107
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3

۱۰۹۲.تاريخ أبى الفداء :عثمان ، فَدَك ۱ را به مروان بن حكم داد ، در حالى كه آن ، صدقه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بود كه چون فاطمه عليها السلام به عنوان ميراث ، مطالبه اش كرد ، ابو بكر از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله روايت كرد كه : «ما پيامبران ، آنچه را بر جاى مى نهيم ، صدقه است ، نه ارث» .
فدك ، پيوسته در دست مروان و پسرانش بود ، تا آن كه عمر بن عبد العزيز ، خليفه شد و آن را از تصرف كنندگانش گرفت و صدقه اش گردانْد .

۱۰۹۳.شرح نهج البلاغة :هنگامى كه عثمان ، دخترش اُمّ اَبان را به همسرى مروان در آورد ، فرمان داد تا از بيت المال ، صد هزار [ درهم] به وى بدهند .
پس ، زيد بن ارقم ، مسئول بيت المال ، كليدها [ ى بيت المال] را آورد و جلوى عثمان نهاد و گريست .
عثمان گفت : آيا به خاطر اين كه صله رحم مى كنم ، مى گريى؟
گفت : نه ... . به خدا سوگند ، اگر به مروان صد درهم نيز بدهى ، زياد داده اى!
عثمان گفت : اى ابن ارقم! كليدها را بگذار كه به زودى ، كس ديگرى را [ به جاى تو ]مى يابيم .

۱۰۹۴.أنساب الأشرافـ به نقل از اُمّ بَكر، دختر مِسوَر ـ: چون مروانْ خانه اش را در مدينه ساخت ، مردم را به مهمانى دعوت كرد و مِسوَر نيز در ميان دعوت شدگان بود .
مروان در گفتگويش با آنان گفت : به خدا سوگند ، براى اين خانه ام ، درهمى يا بيشتر را از بيت المال مسلمانان هزينه نكرده ام .
مسور گفت : اگر غذايت را مى خوردى و ساكت مى ماندى ، برايت بهتر بود! تو همراه ما در افريقا جنگيدى ، در حالى كه دارايى و بَرده و كارگر و اعتبارت ، از همه ما كم تر بود . [ عثمان ]ابن عفّان ، خُمس [ غنيمت]هاى افريقا را به تو داد ، و [ نيز ]كارگزار گردآورى زكات بودى و دارايى هاى مسلمانان را ربودى!!

1.فدك ، آبادى اى در حجاز با فاصله سه روز راه از مدينه است كه براى يهوديان بود و پس از فتح خيبر ، خداوند در دل هاى صاحبانش هراس افكند و بر سر نصف محصول آن با پيامبر صلى الله عليه و آله مصالحه كردند و پيامبر صلى الله عليه و آله پذيرفت و به او اختصاص يافت ؛ چون آن را با جنگ نگرفته بود . پيامبر صلى الله عليه و آله آن را به جگر گوشه اش فاطمه عليها السلام بخشيد و سپس ابو بكر ، آن را از او گرفت (معجم البلدان : ج ۴ ص ۲۳۸) .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3
106

۱۰۹۲.تاريخ أبي الفداء :أقطَعَ [عُثمانُ] مَروانَ بنَ الحَكَمِ فَدَكَ ۱ ، وهِيَ صَدَقَةُ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله الَّتي طَلَبَتها فاطِمَةُ ميراثا ! فَرَوى أبو بَكرٍ عَن رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله : نَحنُ مَعاشِرَ الأَنبِياءِ لا نُوَرِّثُ ، ما تَرَكناهُ صَدَقَةٌ . ولَم تَزَل فَدَكُ في يَد مَروانَ وبَنيهِ إلى أن تَوَلّى عُمَرُ بنُ عَبدِ العَزيزِ ، فَانتَزَعَها مِن أهلِهِ ورَدَّها صَدَقَةً . ۲

۱۰۹۳.شرح نهج البلاغة :أمَرَ [عُثمانُ] ... لِمَروانَ بنِ الحَكَمِ بِمِئَةِ ألفٍ مِن بَيتِ المالِ ، وقَد كانَ زَوَّجَهُ ابنَتَهُ اُمَّ أبانٍ ، فَجاءَ زَيدُ بنُ أرقَمَ ـ صاحِبُ بَيتِ المالِ بِالمَفاتيحِ ، فَوَضَعَها بَين يَدَي عُثمانَ وبَكى ، فَقالَ عُثمانُ : أ تَبكي أن وَصَلتُ رَحِمي ! ! قالَ : لا ... وَاللّهِ لَو أعطَيتَ مَروانَ مِئَةَ دِرهَمٍ لَكانَ كَثيرا ! ! فَقالَ : ألقِ المَفاتيحَ يَابنَ أرقَمَ ؛ فَإِنّا سَنَجِدُ غَيرَكَ . ۳

۱۰۹۴.أنساب الأشراف عن اُمّ بكر بنت المِسوَر :لَمّا بَنى مَروانُ دارَهُ بِالمَدينَةِ دَعَا النّاسَ إلى طَعامِهِ ، وكانَ المِسوَرُ فيمَن دَعا ، فَقالَ مَروانُ وهُوَ يُحَدِّثُهُم : وَاللّهِ ، ما أنفَقتُ في داري هذِهِ مِن مالِ المُسلِمينَ دِرهما فَما فَوقَهُ !
فَقالَ المِسوَرُ : لَو أكَلتَ طَعامَكَ وسَكَتَّ لَكانَ خَيرا لَكَ ! لَقَد غَزَوتَ مَعَنا إفريقِيَّةً وأنَّكَ لَأَقَلُّنا مالاً ورَقيقا وأعوانا ، وأخَفُّنا ثَقَلاً ، فَأَعطاكَ ابنُ عَفّان خُمُسَ إفريقِيَّةٍ ، وعَمِلتَ عَلَى الصَّدَقاتِ فَأَخَذت أموالَ المُسلِمينَ ! ! ۴

1.فدك : قرية من قرى اليهود بينها وبين المدينة يومان ، وكانت لرسول اللّه صلى الله عليه و آله لأنّه فتحها هو وأمير المؤمنين عليه السلام ، وأعطاها رسول اللّه صلى الله عليه و آله لفاطمة وكانت في يدها إلى أن توفّي رسول اللّه صلى الله عليه و آله ، فأُخذت من فاطمة بالقهر والغلبة (مجمع البحرين : ج ۳ ص ۱۳۷۰ «فدك») .

2.تاريخ أبي الفداء : ج ۱ ص ۱۶۹ وراجع شرح نهج البلاغة : ج ۱ ص ۱۹۸ والمعارف لابن قتيبة : ص ۱۹۵ .

3.شرح نهج البلاغة : ج ۱ ص ۱۹۹ .

4.أنساب الأشراف : ج ۶ ص ۱۳۶ ، شرح نهج البلاغة : ج ۳ ص ۳۷ ، الأوائل لأبي هلال : ص ۱۲۷ عن جعفر بن عبد الرحمن ابن المسور نحوه ؛ الشافي : ج ۴ ص ۲۷۵ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مسعودی، عبدالهادی؛ مهریزی، مهدی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 62103
صفحه از 588
پرینت  ارسال به