411
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4

۱۹۹۴.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خداوند ـ تبارك و تعالى ـ به من وحى كرد كه از ميان امّتم برايم برادر ، وارث، جانشين و وصى مى گمارد.
گفتم: پروردگارا ! او كيست؟
خداوند عز و جل وحى فرستاد كه: «اى محمّد ! او پيشواى امّت تو و حجّت من بر آنها پس از توست».
گفتم: پروردگارا! او كيست؟
پس وحى فرستاد كه: «اى محمّد! او كسى است كه من او را دوست مى دارم و او مرا دوست مى دارد . او جهادكننده در راهِ من و جنگ كننده با شكنندگان بيعت من و تجاوزكنندگان به دستور من و منحرفان از دينِ من است. او به حقيقتْ دوست من، همسر دختر تو و پدر فرزندان تو (حسن و حسين عليهماالسلام) ، على بن ابى طالب است».

۱۹۹۵.شرح نهج البلاغةـ در شرح اين سخن امام على عليه السلام كه فرمود: «آن گاه كه كار [ حكومت ]را به دست گرفتم ، گروهى بيعت شكستند، و گروهى [ از دين ]بيرون رفتند ، و گروهى ديگر ستم ورزيدند» ـ: امّا گروه بيعت شكن، جَـمَليان اند؛ و امّـا گروه ستمگر ، اهـل صِفّين اند كـه پيامبر خدا آنان را قاسطين ناميد ؛ و امّا بيرون روندگان [ از دين] ، همان نهروانيان اند .
با اين سخن كه «پيامبر خدا ، آنان را قاسطين ناميد» ، به اين سخن پيامبر صلى الله عليه و آله اشاره داريم [ كه فرمود] : «پس از من با ناكثين ، قاسطين و مارقين خواهى جنگيد» و اين خبر ، از نشانه هاى نبوّت پيامبر خداست؛ چرا كه به صراحت، خبردادن از غيب است و هيچ گونه ترديد و شبهه اى در آن راه ندارد ، آن گونه كه در گزارش هاى مجملْ راه دارد.
سخن پيامبر خدا [ در حديث ياد شده درباره جنگ با ]مارقين، سخن نخست او را درباره خوارج ، تأييد مى كند كه فرمود : «آنان از دينْ بيرون مى روند ، چنان كه تير از چلّه كمان بيرون مى رود» و سخن او [درباره جنگ با] ناكثين ، گواهى مى دهد كه آنان در ابتداى امر ، بيعت شكستند و على عليه السلام به هنگام بيعت آنان با او اين آيه را تلاوت مى كرد: «پس هركه پيمان شكنى كند ، تنها به زيان خود پيمان مى شكند» » .
و امّا اهل صفّين ، پس آنان در نظر علماى معتزله ، به جهت ستمگرى شان، در آتشْ جاودان اند و اين سخن خداوند درباره شان صادق است : «ولى ستمگران ، هيزم جهنّم خواهند بود» .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4
410

۱۹۹۴.رسول اللّه صلى الله عليه و آله :إنَّ اللّهَ تَبارَكَ وتَعالى أوحى إلَيَّ أنَّهُ جاعِلٌ لي مِن اُمَّتي أخا ووارِثا وخَليفَةً ووَصِيّا . فَقُلتُ : يا رَبِّ ، مَن هُوَ ؟ فَأَوحى إلَيَّ عَزَّ وَجَلَّ : يا مُحَمَّدُ ، إنَّهُ إمامُ اُمَّتِكَ ، وحُجَّتي عَلَيها بَعدَكَ . فَقُلتُ : يا رَبِّ مَن هُوَ ؟ فَأَوحى إلَيَّ عَزَّ وَجَلَّ : يا مُحَمَّدُ، ذاكَ مَن اُحِبُّهُ ويُحِبُّني ، ذاكَ المُجاهِدُ في سَبيلي ، وَالمُقاتِلُ لِناكِثي عَهدي وَالقاسِطينَ في حُكمي وَالمارِقينَ مِن ديني ، ذاكَ وَلِيّي حَقّا ، زَوجُ ابنَتِكَ ، وأبو وُلدِكَ ؛ عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ . ۱

۱۹۹۵.شرح نهج البلاغةـ في شَرحِ قَولِهِ عليه السلام : فَلَمّا نَهَضتُ بِالأَمرِ نَكَثَت طائِفَةٌ ، ومَرَقَت اُخرى ، وفَسَقَ آخَرونَ ـ: فَأَمَّا الطّائِفَةُ النّاكِثَةُ فَهُم أصحابُ الجَمَلِ ، وأمَّا الطّائِفَةُ الفاسِقَةُ فَأَصحابُ صِفّينَ ، وسَمّاهُم رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله القاسِطينَ ، وأمَّا الطّائِفَةُ المارِقَةُ فَأَصحابُ النَّهرَوانِ .
وأشَرنا نَحنُ بِقَولِنا : «سَمّاهُم رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله القاسِطينَ» إلى قَولِهِ عليه السلام : «سَتُقاتِلُ بَعدِي النّاكِثينَ وَالقاسِطينَ وَالمارِقينَ» ، وهذَا الخَبَرُ مِن دَلائِلِ نُبُوَّتِهِ صلى الله عليه و آله ؛ لِأَنَّهُ إخبارٌ صَريحٌ بِالغَيبِ ، لا يَحتَمِلُ التَّمويهَ وَالتَّدليسَ كَما تَحتَمِلُهُ الأخبارُ المُجمَلَةُ ، وصَدَّقَ قولَهُ صلى الله عليه و آله : «وَالمارِقينَ» قَولُه أوَّلاً فِي الخَوارِجِ : «يَمرُقونَ مِنَ الدّينِ كَما يَمرُقُ السَّهمُ مِنَ الرَّمِيَّةِ» . وصَدَّقَ قولَهُ عليه السلام : «النّاكِثينَ» كَونُهُم نَكَثُوا البَيعَةَ بادِئَ بَدءٍ ، وقَد كانَ عليه السلام يَتلو وَقتَ مُبايَعَتِهِم لَهُ : «فَمَن نَّكَثَ فَإِنَّمَا يَنكُثُ عَلَى نَفْسِهِ»۲ . وأمّا أصحابُ صِفّينَ فَإِنَّهُم عِندَ أصحابِنا مُخَلَّدونَ فِي النّارِ ؛ لِفِسقِهِم ، فَصَحَّ فيهِم قَولُهُ تَعالى : «وَ أَمَّا الْقَـسِطُونَ فَكَانُواْ لِجَهَنَّمَ حَطَبًا»۳ . ۴

1.الأمالي للصدوق : ص ۶۴۱ ح ۸۶۷ عن ابن عبّاس ، بحار الأنوار : ج ۳۸ ص ۱۰۷ ح ۳۵ .

2.الفتح : ۱۰ .

3.الجنّ : ۱۵ .

4.شرح نهج البلاغة : ج ۱ ص ۲۰۰ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم : مهریزی، مهدی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 94146
صفحه از 605
پرینت  ارسال به