۱۹۹۴.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خداوند ـ تبارك و تعالى ـ به من وحى كرد كه از ميان امّتم برايم برادر ، وارث، جانشين و وصى مى گمارد.
گفتم: پروردگارا ! او كيست؟
خداوند عز و جل وحى فرستاد كه: «اى محمّد ! او پيشواى امّت تو و حجّت من بر آنها پس از توست».
گفتم: پروردگارا! او كيست؟
پس وحى فرستاد كه: «اى محمّد! او كسى است كه من او را دوست مى دارم و او مرا دوست مى دارد . او جهادكننده در راهِ من و جنگ كننده با شكنندگان بيعت من و تجاوزكنندگان به دستور من و منحرفان از دينِ من است. او به حقيقتْ دوست من، همسر دختر تو و پدر فرزندان تو (حسن و حسين عليهماالسلام) ، على بن ابى طالب است».
۱۹۹۵.شرح نهج البلاغةـ در شرح اين سخن امام على عليه السلام كه فرمود: «آن گاه كه كار [ حكومت ]را به دست گرفتم ، گروهى بيعت شكستند، و گروهى [ از دين ]بيرون رفتند ، و گروهى ديگر ستم ورزيدند» ـ: امّا گروه بيعت شكن، جَـمَليان اند؛ و امّـا گروه ستمگر ، اهـل صِفّين اند كـه پيامبر خدا آنان را قاسطين ناميد ؛ و امّا بيرون روندگان [ از دين] ، همان نهروانيان اند .
با اين سخن كه «پيامبر خدا ، آنان را قاسطين ناميد» ، به اين سخن پيامبر صلى الله عليه و آله اشاره داريم [ كه فرمود] : «پس از من با ناكثين ، قاسطين و مارقين خواهى جنگيد» و اين خبر ، از نشانه هاى نبوّت پيامبر خداست؛ چرا كه به صراحت، خبردادن از غيب است و هيچ گونه ترديد و شبهه اى در آن راه ندارد ، آن گونه كه در گزارش هاى مجملْ راه دارد.
سخن پيامبر خدا [ در حديث ياد شده درباره جنگ با ]مارقين، سخن نخست او را درباره خوارج ، تأييد مى كند كه فرمود : «آنان از دينْ بيرون مى روند ، چنان كه تير از چلّه كمان بيرون مى رود» و سخن او [درباره جنگ با] ناكثين ، گواهى مى دهد كه آنان در ابتداى امر ، بيعت شكستند و على عليه السلام به هنگام بيعت آنان با او اين آيه را تلاوت مى كرد: «پس هركه پيمان شكنى كند ، تنها به زيان خود پيمان مى شكند» » .
و امّا اهل صفّين ، پس آنان در نظر علماى معتزله ، به جهت ستمگرى شان، در آتشْ جاودان اند و اين سخن خداوند درباره شان صادق است : «ولى ستمگران ، هيزم جهنّم خواهند بود» .