۱۲۶۸.نثر الدرّ :از على عليه السلام درباره عثمانْ سؤال شد . فرمود : «بدريان ، او را وا نهادند و مصريان ، او را كشتند ؛ امّا كسى كه او را يارى كرد ، نمى تواند بگويد : من از كسى كه او را وا نهاد ، بهترم . به خدا سوگند ، من ، نه بدان فرمان دادم و نه [ از آن ]باز داشتم . اگر بدان فرمان مى دادم ، قاتل بودم و اگر از آن باز مى داشتم ، ياور بودم . عثمان ، خود و خويشانش را بر همه مقدّم داشت و بد نمود . شما نيز شكيب نورزيديد و به زشتىْ بى تابى نشان داديد» .
۱۲۶۹.تاريخ الطبرىـ به نقل از عبد الرحمان بن عبيد ، در جنگ صفّين ـ: معاويه ، حبيب بن مسلمه فهرى و شرحبيل بن سمط و معن بن يزيد بن اخنس را به سوى على عليه السلام فرستاد . آنان بر او وارد شدند و من نيز حاضر بودم ... . آنان گفتند : شهادت بده كه عثمان ، مظلومانه كشته شد .
امام عليه السلام به آنان فرمود : «نه مى گويم مظلومانه كشته شد و نه [ مى گويم] ظالم بود و كشته شد» .
گفتند : هر كس نگويد كه عثمانْ مظلومانه كشته شده است ، ما از او بيزاريم . سپس برخاستند و باز گشتند .
على عليه السلام فرمود : «بى گمان ، تو [ اى پيامبر! ]نمى توانى مردگان را شنوا گردانى و اين ندا را به كران ، چون پشت كنند ، بشنوانى و راهنماى كوران [ و باز گرداننده آنها ]از گم راهى شان نيستى . تو نمى توانى به كسى بشنوانى ، جز آنان كه به آيه هاى ما ايمان آوردند و تسليم اند» » .
سپس رو به همراهانش كرد و فرمود : «مبادا جِدّيت اينان در گم راهى شان ، از جِدّيت شما در حق و اطاعت پروردگارتان ، بيشتر باشد!» .