2 / 3
موضع امام در برابر خلافت عمر
۱۰۳۳.امام على عليه السلامـ درباره سقيفه و ماجراهاى پس از آن ـ: و چنين ديدم كه صبر بر اين امر ، شايسته تر است . پس با خارى بر ديدگان و گلويى گرفته از استخوان ، صبر كردم . مى ديدم كه ميراثم به تاراج مى رفت ، تا آن كه اوّلى به راه خود رفت و خلافت را پس از خود به فلان سپرد :
چه قدر تفاوت است ميان اكنون كه [ آواره] بر پشت شترم
و روزى كه با حيّان ، برادر جابر ، غنوده بودم! ۱
شگفتا كه او (ابو بكر) در حياتش مى خواست تا وى را از خلافتْ معاف دارند ؛ امّا براى پس از وفاتش ، آن را به ديگرى سپرد!
چه سفت و محكم به پستان خلافت چسبيدند و آن را ميان خود قسمت كردند [ ، دوشيدند و نوشيدند] !
سپس آن را به جايى ناهموار و جان فرسا و پر گزند در آورد و در اختيار كسى قرار داد كه پى در پى مى لغزيد و پوزش مى طلبيد و همراهش [ نيز] سوارى را مى مانْد كه بر مَركبى چموش است [ كه] اگر مهارش را محكم كِشد ، بينى اش پاره گردد و اگر رهايش كند ، بجَهد و سرنگونش سازد .
به خدا سوگند ، مردم [ در نتيجه كارهاى او ]به انحراف و چموشى و رنگ به رنگ شدن و كجروى دچار گشتند .