۱۴۲۵.الطبقات الكبرىـ به نقل از علباء بن احمر ـ: على بن ابى طالب عليه السلام ، سخنرانى كرد و فرمود : «چه كسى دانشى را به يك درهم مى خرد؟» .
حارث اَعوَر (يك چشم) چند صفحه را به يك درهم خريد و آن را نزد على عليه السلام آورد و ايشان ، برايش دانش هاى بسيارى نوشت .
پس از آن ، على سخنرانى كرد و فرمود : «اى مردم كوفه! نيمه مردى بر شما پيروز گشت» .
۱۴۲۶.الغاراتـ به نقل از سالم بن ابى جعد ـ: على عليه السلام براى كسانى كه قرآن قرائت مى كردند ، دو هزار دو هزار ، مقرّرى تعيين كرد ؛ و پدرم از قاريان قرآن بود .
۱۴۲۷.شرح نهج البلاغة :غالب بن صعصعه ، بر على عليه السلام وارد شد و فرزندش فَرَزدَق ۱ با او بود . على عليه السلام به وى فرمود : «كيستى؟» .
گفت : غالب ، فرزند صعصعه مجاشعى ...
فرمود : « ... اى ابو اخطل! اين جوانِ همراهت كيست؟» .
گفت : فرزندم ، و او شاعر است .
فرمود : «به وى قرآن بياموز كه برايش از شعر ، بهتر است» .
۱۴۲۸.امام على عليه السلامـ از نامه وى به قُثَم بن عباس كه كارگزار وى در مكّه بود ـ: پس از حمد خدا؛ حج را براى مردم به پا دار و به آنان روزهاى خداوند را يادآورى كن، و بامداد و شامگاه برايشان بنشين ، به استفتاكنندگان فتوا ده ، نادان را تعليم كن ، و با دانشمند ، مذاكره نما .