۱۹۸۰.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :جنگ با تو ـ اى على! ـ نبرد با من است و آشتى با تو آشتى با من.
۱۹۸۱.امام على عليه السلام :پيامبر خدا اين آيه را تلاوت كرد: «آنان اهل آتش اند و در آن ، ماندگار خواهند بود» .
گفته شد : اى پيامبر خدا! اهل آتش چه كسانى اند؟
فرمود: «هر كه پس از من با على بجنگد. آنان همراه با كافران ، اهل آتش اند ؛ چرا كه وقتى حق به سويشان آمد ، بدان كفر ورزيدند . بدانيد كه على از من است . آن كه با او بجنگد ، با من جنگيده است و پروردگارِ مرا به خشم آورده است».
آن گاه على عليه السلام را فرا خواند و فرمود: «اى على! جنگ با تو ، جنگ با من است و آشتى با تو آشتى با من، و تو پس از من، نشانه [ و امام] ميان من و امّتم هستى».
۱۹۸۲.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :اى على! جنگ با تو ، جنگ با من است ، و آشتى با تو آشتى با من ، و جنگ با من، جنگ با خداست. آن كس كه با تو آشتى كند، با من آشتى كرده است، و آن كس كه با من آشتى كند، با خداوند عز و جل آشتى كرده است.
۱۹۸۳.الأمالى ، طوسىـ به نقل از عطية بن سعد عوفى ، از محدوج بن زيد ذهلى ـ: او در ميان نمايندگان اعزامى قومش به سوى پيامبر صلى الله عليه و آله بود . پيامبر خدا اين آيه را تلاوت كرد: «دوزخيان با بهشتيانْ يكسان نيستند . بهشتيان اند كه كامياب اند» .
گفتم: اى پيامبر خدا! بهشتيان كيان اند؟
فرمود: «هر كه از من پيروى كند و پس از من تسليم [ فرمان ]اين مرد باشد».
[ محدوج] مى گويد: سپس پيامبر خدا، دست على عليه السلام را ـ كه در كنارش بود ـ گرفت و بلند كرد و فرمود: «بدانيد كه على از من است و من از اويم . پس هر كه با او دشمنى كند ، با من دشمنى كرده است و آن كه با من دشمنى كند ، خداوند عز و جل را به خشم آورده است».
آن گاه فرمود: «اى على! جنگ با تو جنگ با من است و آشتى با تو آشتى با من ، و تو نشانه [ و امام ]ميان من و امّت منى».
عطيه مى گويد: بر زيد بن ارقم در خانه اش وارد شدم و حديث محدوج بن زيد را براى او يادآور شدم. [ زيد ] گفت: گمان نمى كردم جز من ، از آنها كه اين سخن را از پيامبر خدا شنيده اند ، كسى باقى مانده باشد . گواهى مى دهم كه پيامبر خدا ، اين سخن را براى ما بيان كرد. آن گاه گفت: به راستى مردانى كه اين سخن را از پيامبر خدا شنيده بودند ، با على عليه السلام دشمنى كردند و [ از حق ]بازگشتند.