۱۷۱۳.امام على عليه السلام :آن كه از دشمنش بر [ رفع ]نيازمندى اش كمك جويد ، از خواسته خود ، دورتر شود .
8 / 8
موقعيت شناسى در برخورد با دشمنان
۱۷۱۴.امام على عليه السلام :به كارگير با دشمنت انتظار توانايى و زمان شناسى را ، تا پيروز گردى .
۱۷۱۵.امام على عليه السلام :پيش از توانمندى ، بر دشمن يورش مَبَر .
۱۷۱۶.امام على عليه السلام :با كسى كه بر او قدرت ندارى ، دشمنى را آشكار مساز .
۱۷۱۷.امام على عليه السلام :به هنگام روى كردنِ دشمن ، متعرّض او مشو ؛ چرا كه روى كردنش او را بر تو يارى دهد ، و به هنگام روى گرداندنِ دشمن ، متعرّض او مشو ؛ چرا كه روى گرداندنش تو را از كار او كفايت كند .
۱۷۱۸.امام على عليه السلام :نابود كننده ترينِ چيزها براى دشمنت آن است كه به وى اعلام نكنى كه او را دشمن گرفته اى .
۱۷۱۹.امام على عليه السلامـ در حكمت هاى منسوب به ايشان ـ: كُشنده ترين چيز براى دشمنت آن است كه به وى نفهمانى كه او را دشمن گرفته اى .
8 / 9
كيفر ندادن بر پايه گمان و اتّهام
۱۷۲۰.الجمل :ابن عباس بر امير مؤمنان وارد شد و على عليه السلام آغاز [ به سخن ]كرد و فرمود : «اى ابن عباس! آيا نزد تو خبرى است؟» .
گفت : طلحه و زبير را ديدم .
به وى فرمود : «آن دو از من براى عمره اجازه خواستند و من هم ، پس از آن كه با سوگندهايى از آنان پيمان گرفتم كه حيله نكنند و بيعت نشكنند و فسادى ايجاد نكنند ، اجازه دادم .
اى ابن عباس! به خدا سوگند ، آنان ، جز فتنه قصدى ندارند . گويا مى بينم كه به مكّه رفته اند تا براى نبرد با من مدد جويند ؛ چرا كه يعلى بن منيه خيانت پيشه تبهكار ، ثروت هاى عراق و فارس را با خود بُرده تا در اين راه هزينه كند ، و به زودى اين دو مرد ، كارم را تباه مى كنند و خون پيروان و يارانم را مى ريزند» .
عبد اللّه بن عباس گفت : اگر چنين نظرى دارى ، چرا به آنان اجازه دادى و چرا آنان را زندان نكردى و با آهن به بند نكشيدى تا مسلمانان را از شرّشان آسوده دارى؟
فرمود : «اى ابن عباس! آيا مرا وا مى دارى كه ستمْ آغاز كنم و بدى را پيش از نيكى به كار گيرم و آنان را بر پايه گمان و اتهام ، كيفر دهم و پيش از انجام دادن كار ، مؤاخذه كنم؟ هرگز! به خدا سوگند ، از آنچه خداوند از من پيمان گرفته از داورى بر پايه عدل و سخن حق عدول نمى كنم .
اى ابن عباس! من بدانان اجازه دادم و آنچه را از آنان سر مى زنَد ، مى دانم ؛ ليك در برابر آنان ، از خداوند كمك خواستم و به خدا سوگند ، آنان را خواهم كشت و اميدشان را نااميد خواهم ساخت ، و آن دو به خواسته شان نخواهند رسيد ؛ چرا كه خداوند ، آنان را بر ستمشان بر من و بيعت شكنى با من و تعدّى بر من ، مجازات خواهد كرد .