591
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4

يادداشت

ناصر الدين آلبانى (م 1417ق) ۱ در كتاب سلسلة الأحاديث الصحيحة، پـس از گـزارش حـديث «سـگان حوأب» ، نوشته است:
به راستى كه اين حديث ، داراى سند درست است و در متن آن ، ايرادى نيست. نهايت اشكالى كه در آن به چشم مى خورد ، اين است كه عايشه ، آن گاه كه دانست در منطقه حوأب است ، مى بايست باز مى گشت و اين حديث ، دلالت دارد بر اين كه او بازنگشت ؛ ولى اين امر در شأن اُمّ المؤمنين نيست كه به وى نسبت داده شود.
امّا پاسخ ما : چنين نيست كه هر آنچه از بزرگان سر مى زند، در شأن آنان باشد ؛ زيرا عصمت و پاكى ، تنها از آنِ خداوند يگانه است. براى اهل سنّت ، شايسته نيست درباره افرادى كه نزدشان محترم اند ، غلو كنند تا آن جا كه آنان را هم تراز امامان معصوم شيعه قرار دهند . ما ترديد نداريم كه بيرون آمدن عايشه ، از اصل ، خطا بود و از اين رو ، وقتى تصميم به بازگشت گرفت كه فهميد خبر پيامبر صلى الله عليه و آله در سرزمين حوأب ، تحقّق يافته است ؛ ليكن زبير با اين سخن ، او را قانع ساخت تا از بازگشت ، صرف نظر كند كه: «اميد است كه خداوند ، به واسطه تو در ميان مردمان ، صلح برقرار سازد» ؛ ولى ما ترديد نداريم كه زبير نيز در اين كار ، خطاكار بود.
خِرَد ، به طور قطع ، حكم مى كند كه ناچار بايد يكى از دو گروه جنگ كننده ـ كه صدها كشته در ميان آنان به جا ماند ـ محكوم شوند و بى ترديد ، عايشه به ادلّه فراوان و روشن ، خطاكار بود. يكى از ادلّه، «پشيمانى» وى از شورش بود و اين ، شايسته فضايل و كمالات وى است و دلالت دارد كه اشتباه او قابل بخشش ، بلكه سزاوار پاداش است.
اين سخن را آورديم تا روشن شود كه شيعه و اهل سنّت ، بر خطاى عايشه در شعله ور ساختن جنگ جمل ، اتّفاق نظر دارند تا آن جا كه شخصى مانند آلبانى نيز آن را پذيرفته و بدان تسليم شده است. البته توجيه او براى خطاى عايشه ، خالى از اشكال نيست.

1.محمّد ناصرالدين آلبانى در سال ۱۹۱۴ م ، در كشور آلبانى به دنيا آمد . وى پس از به قدرت رسيدن «احمد زوغو» ـ كه افكار و سياست هاى غرب گرايانه داشت ـ در آلبانى ، مجبور به هجرت به دمشق شد . محمّد ناصرالدين در دمشق به كار و تحصيل پرداخت و در حوزه حديث و نقد آن ، مهارت يافت. وى سپس از طريق مجلّه مصرى المنار ، با انديشه هاى رشيد رضا (از علماى سَلَفى مصر) ، آشنا شد و تحت تأثير وى قرار گرفت . آلبانى به خاطر تندروى در فتاواى شرعى و ارتباط با بِن باز (مفتى پيشين عربستان سعودى) ، به وهّابيگيرى شهرت يافت و آثار فراوانى بويژه در رد و نقد و تهذيب كتب حديثى اهل سنت با همين ديدگاه نگاشت. وى نسبت به شيعه ، تعصّب منفى شديدى داشت (ر . ك : حياة الألبانى و آثاره وثناء العلماء عليه ، محمّد بن ابراهيم الشيبانى ، تونس: دارالسَّلَفية ، اوّل ، ۱۹۸۷م) .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4
590

تَعليقٌ :

قال ناصر الدين الألباني ۱ في كتاب سلسلة الأحاديث الصحيحة ـ بعد ذكر حديث كلاب الحوأب ـ : إنّ الحديث صحيح الإسناد ، ولا إشكال في متنه ... فإنّ غاية ما فيه أنّ عائشة لمّا علمت بالحوأب كان عليها أن ترجع ، والحديث يدلّ أنّها لم ترجع ! وهذا ممّا لا يليق أن يُنسب لاُمّ المؤمنين .
وجوابنا على ذلك : أنّه ليس كلّ ما يقع من الكُمّل يكون لائقا بهم ؛ إذ لا عصمة إلّا للّه وحده . والسنّي لاينبغي له أن يغالي فيمن يحترمه حتى يرفعه إلى مصافّ الأئمّة الشيعة المعصومين ! ولا نشكّ أنّ خروج اُمّ المؤمنين كان خطأً من أصله ، ولذلك همّت بالرجوع حين علمت بتحقّق نبوءة النبيّ صلى الله عليه و آله عند الحوأب ، ولكنّ الزبير أقنعها بترك الرجوع بقوله : عسى اللّه أن يُصلح بكِ بين الناس . ولا نشكّ أنّه كان مخطئا في ذلك أيضا .
والعقل يقطع بأنّه لا مناص من القول بتخطئة إحدى الطائفتين المتقاتلتين اللتين وقع فيهما مئات القتلى ، ولا شكّ أنّ عائشة هي المخطئة لأسباب كثيرة وأدلّة واضحة ، ومنها : ندمها على خروجها ، وذلك هو اللائق بفضلها وكمالها ، وذلك ممّا يدلّ على أنّ خطأها من الخطأ المغفور ، بل المأجور ! ! ۲
أقول : إنّنا نقلنا هذا الكلام للاستدلال على اتّفاق الشيعة والسنّة على خطأ عائشة في إشعال معركة الجمل ، بحيث إنّ شخصا مثل الألباني قبل بهذا الأمر وسلّم به ! ولا يخفى ما في تبريراتِهِ لهذا الخطأ من قبل عائشة .

1.الشيخ ناصر الدين الألباني المالكي ، من أشدِّ المحدّثين السلفيّين تعصّبا ، وهو مشهور بتوجيه أفعال الصحابة والطعن على الشيعة ، بحيث يمكن القول بأنّ قبوله لحديث كهذا دال على اتّفاق جميع المسلمين .

2.سلسلة الأحاديث الصحيحة : ج ۱ ص ۷۷۵ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج4
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم : مهریزی، مهدی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 78574
صفحه از 605
پرینت  ارسال به