241
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4

۱۶۶۲.امام على عليه السلام :به درستى كه دشمن ترينِ آفريدگان ، نزد خداوند عز و جل دو كس اند : ... و كسى كه مردانى را از ميان نادانان گرد مى آورد ، گرفتار تاريكى فتنه هاست . آدم نمايان ، او را دانا ناميده اند در حالى كه يك روز را به سلامت نگذرانده است . آغاز مى كند و چيزى را فراوان گِرد مى آورَد كه اندكش از بسيارش بهتر است ، تا آن گاه كه از آبِ بدمزه ، سيراب شود و دانش بيهوده اندوزد . پس ميان مردم ، به داورى مى نشيند و خود را عهده دار گشودن مشكل ديگرى مى بيند ؛ و اگر با [نظر ]قاضىِ پيش از خود مخالفت كند ، در امان نيست كه آن [قاضى] كه پس از او مى آيد ، حكم او را بشكند ، آن گونه كه او با پيشينيان كرد ؛ و اگر كارِ سربسته و دشوارى نزد او ببَرَند ، ياوه هايى چند از رأى خود ، آماده مى گردانَد و سپس حكم قطعى مى دهد .
پس او با فرورفتن در امور مشتبه ، گويا در تنيده هاى عنكبوت است كه نمى داند بر خطاست يا به حقيقت رسيده است . آنچه را خود نپذيرد ، علم به حساب نمى آورَد و جز آنچه خود بدان رسيده ، مذهبى را نمى بيند . اگر چيزى را به چيزى قياس كند [ و به اشتباه خويش هم پى ببرد] ، رأى خود را تكذيب نمى كند و اگر حكمى را نداند ، آن را مى پوشانَد ؛ چرا كه از نادانى خويش آگاه است ، تا درباره وى نگويند كه نمى داند . آن گاه جسارت مى ورزد و داورى مى كند . پس او كليد تاريكى هاست ، مرتكب شبهات است و سرگردان جهالت ها .
از آنچه نمى داند ، عذر نخواهد تا سالم مانَد و به دانش ، از روى قطع و يقين نچسبد تا بهره بَرَد . روايت ها را مى پراكَنَد ، چنان كه باد ، كاه را زير و رو مى سازد . ارثيه ها[ ى به ناحق تقسيم شده] از او مى گريند و خون ها از او فرياد مى كنند . با دادرسى اش ، ناموس حرام ، حلال مى گردد و حلال ، حرام مى شود . نه در صدور حكم آنچه بر او وارد شود ، مورد اعتماد است ، و نه در آنچه از او سر مى زند ، شايسته است ؛ چرا كه مدّعى دانستن حقيقت است .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4
240

۱۶۶۲.عنه عليه السلام :إنَّ مِن أبغَضِ الخَلقِ إلَى اللّهِ عَزَّوجَلَّ لَرَجُلينِ : ... ورَجُلٌ قَمَشَ ۱ جهلاً في جُهّالِ النّاسِ ، عانٍ بِأَغباشِ الفِتنَةِ ۲ ، قَد سَمّاهُ أشباهُ النّاسِ عالِما ولَم يَغنَ فيهِ يَوما سالِما ، بَكَّرَ فَاستَكثَرَ ، ما قَلَّ مِنهُ خَيرٌ مِمّا كَثُرَ ، حَتّى إذَا ارتَوى مِن آجِنٍ ۳ وَاكتَنَزَ مِن غَيرِ طائِلٍ جَلَسَ بَينَ النّاسِ قاضِياً ضامِنا لِتَخليصِ مَا التَبَسَ عَلى غَيرِهِ ، وإن خالَفَ قاضِيا سَبَقَهُ ، لَم يَأمَن أن يَنقُضَ حُكمَهُ مَن يَأتي بَعدَهُ ، كَفِعلِهِ بِمَن كانَ قَبلَهُ ، وإن نَزَلَت بِهِ إحدَى المُبهَماتِ المُعضِلاتِ هَيَّأَ لَها حَشواً مِن رَأيِهِ ، ثُمّ قَطَعَ بِهِ ، فَهُوَ مِن لَبسِ الشُّبُهاتُ في مِثلِ غَزلِ العَنكَبوتِ لا يَدري أصابَ أم أخطَأَ ، لا يَحسَبُ العِلمَ في شَيءٍ مِمّا أنكَرَ ، ولا يَرى أنَّ وراءَ ما بَلَغَ فيهِ مَذهَبا ، إن قاسَ شَيئا بِشَيءٍ لَم يُكَذِّب نَظَرَهُ ، وإن أظلَمَ عَلَيهِ أمرٌ اِكتَتَمَ بِهِ ، لِما يَعلَمُ مِن جَهلِ نَفسِهِ ، لِكَيلا يُقالَ لَهُ : لا يَعلَمُ ، ثُمَّ جَسَرَ فَقَضى ، فَهُوَ مِفتاحُ عَشَواتٍ ، رَكّابُ شُبُهاتٍ ، خَبّاطُ جَهالاتٍ ، لا يَعتَذِرُ مِمّا لا يَعلَمُ فَيَسلَمَ ، ولا يَعَضُّ فِي العِلمِ بِضِرسٍ قاطِعٍ فَيَغنَمَ ، يَذرِي الرِّواياتِ ذَرو الرّيحِ الهَشيمِ ، تَبكي مِنهُ المَواريثُ ، وتَصرُخُ مِنهُ الدِّماءُ ، يُستَحَلُّ بِقَضائِهِ الفَرجُ الحَرامُ ، ويُحَرَّمُ بِقَضائِهِ الفَرجُ الحَلالُ ، لا مَليءٌ ۴ بِإِصدارِ ما عَلَيهِ وَرَد ، ولا هُوَ أهلٌ لِما مِنهُ فَرَطَ مِنِ ادِّعائِهِ عِلمَ الحَقِّ . ۵

راجع : الإرشاد : ج 1 ص 194 ـ 222 .
قضاء أمير المؤمنين عليه السلام للتستري .

1.القَمْش: جمع الشيء (لسان العرب: ج ۶ ص ۳۳۸ «قمش»).

2.العاني : الأسير ، وأغباش الفتنة : ظُلمها (النهاية : ج ۳ ص ۳۱۴ «عنا» و ص ۳۳۹ «غبش») .

3.الماء المتغيّر الطعم واللون (النهاية: ج ۱ ص ۲۶ «أجن»).

4.المليء : الثقةُ الغنيُّ (النهاية : ج ۴ ص ۳۵۲ «ملأ») .

5.الكافي : ج ۱ ص ۵۵ ح ۶ عن ابن محجوب رفعه ، نهج البلاغة : الخطبة ۱۷ ، الإرشاد : ج ۱ ص ۲۳۱ ، الاحتجاج : ج ۱ ص ۶۲۱ ح ۱۴۳ كلّها نحوه ، بحار الأنوار : ج ۲ ص ۲۸۴ ح ۲ وراجع المعيار والموازنة : ص ۲۸۹ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم : مهریزی، مهدی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 94174
صفحه از 605
پرینت  ارسال به