577
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4

۲۱۱۲.الفتوح:درباره محل جنگ ، مشورت كردند. زبير گفت: بر شماست كه به شام برويد ؛ زيرا در آن ، مردان جنگى و ثروت است و در آن ، معاويه حكومت مى كند كه دشمن على است.
وليد بن عقبه گفت: نه، به خدا سوگند! از شام ، چيزى در دست شما نيست ، نه اندك و نه بسيار ؛ چرا كه عثمان بن عفّان ، به هنگام محاصره شدنش از معاويه كمك خواست تا او را يارى رساند ؛ ولى معاويه كمك نكرد و منتظر ماند تا عثمان كشته شد. از اين رو ، شام كاملاً در اختيار او قرار گرفت . آيا چشم اميد داريد كه آن را به شما تقديم كند؟ از شام درگذريد و به جاى ديگر بينديشيد.

۲۱۱۳.تاريخ الطبرى:طلحه و زبير ، چهارماه پس از كشته شدن عثمان به مكّه رفتند و ابن عامر ، در مكّه حضور داشت و در جستجوى مال دنيا بود . يعلى بن منيه نيز با ثروت بسيار كه بيش از چهارصد شتر بود، وارد مكّه شد. ايشان در خانه عايشه گِرد آمدند و به رايزنى نشستند و گفتند : به سوى على مى رويم و با وى پيكار مى كنيم.
يكى از آنان گفت : شما را ياراى برخورد با اهل مدينه نيست ؛ ولى به سوى بصره و كوفه حركت مى كنيم. طلحه در كوفه ، دوستان و هوادارانى دارد و زبير نيز در بصره ، داراى طرفداران و ياورانى است.
رأيشان بر آن قرار گرفت كه به سوى بصره و كوفه بروند. آن گاه ، عبد اللّه بن عامر ، ثروت فراوان و شترانى در اختيار آنان نهاد. آنها با هفتصد مرد جنگى از اهل مدينه و مكّه ، حركت كردند و مردمان ديگر نيز به آنان پيوستند تا اين كه شمارشان به سه هزار نفر رسيد. ۱

1.در أنساب الأشراف ، اين افزونى آمده است : گفتند: به سوى شام حركت مى كنيم كه در آن ، مردان و ثروت هاست و شاميان ، پيرو عثمان اند. خونخواهى عثمان مى كنيم و در اين راه ، اعوان و انصار و همراهانى مى يابيم . يكى از آنان گفت : در آن جا معاويه است كه حكمران شام است و در آن جا مُطاع است و به خواسته هايتان نمى رسيد و او بر اين كار ، از مردم مدينه سزاوارتر است؛ زيرا پسر عموى عثمان است .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4
576

۲۱۱۲.الفتوح :شاوَروا فِي المَسيرِ فَقالَ الزُّبَيرُ : عَلَيكُم بِالشّامِ ! فيهَا الرِّجالُ والأَموالُ ، وبِها مُعاوِيَةُ ؛ وهُوَ عَدُوٌّ لِعَلِيٍّ .
فَقالَ الوَليدُ بنُ عُقبَةَ : لا وَاللّهِ ما في أيديكُم مِنَ الشّامِ قَليلٌ ولا كَثيرٌ ! وذلِكَ أنَّ عُثمانَ بنَ عَفّانٍ قَد كانَ استَعانَ بِمُعاوِيَةَ لِيَنصُرَهُ وقَد حوصِرَ ، فَلَم يَفعَل وتَرَبَّصَ حَتّى قُتِلَ ، لِذلِكَ يَتَخَلَّصُ لَهُ الشّامُ ، أفَتَطمَعُ أن يُسَلِّمَها ۱ إلَيكُم ؟ مَهلاً عَن ذِكرِ الشّامِ وعَلَيكُم بِغَيرِها . ۲

۲۱۱۳.تاريخ الطبري :ثُمَّ ظَهَرا ـ يَعني طَلحَةَ وَالزُّبَيرَ ـ إلى مَكَّةَ بَعدَ قَتلِ عُثمانَ بِأَربَعَةِ أشهُرٍ وَابنُ عامِرٍ بِها يَجُرُّ الدُّنيا ، وقَدِمَ يَعلَى بنُ اُمَيَّةَ مَعَهُ بِمالٍ كَثيرٍ ، وزِيادَةٍ عَلى أربَعِمِئَةِ بَعيرٍ ، فَاجتَمَعوا في بَيتِ عائِشَةَ ، فَأَرادُوا الرَّأيَ ، فَقالوا : نَسيرُ إلى عَلِيٍّ فَنُقاتِلُهُ .
فَقالَ بَعضُهُم : لَيسَ لَكُم طاقَةٌ بِأَهلِ المَدينَةِ ، ولكِنّا نَسيرُ حَتّى نَدخُلَ البَصرَةَ وَالكوفَةَ ، ولِطَلحَةَ بِالكوفَةِ شيعَةٌ وهَوىً ، ولِلزُّبَيرِ بِالبَصرَةِ هَوىً ومَعونَةٌ .
فَاجتَمَعَ رَأيُهُم عَلى أن يَسيروا إلَى البَصرَةِ وإلَى الكوفَةِ . فَأَعطاهُم عَبدُ اللّهِ بنُ عامِرٍ مالاً كَثيرا وإِبِلاً ، فَخَرَجوا في سَبعِمِئَةِ رَجُلٍ مِن أهلِ المَدينَةِ ومَكَّةَ ، ولَحِقَهُمُ النّاسُ حَتّى كانوا ثَلاثَةَ آلافِ رَجُلٍ . ۳

1.في المصدر : «أسلمها» ، والصحيح ما أثبتناه كما يقتضيه السياق .

2.الفتوح : ج ۲ ص ۴۵۳ .

3.تاريخ الطبري : ج ۴ ص ۴۵۲ ، الأساب الأشراف : ج ۳ ص ۲۱ نحوه وزاد فيه «قالوا : فنسير إلى الشام فيه الرجال والأموال وأهل الشام شيعة لعثمان ، فنطلب بدمه ونجد على ذلك أعوانا وأنصارا ومشايعين . فقال قائل منهم : هناك معاوية وهو والي الشام والمطاع به ، ولن تنالوا ما تريدون ، وهو أولى منكم بما تحاولون لأنّه ابن عمّ الرجل» بعد «بأهل المدينة» .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم : مهریزی، مهدی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 78738
صفحه از 605
پرینت  ارسال به