۱۱۵۰.أنساب الأشرافـ درباره وليد بن عُقْبه ـ: چون [ گواهان] در برابرش بر ضدّش شهادت دادند و عثمان خواست كه بر او حد جارى كند ، بالاپوشى نرم و نو بر او پوشاند و وى را داخل اتاقى كرد .
هر كس از قريش كه براى حد زدنش به سويش مى رفت ، وليد به وى مى گفت : تو را به خدا سوگند مى دهم كه مبادا قطع رحم كنى و امير مؤمنان [ عثمان ]را بر خود خشمناك سازى . او نيز دست مى كشيد .
هنگامى كه على عليه السلام وضعيّت را چنين ديد ، تازيانه را گرفت و بر او وارد شد ... و وى را حد زد .
تحريف تاريخ در ماجراى شرابخوارى وليد
يكى ديگر از موارد تحريف تاريخ ، در مسئله شراب خوردن وليد و حد خوردن اوست . طبرى در التاريخ و ابن اثير در الكامل،وليد بن عقبه را از طريق سلسله سند مشهور خود : «سَرى ، از شعيب ، از سيف بن عمر» تبرئه نموده و بر خلاف تمام متون تاريخى و مورّخان ـ كه وليد را به عنوان شرابخوار معرّفى كرده اند ـ ،او را پاك شمرده و كسانى را كه به شراب خوردن او شهادت داده اند ، متّهم به توطئه بر ضدّ او كرده اند و واقعيّت را چنين دانسته اند كه آنان در هنگام خواب ، وارد اتاق وليد شده و انگشتر او را در آورده و سپس نزد عثمان ، بر ضدّ او شهادت داده اند(!) و عثمان نيز با اين كه علم به برائت وليد داشته،او را به حدْ محكوم كرده و جزاى شاهدان دروغين را به خداوند، حواله داده است(!).
طبرى و ابن اثير ، مُجرى حد را سعيد بن عاص دانسته اند .
حال ، اين گفته را با گفته ابو عُمر در الاستيعاب بسنجيد كه در ذكر احوال وليد بن عقبه مى گويد :
خبر نماز خواندن او با حالت مستى و گفته او به كوفيان ، پس از آن كه نماز صبح را چهار ركعت خواند ، مشهور است . راويانِ اين خبر ، ثقه و مورد اعتمادند و آن را ، هم محدّثان و هم مورّخان نقل كرده اند ... .
در ميان اخبارى كه طبرى نقل مى كند ، خبرى است كه برخى از كوفيان ، بر وليد ، تعصّب ورزيدند و از روى ستم و حسادت ، بر ضدّ او شهادت دروغ دادند كه او شرابْ قى كرده است .
طبرى ، داستان را باز گفته و افزوده است : عثمان به وليد گفت : اى برادر من! بردبار باش! خداوند به تو اجر مى دهد و اينان بار اين گناه را با خود مى برند ؛ ولى اين خبر ، از قصّه هاى داستان سرايان و برخى مورّخان است كه محدّثان ، آن را صحيح نمى دانند و نزد دانشيان ، اصل و ريشه اى ندارد .