279
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4

۱۷۲۹.امام على عليه السلامـ از سخنرانى اش در آغاز خلافت ـ: خدا حرامى را حرام كرده كه ناشناخته نيست ، و حلالى را حلال كرده كه از عيبْ خالى است ، و حرمت مسلمان را بر ديگر حرمت ها برترى داده است ، و حقوق مسلمانان را با اخلاص و يگانه پرستى پيوند داده است . پس مسلمان ، كسى است كه مسلمانان ، از دست و زبان او آزارى نبينند ، جز آن كه براى حق باشد ؛ و آزار مسلمانان روا نيست ، مگر آن جا كه واجب شود .

8 / 11

پرهيزاندن از دشنام

۱۷۳۰.وقعة صفينـ به نقل از عبد اللّه بن شريك ـ: حجربن عدى و عمرو بن حمق بيرون شدند ، در حالى كه برائت و لعن بر شاميان را آشكار مى كردند . على عليه السلام به آنان پيغام داد كه از آنچه به من خبر رسيده ، خوددارى كنيد .
آن دو نزد على عليه السلام آمدند و گفتند : اى اميرمؤمنان! مگر ما برحق نيستيم؟
فرمود : «چرا» .
گفتند : مگر آنان بر باطل نيستند؟
فرمود : «چرا» .
گفتند : پس چرا ما را از دشنام دادن آنان ، باز داشتى؟
فرمود : «دوست نداشتم شما جزو لعن كننده ها و دشنام دهنده ها باشيد كه دشنام بدهيد و برائت بجوييد ؛ امّا اگر بدى هاى رفتارى آنان را بازگو مى كرديد ومى گفتيد : روش آنان چنين است و رفتارشان چنان است ، به سخن حق ، نزديك تر بود و در عذرآورى ، رساتر ؛ و اگر به جاى لعن آنان و برائت جُستن از آنها مى گفتيد : بار خدايا! خون ما و آنان را حفظ كن ، ميان ما و آنان را اصلاح كن و آنان را از گمراهى برَهان ، تا آن كه حق را نمى داند ، بشناسد و آن كه به گمراهى و دشمنى آزمند است ، از آن باز ايستد ، اين ، نزد من دوست داشتنى تر بود و براى شما بهتر» .
آن دو گفتند : اى امير مؤمنان! پندت را مى پذيريم و به ادب تو مؤدّب مى شويم .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4
278

۱۷۲۹.الإمام عليّ عليه السلامـ مِن خُطبَةٍ لَهُ في أوائِلِ خِلافَتِهِ ـ: إنَّ اللّهَ حَرَّمَ حَراما غَيرَ مَجهولٍ ، وأحَلَّ حَلالاً غَيرَ مَدخولٍ ، وفَضَّلَ حُرمَةَ المُسلِمِ عَلَى الحُرَمِ كُلِّها ، وَشَدَّ بِالإِخلاصِ والتَّوحيدِ حُقوقَ المُسلِمينَ في مَعاقِدِها ، «فَالمُسلِمُ مَن سَلِمَ المُسلِمونَ مِن لِسانِهِ ويَدِهِ» إلّا بِالحَقِّ ، ولا يَحِلُّ أذَى المُسلِمِ إلّا بِما يَجِبُ . ۱

8 / 11

النَّهيُ عَنِ السَّبِّ

۱۷۳۰.وقعة صفّين عن عبد اللّه بن شريك :خَرَجَ حُجرُ بنُ عَدِيٍّ وعَمرُو بنُ الحَمِقِ يُظهِرانِ البَراءَةَ وَاللَّعنَ مِن أهلِ الشّامِ ، فَأَرسَلَ إلَيهِما عَلِيٌّ : أن كُفّا عَمّا يَبلُغُني عَنكُما .
فَأَتَياهُ فَقالا : يا أميرَ المُؤمِنينَ ، أ لَسنا مُحِقّينَ ؟
قالَ : بَلى .
قالا : أ وَلَيسوا مُبطِلينَ ؟
قالَ : بَلى .
قالا : فَلِمَ مَنَعتَنا مِن شَتمِهِم ؟
قالَ : كَرِهتُ لَكُم أن تَكونوا لَعّانينَ شَتّامينَ ، تَشتِمونَ وتَتَبَرَّؤونَ ، ولكِن لَو وَصَفتُم مَساوِئَ أعمالِهِم فَقُلتُم : مِن سيرَتِهِم كَذا وكَذا ، ومِن عَمَلِهِم كَذا وكَذا ، كانَ أصوَبَ فِي القَولِ ، وأبلَغَ في العُذرِ . ولَو قُلتُم مَكانَ لَعنِكُم إيّاهُم وبَراءَتِكُم مِنهُمُ : اللّهُمَّ احقِن دِماءَنا ودِماءَهُم ، وأصلِح ذاتَ بَينِنا وبَينِهِم ، وَاهدِهِم مِن ضَلالَتِهِم ، حَتّى يَعرِفَ الحَقَّ مِنهُم من جَهِلَهُ ، ويَرعَوِيَ عَنِ الغَيِّ وَالعُدوانِ مَن لَهِجَ بِهِ ، كانَ هذا أحَبَّ إلَيَّ وخَيرا لَكُم .
فَقالا: يا أميرَ المُؤمِنينَ ، نَقبَلُ عِظَتَكَ ، ونَتَأَدَّبُ بِأَدَبِكَ. ۲

1.نهج البلاغة : الخطبة ۱۶۷ ، بحار الأنوار : ج ۳۲ ص ۴۰ ح ۲۶ .

2.وقعة صفّين : ص ۱۰۳ ، بحار الأنوار : ج ۳۲ ص ۳۹۹ ح ۳۶۹ ـ ۳۷۳ وراجع نهج البلاغة : الخطبة ۲۰۶ والأخبار الطوال : ص ۱۶۵ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم : مهریزی، مهدی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 78628
صفحه از 605
پرینت  ارسال به