۱۰۵۰.تاريخ اليعقوبى :عمر ، خلافت را به شورايى شش نفره از اصحاب پيامبر خدا كشاند : على بن ابى طالب عليه السلام ، عثمان بن عفّان ، عبد الرحمان بن عوف ، زبير بن عوّام ، طلحة بن عبيد اللّه و سعد بن ابى وقّاص ، و گفت : سعيد بن زيد را به جهت خويشى اش با من [ از شورا] بيرون كردم .
با او درباره [ شركت دادن ]پسرش عبد اللّه بن عمر صحبت شد .
گفت : براى خاندان خطّاب ، آنچه از خلافت به دست آورده اند ، كافى است . عبد اللّه [ حتّى ]نمى تواند زنش را طلاق بدهد .
او به صُهَيب ، فرمان داد كه با مردمْ نماز بگزارد تا آن شش نفر ، از ميان خود ، به يك تن رضايت دهند و ابو طلحه (زيد بن سهل انصارى) را بر آنان گمارد و گفت : اگر چهار نفر رضايت دادند و دو نفر مخالفت كردند ، گردن آن دو نفر را بزن و اگر سه نفر رضايت دادند و سه نفر مخالفت كردند ، گردن آن سه نفرى را بزن كه عبد الرحمان در ميانشان نيست و اگر سه روز گذشت و به هيچ كس رضايت ندادند ، همه آنها را گردن بزن .