها . فَالأَحوالُ مُضطَرِبَةٌ ، وَالأَيدي مُختَلِفَةٌ ، وَالكَثرَةُ مُتَفَرِّقَةٌ . في بَلاءِ أزلٍ ، وأَطباقِ جَهلٍ ! مِن بَناتٍ مَوؤُودَةٍ ، وأصنامٍ مَعبودَةٍ ، وأرحامٍ مَقطوعَةٍ ، وغاراتٍ مَشنونَةٍ .
فَانظُروا إلى مَواقِعِ نِعَمِ اللّهِ عَلَيهِم حينَ بَعَثَ إلَيهمِ رَسولاً ، فَعَقَدَ بِمِلَّتِهِ طاعَتَهُم ، وجَمَعَ عَلى دَعوَتِهِ اُلفَتَهُم . كَيفَ نَشَرَتِ النِّعمَةُ عَلَيهِم جَناحَ كَرامَتِها ، وأسالَت لَهُم جَداوِلَ نَعيمِها ، وَالتَفَّتِ المِلَّةُ بِهِم في عَوائِدِ بَرَكَتِها . فَأَصبَحوا في نِعمَتِها غَرِقينَ ، وفي خُضرَةِ عَيشِها فَكِهينَ . قَد تَرَبَّعَتِ الاُمورُ بِهِم ، في ظِلِّ سُلطانٍ قاهِرٍ ، وآوَتهُمُ الحالُ إلى كَنَفِ عِزٍّ غالِبٍ . وتَعَطَّفَتِ الاُمورُ عَلَيهِم في ذُرى مُلكٍ ثابِتٍ . فَهُم حُكّامٌ عَلَى العالَمينَ ، ومُلوكٌ في أطرافِ الأَرَضينَ . يَملِكونَ الاُمورَ عَلى مَن كانَ يَملِكُها عَلَيهِم . ويُمضونَ الأَحكامَ فيمَن كانَ يُمضيها فيهِم . لا تُغمَزُ لَهُم قَناةٌ ، ولا تُقرَعُ لَهُم صَفاةٌ ۲ .
ألَا وإنَّكُم قَد نَفَضتُم أيدِيَكُم مِن حَبلِ الطّاعَةِ . وثَلَمتُم حِصنَ اللّهِ المَضروبَ عَلَيكُم بِأَحكامِ الجاهِلِيَّةِ ؛ فَإِنَّ اللّهَ سُبحانَهُ قَدِ امتَنَّ عَلى جَماعَةِ هذِهِ الاُمَّةِ فيما عَقَدَ بَينَهُم مِن حَبلِ هذِهِ الاُلفَةِ التَّي يَنتَقِلونَ في ظِلِّها ، ويَأوونَ إلى كَنَفِها ، بِنعمَةٍ لايَعرِفُ أحَدٌ مِنَ المَخلوقينَ لَها قيمَةً ؛ لِأَنَّها أرجَحُ مِن كُلِّ ثَمَنٍ ، وأجَلُّ مِن كُلِّ خَطَرٍ . ۳

1.جمع ملأ ؛ أشراف النّاس ورؤساؤهم ومقدّموهم الَّذي يُرجَع إلى قولهم (النهاية : ج ۴ ص ۳۵۱ «ملأ») .

2.الصَّفاة : الصخرة والحجر الأملَس ، والمراد أنّه لا ينالُهم أحد بسوء (النهاية : ج ۳ ص ۴۱ «صفا») .

3.نهج البلاغة : الخطبة ۱۹۲ ، بحار الأنوار : ج ۱۴ ص ۴۷۲ ح ۳۷ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم : مهریزی، مهدی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 78812
صفحه از 605
پرینت  ارسال به