259
دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3

5 / 6

نخستين كسى كه به عثمان ، جسارت كرد

۱۲۰۴.تاريخ الطبرىـ به نقل از عامر بن سعد ـ: نخستين كسى كه با سخن زشت به عثمانْ جسارت كرد ، جبلة بن عمرو ساعدى بود . او در مجلس مشورت قومش نشسته و در دستش طوقى آهنى بود كه عثمان از كنارش گذشت . عثمان سلام كرد و قوم جبله پاسخ دادند .
جبله گفت : چرا جواب سلام كسى را مى دهيد كه آن گونه و اين گونه كرد؟
سپس رو به عثمان كرد و گفت : به خدا سوگند ، يا اين طوق را بر گردنت مى اندازم ، يا خواص و نزديكانت را رها كن .
عثمان گفت : كدام خواص؟ به خدا سوگند ، من از ميان مردم برمى گزينم .
گفت:مروان را برگزيدى، معاويه را برگزيدى، عبد اللّه بن عامر را برگزيدى ، عبد اللّه بن سعد را برگزيدى! در ميان اينان ، كسانى هستند كه قرآن به كشتنشان فرمان داده است و پيامبر خدا [ نيز] خونشان را حلال كرده است .

۱۲۰۵.أنساب الأشرافـ به نقل از واقدى ـ: جبلة بن عمرو ساعدى ، نخستين كسى بود كه به عثمانْ جسارت كرد و با وى با سخن تند ، برخورد نمود . او يك روز ، طوقى آورد و گفت : [ اى عثمان!] به خدا سوگند ، يا آن را در گردنت مى اندازم ، يا خواص و نزديكانت را رها كن . بازار را طعمه حارث بن حَكَم نمودى و فلان و بهمان كردى .
عثمان ، حارث را سرپرست بازار كرده بود . او [ نيز ]چارپايان را با لگامشان مى خريد و آنها را با اجحاف مى فروخت ، و از مغازه داران باج مى گرفت و كارهاى زشت مى كرد .
با عثمان گفتگو شد كه بازار را از چنگ او بيرون آورد ؛ امّا نكرد .
با جبله [ نيز] درباره عثمانْ گفتگو شد و از او خواسته شد كه با عثمان ، كارى نداشته باشد ؛ امّا وى گفت : به خدا سوگند ، نمى خواهم فردا كه خدا را ملاقات مى كنم ، بگويم : ما از بزرگان خود پيروى كرديم ؛ آنها [ نيز] ما را از راه ، گم راه كردند ۱ .

1.اشاره به آيه ۶۷ از سوره احزاب است .


دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3
258

5 / 6

أوَّلُ مَنِ اجتَرَأَ عَلى عُثْمانَ

۱۲۰۴.تاريخ الطبري عن عامر بن سعد :كانَ أوَّلُ مَنِ اجتَرَأَ عَلى عُثمانَ بِالمَنطِقِ السَّيِّىَ جَبَلَةَ بنَ عَمرٍو السّاعِدِيَّ ، مَرَّ بِهِ عُثمانُ وهُوَ جالِسٌ في نَدِيِّ قَومِهِ ، وفي يَدِ جَبَلَةَ بنِ عمرٍو جامِعَةٌ ، فَلَمّا مَرَّ عُثمانُ سَلَّمَ ، فَرَدَّ القَومُ .
فَقالَ جَبَلَةُ : لِمَ تَرُدّونَ عَلى رَجُلٍ فَعَلَ كَذَا وكَذا !
قالَ : ثُمَّ أقبَلَ عَلى عُثمانَ ، فَقالَ : وَاللّهِ ، لَأَطرَحَنَّ هذِهِ الجامِعَةَ في عُنُقِكَ أو لَتَترُكَنَّ بِطانَتَكَ هذِهِ .
قالَ عُثمانُ : أيُّ بِطانَةٍ ! فَوَاللّهِ إنّي لَأَتَخَيَّرُ النّاسَ .
فَقالَ : مَروانٌ تَخَيَّرتَهُ ! ومُعاوِيَةُ تَخَيَّرتَهُ ! وعَبدُ اللّهِ بنُ عامِرِ بنِ كُرَيزٍ تَخَيَّرتَهُ ! وعَبدُ اللّهِ بنُ سَعدٍ تَخَيَّرتَهُ ! مِنهُم مَن نَزَلَ القُرآنُ بِدَمِهِ ، وأباحَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله دَمَهُ . ۱

۱۲۰۵.أنساب الأشراف عن الواقدي :كانَ [جَبَلَةُ بنُ عَمرٍو السّاعِدِيُّ ]أوَّلَ مَنِ اجتَرَأَ عَلى عُثمانَ وتَجَهَّمَهُ بِالمَنطِقِ الغَليظِ ، وأتاهُ يَوما بِجامِعَةٍ فَقالَ : وَاللّهِ ، لَأَطرَحَنَّها في عُنُقِكَ أو لَتَترُكَنَّ بِطانَتَكَ هذِهِ ، أطعَمتَ الحارِثَ بنَ الحَكَمِ السّوقَ ، وفَعَلتَ وفَعَلتَ .
وكانَ عُثمانُ وَلَّى الحارِثَ السّوقَ فَكانَ يَشتَرِي الجَلَبَ بِحُكمِهِ ، ويَبيعُهُ بِسَومِهِ ، ويَجبي مَقاعِدَ المُتَسَوِّقينَ ، ويَصنَعُ صَنيعا مُنكَرا ، فَكُلِّمَ في إخراجِ السّوقِ مِن يَدِهِ فَلَم يَفعَل .
وقيلَ لِجَبَلَةَ في أمرِ عُثمانَ وسُئِلَ الكَفَّ عَنهُ فَقالَ : وَاللّهِ ، لا ألقَى اللّهَ غَدا فَأَقولُ: إنَّا أطَعنا سادَتَنا فَأَضَلّونَا السَّبيلَ ۲ . ۳

1.تاريخ الطبري : ج ۴ ص ۳۶۵ ، البداية والنهاية : ج ۷ ص ۱۷۶ ، الكامل في التاريخ : ج ۲ ص ۲۸۷ ، شرح نهج البلاغة : ج ۲ ص ۱۴۹ كلاهما نحوه .

2.إشارة إلى الآية ۶۷ من سورة الأحزاب .

3.أنساب الأشراف: ج ۶ ص ۱۶۰ .

  • نام منبع :
    دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    همکار: طباطبايي، محمدكاظم؛ طباطبايي نژاد، محمود؛ مترجم: مسعودی، عبدالهادی؛ مهریزی، مهدی
    تعداد جلد :
    14
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 62112
صفحه از 588
پرینت  ارسال به