469
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4

7 / 3

حُذَيفه

۲۰۵۲.فتح البارىـ به نقل از زيد بن وَهْب ـ: زمانى كه اطراف حُذَيفه گرد آمده بوديم ، گفت: هرگاه خاندان پيامبر شما دو گروه شوند و گروهى با شمشير ، گروه ديگر را بزنند ، شما چه خواهيد كرد؟
گفتيم: اى ابو عبد اللّه ! چنين حادثه اى رُخ خواهد داد؟ و برخى از ياران حذيفه گفتند: اگر در آن زمان بوديم ، چه كنيم؟
[ حذيفه] گفت: بنگريد به گروهى كه به سوى على عليه السلام فرا مى خوانَد . همراه آنان باشيد كه آن گروه ، هدايت يافته اند.

7 / 4

عبد اللّه بن عمر

۲۰۵۳.الاستيعابـ به نقل از عبد اللّه بن عمر ـ: بر چيزى تأسّف نمى خورم ، جز آن كه به همراه على عليه السلام با گروه سركش (باغى) ، پيكار نكردم.

۲۰۵۴.المستدرك على الصحيحينـ به نقل از زُهْرى ـ: حمزة بن عبد اللّه بن عمر به من خبر داد كه با عبد اللّه بن عمر نشسته بودم كه مردى عراقى نزد عبد اللّه بن عمر آمد و گفت : اى ابو عبد الرحمان ! به خدا سوگند كه من ، حقيقتا خيلى مشتاق بودم كه به تو اقتدا كنم و به هنگام اختلاف مردم ، پيرو تو باشم و تا آن جا كه بتوانم ، از آشوب ها كناره گيرم. من آيه اى از آيات محكم ۱ قرآن را تلاوت مى كنم كه قلبم را مى فشُرَد . مرا از آن با خبر كن. آيا اين سخن خداوند عز و جل چه معنايى دارد : «و اگر دو طايفه از مؤمنان با هم بجنگند، ميان آن دو را اصلاح دهيد ، و اگر [ باز] يكى از آن دو بر ديگرى تعدّى كرد، با آن [ طايفه اى ]كه تعدّى مى كند ، بجنگيد تا به فرمان خدا بازگردد. پس اگر باز گشت، ميان آنها را دادگرانه سازش دهيد و عدالت كنيد كه خدا دادگران را دوست مى دارد» ؟ از معناى اين آيه مرا خبر ده.
عبد اللّه گفت : تو را با اين آيه چه كار؟ از نزد من برو .
آن مرد ، باز گشت تا سايه او نيز از چشم ما پنهان شد و [ آن گاه] عبد اللّه بن عمر ، رو به ما كرد و گفت : در خودم نسبت به اين آيه چيزى نديدم ، جز اين كه مى بينم من با اين گروه سركش (باغى) ، آن گونه كه خداوند عز و جل مرا بدان فرمان داده بود ، پيكار نكردم .

1.آيات محكم، آن دسته از آيات قرآن است كه در تطبيق آنها بر مصاديقشان جاى ترديدى نيست . (م)


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4
468

7 / 3

حُذَيفَةُ

۲۰۵۲.فتح الباري عن زيد بن وهب :بَينا نَحنُ حَولَ حُذَيفَةَ إذ قالَ : كَيفَ أنتُم وقَد خَرَجَ أهلُ بَيتِ نَبِيِّكُم صلى الله عليه و آله فِرقَتَينِ يَضرِبُ بَعضُهُم وُجوهَ، بَعضٍ بِالسَّيفِ ؟ فَقُلنا : يا أبا عَبدِ اللّهِ، وإنَّ ذلِكَ لَكائِنٌ ؟! فَقالَ بَعضُ أصحابِهِ : يا أبا عَبدِ اللّهِ، فَكَيفَ نَصنَعُ إن أدرَكنا ذلِكَ الزَّمانَ ؟ قالَ : اُنظُرُوا الفِرقَةَ الَّتي تَدعو إلى أمرِ عَلِيٍّ فَالزَموها، فَإِنَّها عَلىَ الهُدى . ۱

7 / 4

عَبدُ اللّهِ بنُ عُمَرَ

۲۰۵۳.الاستيعاب عن عبد اللّه بن عمر :ما آسى عَلى شَيءٍ إلّا أنّي لَم اُقاتِل مَعَ عَلِيٍّ رضى الله عنهالفِئَةَ الباغِيَةَ ! ۲

۲۰۵۴.المستدرك على الصحيحين عن الزهري :أخبَرَني حَمزَةُ بنُ عَبدِ اللّهِ بنِ عُمَرَ أنَّهُ بَينَما هُوَ جالِسٌ مَعَ عَبدِ اللّهِ بنِ عُمَرَ إذ جاءَهُ رَجُلٌ مِن أهلِ العِراقِ فَقالَ : يا أبا عَبدِ الرَّحمنِ : إنّي وَاللّهِ لَقَد حَرَصتُ أن أتَسَمَّتَ بِسَمتِكَ وأقتَدِيَ بِكَ في أمرِ فُرقَةِ النّاسِ ، وأعتَزِلَ الشَّرَّ مَا استَطَعتُ ، وإنّي أقرَأُ آيَةً مِن كِتابِ اللّهِ مُحكَمَةً قَد أخَذَت بِقَلبي، فَأَخبِرني عَنها .
أرَأَيتَ قَولَ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ : «وَ إِن طَـآئِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُواْ فَأَصْلِحُواْ بَيْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَـتِلُواْ الَّتِى تَبْغِى حَتَّى تَفِىءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَآءَتْ فَأَصْلِحُواْ بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُواْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ »۳ ؟ أخبِرني عَن هذِهِ الآيَةِ .
فَقالَ عَبدُ اللّهِ : ما لَكَ ولِذلِكَ ؟ اِنصَرِف عَنّي ، فَانطَلَقَ حَتّى تَوارى عَنّا سَوادُهُ ، وأقبَلَ عَلَينا عَبدُ اللّهِ بنُ عُمَرَ ، فَقالَ : ما وَجَدتُ في نَفسي مِن شَيءٍ فيأمرِ هذِهِ الآيَةِ ما وَجَدتُ في نَفسي أنّي لَم اُقاتِل هذِهِ الفِئَةَ الباغِيَةَ كَما أمَرَنِيَ اللّهُ عَزَّ وجَلَّ . ۴

1.فتح الباري : ج ۱۳ ص ۵۵ ، مجمع الزوائد : ج ۷ ص ۴۷۷ ح ۱۲۰۳۲ ؛ شرح الأخبار : ج ۱ ص ۴۰۳ ح ۳۵۴ عن محمّد بن إسماعيل بن أبان يرفعه .

2.الاستيعاب : ج ۳ ص ۸۳ الرقم ۱۶۳۰ ، اُسد الغابة : ج ۴ ص ۱۰۹ الرقم ۳۷۸۹ ؛ علل الشرائع : ص ۲۲۲ نحوه .

3.الحجرات : ۹ .

4.المستدرك على الصحيحين: ج ۳ ص ۱۲۵ ح ۴۵۹۸ وج ۲ ص ۵۰۲ ح ۳۷۲۲، السنن الكبرى: ج ۸ ص ۲۹۸ ح ۱۶۷۰۶ ، فتح الباري : ج ۱۳ ص ۷۲ وفيه من قوله تعالى نحوه .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم : مهریزی، مهدی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 78502
صفحه از 605
پرینت  ارسال به