۱۷۶۳.امام على عليه السلامـ از سخنش به محمّد بن حنفيه ، هنگامى كه در روز جنگ جمل ، پرچم را به او سپرد ـ: كوه ها از جاى كَنده شوند و تو استوار باش . دندان هايت را برهم بفشار و كاسه سرت را به خدا عاريه ده . پايت را بر زمين بكوب و چشمت را به دورترين نقطه سپاه بيفكن و چشم فرو نِه و بدان كه پيروزى ، از سوى خداوند سبحان است .
۱۷۶۴.امام على عليه السلامـ از سخنان او كه هنگام نبرد به يارانش مى فرمودـ: گريزى كه پس از آنْ بازگشت باشد ، يا عقب نشينى اى كه پس از آنْ حمله باشد بر شما سخت نيايد . حقّ شمشيرها را ادا كنيد وپهلوها[ ى دشمن ]را به خاك درآريد . بكوشيد تا نيزه را هرچه كارگرتر فرو بريد و ضربت را هرچه سخت تر وارد سازيد ، و صداها را بميرانيد ، كه دوركننده تر است سستى و اضطراب را . به خدايى كه دانه را شكافت وجانداران را آفريد ، [ منافقان ]اسلام را نپذيرفته اند ، بلكه تسليم شده اند و كفر را پنهان ساخته اند و هر گاه ياورانى بيابند ، كفر را آشكار سازند .
۱۷۶۵.امام على عليه السلامـ در تشويق يارانش به نبرد ـ: زرهپوشان را پيش داريد و بى زرهان را عقب اندازيد . دندان ها را سخت برهم بفشاريد كه جلوگيرنده شمشيرهاست از اين كه به كاسه سر رسند . در برابر نيزه ها به خود پيچ و خم دهيد ، زيرا كه نيزه ها را از سر بيشتر دور مى كند . و چشم ها را فرو نهيد كه نيرو بخش تر است براى دل ها و آرامش دهنده تر است براى قلب ها ، و صداها را بميرانيد كه از بين برنده تر است سُستى را ، و پرچم خود را نيمه افراشته مداريد و اطراف آن را خالى مگذاريد و آن را جز به دست دليران و حافظان شرافت و آبرويتان مسپاريد ؛ چرا كه شكيبايان به هنگام فرود آمدن بلاها ، كسانى اند كه خود را گِرد پرچم بدارند و دو سوى آن ، يعنى پشت و جلوى آن را پُر سازند . نه از آن پس مى مانند تا به دشمنش بسپارند ، و نه از آن ، پيش مى افتند كه تنهايش گذارند . هر كسى ، حريف خود را كفايت كند و به برادرش نيز يارى رساند و حريفِ خود را به برادرش وا نگذارد تا حريف وى و حريف برادرش نزد او جمع گردند .
به خدا سوگند ، اگر از شمشير اين جهان گريختيد ، از شمشير آن جهانْ سالم نمانيد . شما دلاوران عرب و از شناخته شدگانيد . در گريختن ، خشم خداوند و خوارى هميشگى و ننگ جاودان است ، و فراركننده ، زياد كننده عمر خود نيست و ميان او و روزى [كه براى مرگش مقدّر شده ، فرار] مانع نخواهد شد . آن كه به سوى خدا روى آرد ، مانند تشنه اى است كه بر آبْ وارد شود . بهشت ، زير لبه هاى نيزه هاست ؛ امروز ، روزى است كه آن خبرها آشكار گردد . به خدا سوگند ، من به ديدار آنان (دشمنان) شيفته ترم از آنان به بازگشت به خانه هايشان!
بار خدايا! اگر از حق سر باز زدند ، جمعيتشان را پريشان ساز و ميانشان اختلاف افكن و به خاطر خطاكاريشان ، هلاكشان كن . آنان از جايگاهشان بركَنده نشوند ، مگر با نيزه سوراخ كننده تنِ آنان ؛ چنان كه نسيم از آن بيرون آيد ، و ضربتى كه كاسه سر را بدرانَد ، و استخوان ها را خُرد كند و بازوها و پاها را از كار اندازد ، تا آن كه با حمله پياپى لشكر ، تيرباران شوند و با قبيله ها و گروه ها سنگ باران شده باشند و سپاهيان ، هزار هزار ، به شهرهايشان درآيند ، و اسبان سرزمين هايشان را كه روى در روى يكديگرند ، زير سُم بسايند .