559
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4

۲۱۰۲.امام على عليه السلامـ هنگامى كه طلحه و زبير بدو گفتند : با تو بيعت مى كنيم تا در حكومت ، شريك تو باشيم ـ: خير ؛ ولى شما دو شريكيد در توان و كمك ، و دو ياوريد در ناتوانى ها و كجى ها.

۲۱۰۳.تاريخ اليعقوبى:طلحه و زبير ، نزد على عليه السلام آمدند و گفتند : پس از پيامبر خدا به ما بى مهرى شد . ما را در حكومت ، شريك ساز .
فرمود: «شما شريكانِ منيد در توان و پايدارى ، و ياوران منيد در ناتوانى ها و كجى ها».

ر . ك : ص 425 (انگيزه هاى تجاوزكاران در نبرد با امام على) .

3 / 3

اظهار شِكوِه

۲۱۰۴.الإمامة و السياسة:زبير در زمامدارى عراق و طلحه در زمامدارى يمن ، ترديدى نداشتند. وقتى برايشان آشكار شد كه على عليه السلام آن دو را به كارى نمى گمارَد، به شِكوه پرداختند. زبير در حضور جمعى از قريش ، سخن راند و گفت : اين است پاداش ما از سوى على! در ماجراى عثمان به سود او دست به كار شديم و عثمان را گناهكار دانستيم و زمينه هاى قتل او را فراهم آورديم و على در خانه اش نشسته بود و خواسته اش برآورده شد . حال كه به دست ما به خواسته اش رسيده ، ديگران را به جاى ما برگزيده است.
و طلحه گفت : سرزنش روا نيست ، جز اين كه ما سه نفر از اهل شورا بوديم كه يكى از ما با او موافق نبود ، ولى ما دو نفر با او بيعت كرديم و آنچه در اختيار داشتيم ، به وى بخشيديم ؛ امّا او ما را از آنچه دارد ، منع كرد. اينك آنچه را بدان اميد داشتيم ، از دست رفته مى بينيم.
سخن آن دو به على عليه السلام رسيد . عبد اللّه بن عبّاس را كه مشاور خود كرده بود ، فرا خواند و بدو فرمود : «سخن اين دو را شنيده اى؟» .
گفت : آرى ، شنيده ام.
فرمود : «نظرت چيست؟» .
گفت : گمان مى كنم كه آن دو حكومت را دوست دارند . زبير را بر بصره و طلحه را بر كوفه بگمار. آن دو به تو نزديك تر از وليد و ابن عامر به عثمان نيستند .
على عليه السلام خنديد و فرمود: «واى بر تو! در دو شهر عراق ، مردان جنگى و ثروت ها هست . اگر آن دو مالك رقاب مردم شوند ، دل سفيه را با طمع به دست آورند و ناتوان را با سختى از ميان بَرَنْد و با توانمندان با قدرتْ پيروز شوند . اگر قرار بود كسى را به خاطر محاسبه زيان و نفعش به كار گيرم ، معاويه را بر شام به كار مى گماردم ، و اگر نبود كه طمع آنان در حكومت ، بر من آشكار گشت، درباره آنان رأيى ديگر داشتم.


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4
558

۲۱۰۲.الإمام عليّ عليه السلامـ لَمّا قالَ طَلحَةُ وَالزُّبَيرُ لَهُ عليه السلام : نُبايِعُكَ عَلى أنّا شُرَكاؤُكَ في هذَا الأَمرِ ، قالَ ـ: لا ولكِنَّكُما شَريكانِ فِي القُوَّةِ وَالاِستِعانَةِ ، وعَونانِ عَلَى العَجزِ وَالأَوَدِ . ۱

۲۱۰۳.تاريخ اليعقوبي :أتاهُ طَلحَةُ وَالزُّبَيرُ فَقالا : إنَّهُ قَد نالَتنا بَعدَ رَسولِ اللّهِ جَفوةٌ ، ۲ فَأَشرِكنا في أمرِكَ !
فَقالَ : أنتُما شَريكايَ فِي القُوَّةِ وَالاِستِقامَةِ ، وعَونايَ عَلَى العَجزِ وَالأَوَدِ . ۳

راجع : ص 424 (دوافع البغاة في قتال الإمام) .

3 / 3

إظهارُ الشَّكاةِ

۲۱۰۴.الإمامة والسياسة :كانَ الزُّبَيرُ لا يَشُكُّ فِي وِلايَةِ العِراقِ ، وطَلحَةُ فِي اليَمَنِ ، فَلَمّا استَبانَ لَهُما أنَّ عَلِيّا غَيرُ مُوَلّيهِما شَيئا ، أظهَرا الشَّكاةَ ؛ فَتَكَلَّمَ الزُّبَيرُ في مَلَاءٍ مِن قُرَيشٍ ، فَقالَ : هذا جَزاؤُنا مِن عِلِيٍّ ! قُمنا لَهُ في أمرِ عُثمانَ ، حَتّى أثبَتنا عَلَيهِ الذَّنبَ ، وسَبَّبنا لَهُ القَتلَ ، وهُوَ جالِسٌ في بَيتِهِ وكُفِيَ الأَمرَ . فَلمّا نالَ بِنا ما أرادَ ، جَعَلَ دونَنا غَيرَنا .
فَقالَ طَلحَةُ : مَا اللَّومُ إلّا أنّا كُنّا ثَلاثَةً مِن أهلِ الشّورى ، كَرِهَهُ أحَدُنا وبايَعناهُ ، وأَعطَيناهُ ما في أيدينا ، ومَنَعَنا ما في يَدِهِ ؛ فَأَصبَحنا قَد أخطَأنا ما رَجَونا .
قالَ : فَانتَهى قَولُهُما إلى عَلِيٍّ ، فَدَعا عَبدَ اللّهِ بنَ عَبّاسٍ وكانَ استَوزَرَهُ ، فَقالَ لَهُ : بَلَغَكَ قَولُ هذَينِ الرَّجُلَينِ ؟ قالَ : نَعَم ، بَلَغَني قَولُهُما . قالَ : فَما تَرى ؟ قالَ : أرى أنَّهُما أحَبَّا الوِلايَةَ ؛ فَوَلِّ البَصرَةَ الزُّبَيرَ ، ووَلِّ طَلحَةَ الكوفَةَ ؛ فَإِنَّهما لَيسا بِأَقربَ إلَيكَ مِنَ الوَليدِ وَابنِ عامِرٍ مِن عُثمانَ . فَضَحِكَ عَلِيٌّ ، ثُمَّ قالَ : وَيحَكَ ، إنّ العِراقَينِ بِهِمَا الرِّجالُ وَالأَموالُ ، ومَتى تَمَلَّكا رِقابَ النّاسِ يَستَميلَا السَّفيهَ بِالطَّمَعِ ، ويَضرِبَا الضَّعيفَ بِالبَلاءِ ، ويَقوَيا عَلَى القَوِيِّ بِالسُّلطانِ ، ولَو كُنتُ مُستَعمِلاً أحَدا لِضُرِّهِ وَنَفعِهِ لَاستَعمَلتُ مُعاوِيَةَ عَلَى الشّامِ ، ولولا ما ظَهَرَ لي مِن حِرصِهِما عَلَى الوِلايَةِ ، لَكانَ لي فيهِما رَأيٌ . ۴

1.نهج البلاغة : الحكمة ۲۰۲ ، خصائص الأئمّة عليهم السلام : ص ۱۱۴ ، بحار الأنوار : ج ۳۲ ص ۴۸ ح ۳۱ .

2.الجَفاء : ترك الصلة والبرّ (لسان العرب : ج ۱۴ ص ۱۴۸ «جفا») .

3.تاريخ اليعقوبي : ج ۲ ص ۱۷۹ .

4.الإمامة والسياسة : ج ۱ ص ۷۱ وراجع الجمل : ص ۱۶۴ والمسترشد : ص ۴۱۸ ح ۱۴۱ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم : مهریزی، مهدی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 78700
صفحه از 605
پرینت  ارسال به