چنين است كار و بار سياست مداران حرفه اى ، كه اگر دروغگويى و فريب و دو رويى ، از دايره سياست آنان حذف شود ، چيزى از آن باقى نخواهد ماند . سياستِ علوى ، دقيقا در تضاد با اين شيوه است . در نگاه او ، صداقت ، نخستين شرط سياست مدارى است . اگر صداقت از مجموعه كُنش ها و رويارويى هاى سياست مداران با مردم حذف شود ، حق مدارى ، قانون گرايى ، حقوق بشر ، عدالت اجتماعى و . .. بى معنا خواهد بود و پوچ . به ديگر سخن ، همه اينها در نبود صداقت ، شعارهايى خواهند بود به قصد فريب مردم و ابزارى براى تجاوز بيشتر به حقوق آنان .
در سياست علوى ، بهره گيرى از شيوه وارونه سازى ، تنها در جنگ ، مجاز خواهد بود ؛ با قيدها ، ويژگى ها و چارچوب هايى كه بدان اشاره خواهد شد و به هنگام سخن گفتن از «سياست نظامى امام» ، چگونگى آن را بيان خواهيم كرد .
2 . حق مدارى
حق محورى ، مظهر صداقت سياسى در حكومت علوى است . حق مدارى ، جلوه والاى استوارْ گامى آن بزرگوار در صداقت سياسى است . حق گرايى و حق مدارى ، در جاىْ جاىِ حكومت كوتاه آن بزرگوار ، به روشنى پيداست . على عليه السلام جز به حق نمى انديشد و آهنگى جز احقاق حق ندارد . فرياد او براى احقاق حق است ، و سكوتش براى ايجاد زمينه هايى در جهت پاسدارى از حق . آموزه هاىِ آن بزرگوار در اين زمينه ، بسى تأمّل برانگيز و تنبّه آفرين است . كم نبودند كسانى كه از حقّ و حق مدارى سخن مى گفتند ؛ امّا چون منافع شخصى ، گروهى و مسلكى آنان با شعارهايشان روياروى مى شد ، تأويل ها و توجيه ها ، حق را به مسلخ مى برد ؛ و شگفتا از استوارى على عليه السلام بر حق مدارى . در نگاه او اجراى حق ، «اصل» است . پس بايد بر همگان روا شود : دوستان ، نزديكان ، خودى ها و غيرخودى ها و ... .