409
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4

۱۹۹۲.امام صادق عليه السلامـ در ضمن گفتارى طولانى به نقل از اُمّ سلمه ـ: پيامبرخدا فرمود: «اى اُمّ سلمه! بشنو و گواه باش. اين على بن ابى طالب، سرور مسلمانان و پيشواى پارسايان و رهبر سپيدرويان روز قيامت و جنگ كننده با ناكثين ، مارقين و قاسطين است».
گفتم: اى پيامبر خدا! ناكثينْ چه كسانى اند؟
فرمود: «آنان كه با او در مدينه بيعت مى كنند و در بصره آن را مى شكنند».
گفتم: قاسطينْ چه كسانى اند؟
فرمود: «معاويه و ياران وى از شاميان».
سپس گفتم: مارقين چه كسانى اند؟
فرمود: «نهروانيان».

۱۹۹۳.المناقب ، خوارزمىـ بـه نـقل از عبد اللّه [ بـن عـبّاس ] ـ: پيامبر خدا از منزل [ همسرش ]زينب بنت جَحْش بيرون آمد و به منزل اُمّ سلمه رفت . آن روز ، نوبت اُمّ سلمه بود . زمانى نگذشت كه على عليه السلام آمد و در را آهسته كوبيد . پيامبر خدا ، در شنيدن صداى در ، ترديد داشت و امّ سلمه ، شنيدن صداى در را انكار كرد . پيامبر خدا به اُمّ سلمه فرمود: «برخيز و در را باز كن».
امّ سلمه گفت: اى پيامبر خدا! اين كيست كه به چنين جايگاه بلندى رسيده كه من بايد برايش در باز كنم و خود به پيشوازش بروم با آن كه ديروز در منزلتِ من آيه اى از قرآن نازل شد؟!
پيامبر خدا ، به سان خشمگينان به وى فرمود: «پيروى پيامبر ، پيروى خداست و آن كه پيامبر را نافرمانى كند، خدا را نافرمانى كرده است. بر آستان در ، مردى سبك مايه و سُبك مغز نيست . او خدا و پيامبرش را دوست مى دارد و خداوند و پيامبر نيز او را دوست مى دارند».
[ امّ سلمه مى گويد:] در را گشودم . او دو طرف چارچوب در را گرفت و آن هنگام كه صدا[ ى پا ]و حركتى نشنيد و من حجاب خود را پوشيدم ، اجازه خواست و داخل شد. سپس پيامبر خدا فرمود: «او را مى شناسى؟».
گفتم: آرى . اين ، على بن ابى طالب است.
فرمود: «درست گفتى. پوست او از پوست من ، گوشت او از گوشت من ، و خون او از خون من است و او ظرف دانش من است.
بشنو و گواه باش! او پس از من جنگ كننده با ناكثين، قاسطين و مارقين است.
بشنو و گواه باش! به خدا سوگند ، او زنده كننده روش من است.
بشنو و گواه باش! اگر بنده اى هزار سال از پس هزار سال ميان ركن و مقام [ ابراهيم] خدا را بپرستد، سپس خداوند را ملاقات كند ، در حالى كه دشمن على است، خداوندْ او را با بينى در آتش مى افكند».


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4
408

۱۹۹۲.الإمام الصادق عليه السلامـ في حَديثٍ طَويلٍ ـ: قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله لِاُمِّ سَلَمَةَ : يا اُمَّ سَلَمَةَ اسمَعي وَاشهَدي ! هذا عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ سَيِّدُ المُسلِمينَ ، وإمامُ المُتَّقينَ ، وقائِدُ الغُرِّ المُحَجَّلينَ ، وقاتِلُ النّاكِثينَ وَالمارِقينَ وَالقاسِطينَ .
قُلتُ : يا رَسولَ اللّهِ ، مَنِ النّاكِثونَ ؟ قالَ : الَّذينَ يُبايِعونَهُ بِالمَدينَةِ ويَنكُثونَهُ بِالبَصرَةِ .
قُلتُ : مَنِ القاسِطونَ ؟ قالَ : مُعاوِيَةُ وأصحابُهُ مِن أهلِ الشّامِ .
ثُمَّ قُلتُ : مَنِ المارِقونَ ؟ قالَ : أصحابُ النَّهرَوانِ . ۱

۱۹۹۳.المناقب للخوارزمي عن عبد اللّه [بن العبّاس]:خَرَجَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله مِن عِندِ زَينَبَ بِنتِ جَحشٍ ، فَأَتى بَيتَ اُمِّ سَلَمَةَ ـ وكانَ يَومَها مِن رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ـ فَلَم يَلبَث أن جاءَ عَلِيٌّ ، فَدَقَّ البابَ دَقّا خَفِيّا ، فَاستَثبَتَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله الدَّقَّ وأنكَرَتهُ اُمُّ سَلَمَةَ ، فَقالَ لَها رَسولُ اللّه صلى الله عليه و آله : قومي فَافتَحي لَهُ البابَ !
فَقالَت : يا رَسولَ اللّهِ ، مَن هذَا الَّذي بَلَغَ مِن خَطَرِهِ ما أفتَحُ لَهُ البابَ ، فَأَتَلَقّاهُ بِمَعاصِمي ، وقَد نَزَلَت فِيَّ آيَةٌ مِن كِتابِ اللّهِ بِالأَمسِ ؟ !
فَقالَ لَها ـ كَالمُغضَبِ ـ : إنَّ طاعَةَ الرَّسولِ طاعَةُ اللّهِ ، ومَن عَصَى الرَّسولَ فَقَد عَصَى اللّهَ ، إنَّ بِالبابِ رَجُلاً لَيسَ بِالنَّزِقِ ۲ ولا بِالخَرِقِ ، يُحِبُّ اللّهَ ورَسولَهُ ، ويُحِبُّهُ اللّهُ ورَسولُهُ .
فَفَتَحتُ لَهُ البابَ ، فَأَخَذَ بِعِضادَتَيِ البابِ ، حَتّى إذا لَم يَسمَع حِسّا وَلا حَرَكَةً وصِرتُ إلى خِدرِي استَأذَنَ ، فَدَخَلَ . فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : أ تَعرِفينَهُ ؟ قُلتُ : نَعَم ، هذا عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ . قالَ : صَدَقتِ ، سِحنَتُهُ ۳ مِن سِحنَتي ، ولَحمُهُ مِن لَحمي ، ودَمُهُ مِن دَمي ، وهُوَ عَيبَةُ ۴ عِلمي .
اِسمَعي وَاشهَدي ! هُوَ قاتِلُ النّاكِثينَ وَالقاسِطينَ وَالمارِقينَ مِن بَعدي . اِسمَعي وَاشهَدي ! هُوَ وَاللّهِ مُحيي سُنَّتي . اِسمَعي وَاشهَدي ! لَو أنَّ عَبدا عَبَدَ اللّهَ ألفَ عامٍ مِن بَعدِ ألفِ عامٍ بَينَ الرُّكنِ وَالمَقامِ ثُمَّ لَقِيَ اللّهَ مُبغِضا لِعَلِيٍّ لَأَكَبَّهُ اللّهُ يَومَ القِيامَةِ عَلى مِنخَرَيهِ فِي النّارِ . ۵

1.معاني الأخبار : ص ۲۰۴ ح ۱ عن المفضّل بن عمر ، الأمالي للصدوق : ص ۴۶۴ ح ۶۲۰ ، الأمالي للطوسي : ص ۴۲۵ ح ۹۵۲ ، بشارة المصطفى : ص ۵۹ والثلاثة الأخيرة عن المفضّل بن عمر عن الإمام الصادق عن أبيه عن جدّه عليهم السلام ، الاحتجاج : ج ۱ ص ۴۶۲ ح ۱۰۶ عن اُمّ سلمة .

2.النَّزَق : خِفّة في كلّ أمر وعجلة في جهل وحُمق ؛ نَزِق ينزَق فهو نَزِق (لسان العرب : ج ۱۰ ص ۳۵۲ «نزق») .

3.السِّحْنَة : بَشَرة الوجه وهيأتُه وحاله (النهاية : ج ۲ ص ۳۴۸ «سحن») .

4.العَيبَة : مستودع الثياب ، أو مستودع أفضل الثياب . وعيبة العلم على الاستعارة (مجمع البحرين : ج ۲ ص ۱۲۹۶ «عيب») .

5.المناقب للخوارزمي : ص ۸۶ ح ۷۷ ، تاريخ دمشق : ج ۴۲ ص ۴۷۰ ح ۹۰۴۲ ؛ علل الشرائع : ص ۶۵ ح ۳ عن عبد اللّه بن عبّاس وكلاهما نحوه .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم : مهریزی، مهدی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 98743
صفحه از 605
پرینت  ارسال به