541
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4

۲۰۹۵.المعجم الكبيرـ به نقل از ابو قبيل ـ: ابن موهب براى وى نقل كرد كه نزد معاوية بن ابى سفيان بودم كه مروان بر او وارد شد و درباره خواسته هايش با او سخن گفت. آن گاه گفت: اى امير مؤمنان! خواسته ام را برآور. به خدا سوگند كه خرجم سنگين است . من پدر ده نفر و برادر ده نفر و عموى ده نفرم.
وقتى مروان رفت ـ و ابن عبّاس در آن مجلس بود و معاويه نيز بر تختش نشسته بود ـ ، معاويه گفت: اى ابن عبّاس! تو را به خدا سوگند مى دهم ، آيا مى دانى كه پيامبر خدا فرمود: «اگر فرزندان حَكَم به سى مرد برسند ، مالِ خدا را ميان خود دست به دست مى گردانند و بندگان خدا را برده خويش مى سازند و كتاب خدا را وسيله فريب دادن مردم قرار مى دهند ، و اگر به 499 نفر رسند ، هلاكت آنان زودتر از گنديدن ميوه خواهد بود»؟
ابن عبّاس گفت: آرى ، به خدا.
معاويه گفت: ابن عبّاس! تو را به خدا سوگند مى دهم، آيا مى دانى كه پيامبر خدا اين مطلب را بيان كرد و فرمود: «پدرِ جبّاران چهارگانه؟» .
ابن عبّاس گفت: آرى ، به خدا.

۲۰۹۶.نهج البلاغه:گفتند كه مروان بن حكم ، در روز جنگ جمل به اسارت گرفته شد. آن گاه حسن و حسين عليهماالسلام را نزد امير مؤمنان به شفاعت گرفت. آن دو با امير مؤمنان صحبت كردند و او را رها كرد.
آن دو به على عليه السلام گفتند: اى امير مؤمنان! آيا با تو بيعت مى كند؟
فرمود: «مگر پس از كشته شدن عثمان با من بيعت نكرد؟ مرا نيازى به بيعت او نيست. آن دست ، دست يهودى است . اگر با دستش بيعت كند ، با نشيمنگاهش آن [ بيعت] را بر هم مى زَنَد. ۱ بدانيد كه او را حكومتى است [ كوتاه] ، به اندازه اى كه سگى دماغ خود را بليسَد و او پدرِ چهار فرمان رواست و امّت [ اسلام] از دست او و فرزندانش روزگارى خون رنگ خواهند داشت».

1.واژه «سُبّه» كه در متن عربى آمده ، در اصل به معنى كفل و سُرين است و در اين سخن ، دو احتمال وجود دارد : يكى آن كه سُبّه به قصد تحقير مروان و تندى كردن بر او به كار بُرده شده است و ديگر آن كه معناى حقيقى داشته باشد؛ زيرا اعراب پيمان شكن هرگاه تصميم بر شكستن پيمان بسته شده مى گرفتند ، به عنوان به سخره گرفتن سوگند و پيمان خود ، بادى بيرون مى دادند (شرح نهج البلاغة : ج ۶ ص ۱۴۷) .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4
540

۲۰۹۵.المعجم الكبير عن أبي قبيل :إنَّ ابنَ مَوهَبٍ أخبَرَهُ أنَّهُ كانَ عِندَ مُعاوِيَةَ بنِ أبي سُفيانَ ، فَدَخَلَ عَلَيهِ مَروانُ ، فَكَلَّمَهُ في حَوائِجِهِ ، فَقالَ : اِقضِ حاجَتي يا أميرَ المُؤمِنينَ ، فَوَاللّهِ إنَّ مُؤنَتي لَعَظيمَةٌ؛ إنّي أصبَحتُ أبا عَشرَةٍ ، وأخا عَشرَةٍ ، وعَمَّ عَشرَةٍ ، فَلَمّا أدبَرَ مَروانُ وَابنُ عَبّاسٍ جالِسٌ مَعَ مُعاوِيَةَ عَلى سَريرِهِ ، فَقالَ مُعاوِيَةُ : أنشُدُكَ اللّهَ يَابنَ عَبّاسٍ ، أما تَعلَمُ أنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله قالَ : «إذا بَلَغَ بَنُو الحَكَمِ ثَلاثينَ رَجُلاً اتّخَذوا مالَ اللّهِ بَينَهُم دُوَلاً ، وعِبادَهُ خَوَلاً ، وكِتابَهُ دَغَلاً ، ۱ فَإِذا بَلَغوا تِسعَةً وتِسعينَ وأربَعَمِئَةٍ كانَ هَلاكُهُم أسرَعَ مِنَ الثَّمَرَةِ» ؟ قالَ ابنُ عَبّاسٍ : اللّهُمَّ نَعَم . . . قالَ مُعاوِيَةُ : أنشُدُكَ اللّهَ يَابنَ عَبّاسٍ ، أما تَعلَمُ أنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله ذَكَرَ هذا ، فَقالَ : «أبُو الجَبابِرَةِ الأَربَعَةِ»؟ قالَ ابنُ عَبّاسٍ : اللّهُمَّ نَعَم . ۲

۲۰۹۶.نهج البلاغة :قالوا : اُخِذَ مَروانُ بنُ الحَكَمِ أسيرا يَومَ الجَمَلِ، فَاستَشفَعَ الحَسَنَ وَالحُسَينَ عليهماالسلامإلى أميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام ، فَكَلَّماهُ فيهِ ، فَخَلّى سَبيلَهُ ، فَقالا لَهُ : يُبايِعُكَ يا أميرَ المُؤمِنينَ؟ فَقالَ عليه السلام : أ وَلَم يُبايِعني بَعدَ قَتلِ عُثمانَ ؟ لا حاجَةَ لي في بَيعَتِهِ! إنَّها كَفٌّ يَهودِيَّةٌ، لَو بايَعَني بِكَفِّهِ لَغَدَرَ بِسُبَّتِهِ ، ۳ أما إنَّ لَهُ إمرَةً كَلَعقَةِ الكَلبِ أنفَهُ ، وهُوَ أبُو الأكبُشِ الأَربَعَةِ ، وسَتَلقَى الاُمَّةُ مِنهُ ومِن وُلدِهِ يَوما أحمَرَ ! ۴

1.دُوَلاً : جمع دَوْلة ؛ وهو ما يُتداول من المال ؛ فيكون لقوم دون قوم . وخَوَلاً : أي خدما وعبيدا ؛ يعني أنّهم يستخدمونهم ويستعبدونهم . ودَغَلاً : أي يخدعون به الناس ، وأصل الدغَل : الشجر الملتفّ الذي يكمنُ أهل الفساد فيه (النهاية : ج ۲ ص ۱۴۰ «دول» و ص ۸۸ «خول» و ص ۱۲۳ «دغل») .

2.المعجم الكبير : ج ۱۲ ص ۱۸۲ ح ۱۲۹۸۲ وج ۱۹ ص ۳۸۲ ح ۸۹۷ ، مقتل الحسين للخوارزمي : ج ۱ ص ۱۷۳ ؛ العمدة : ص ۴۷۲ ح ۹۹۴ ، بحار الأنوار : ج ۱۸ ص ۱۲۶ .

3.السُّبّة : الإست (مجمع البحرين : ج ۲ ص ۸۰۲ «سبب») . أي لو بايع في الظاهر لغدر في الباطن (بحار الأنوار : ج ۳۲ ص ۲۳۵) .

4.نهج البلاغة : الخطبة ۷۳ وراجع الخرائج والجرائح : ج ۱ ص ۱۹۷ ح ۳۵ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم : مهریزی، مهدی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 78701
صفحه از 605
پرینت  ارسال به